اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۶ ارديبهشت ۰۳، ۱۸:۳۹ - علیرضا محمدی
    چه جالب

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فیک» ثبت شده است

خانه ای روی آب

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲ دی ۱۴۰۲، ۰۵:۰۲ ب.ظ

سیب کرمو

 

غرق در فضای مجازی بود. عکس های عاشقانه و خانوادگی و مجردی شاخ های اینستا را دنبال میکرد. احساس کرد همه خوب و خوش و سرحالند و همه اموراتشان بر وفق مراد می چرخد و هیچ غم و کم و کاستی در زندگی ندارند. هر روز بیشتر از قبل حسرت میخورد.

با شوهرش که نان بخور و نمیری در می آورد و سن و سال جوانی اش را فارغ از دلخوشی های اغواگر و تفریح و رفیق بازی و... به کسب و کار شرافتمندانه اختصاص داده بود سر ناسازگاری گذاشت و نق پشت سر نق که ببین مردم دنیا دارند خوش میگذرانند ما برای داشتن بیشتر در فشار و مضیقه و کار و زحمتیم و... از آن دخترهایی که فکر میکنند باید یک گوشه بنشینند از زمین و زمان برایشان پول ببارد.

حرف بزرگترها هم تأثیری رویش نداشت که دخترجان، شوهرت دارد کار میکند، دستتان جلوی کسی دراز نیست، آبرو دارید، نان حلال دارید، زندگی معمولی و سالم دارید، این نمایشهای مجازی صرفا ظاهر زندگی عده ای است باطنشان را خدا خبر دارد و.... اثری نداشت که نداشت و دختر جوان پایش را در یک کفش کرد که طلاق میخواهم... طلاق گرفت و دختر خردسالش را به آوارگی کشاند. دیگر از منطق و استدلالش هم حرفی نمیزد به این بهانه که بقیه مرا درک نمیکنند، نمی فهمند، چرا باید با کسی بحث کنم، من خودم عقل کلّم، ختم روزگارم ...

مدتی عاطل و باطل چرخید، خوش پوشید و خوش گشت و .... دید اینطوری که نمیشود، داد پدرجان هم دارد در می آید، رفت سر کار. سر کار هم که به اقتضای جامعه امروز مجازی زده، تا چشمشان به دختر جوان مطلقه افتاد انواع پیشنهادها و طرح و نقشه ها ردیف شد و...

چند روز پیش خبر مرگ این دختر را شنیدم، علت؟ خودکشی! رسیده بود به پوچی و بی هویتی.

حتی مهر فرزند هم نتوانست او را به زندگی بند کند. موریانه فضای مجازی، ذهن او را به یک میوه کرم خورده تبدیل ساخته بود. 

اگر نمیتوانید مستقل بمانید، رنگ پذیر و منفعل و ضعیف و فاقد اراده هستید، وارد فضای مجازی نشوید. همین سلبریتی هایی که خیلی ها غبطه ظاهر زندگی لوکس و خنده های نمایشی شان را میخورند اغلب باطن ناآرام و بهم ریخته و زندگی بی ثبات و پر تشتت دارند، مضطرب و عصبی هستند.

آرامش به زرق و برق و عکس های مجلل و قهقهه مستانه و زندگی لوس و پز دادن و .... نیست. فضای مجازی سر تا پایش فیک است، فریب نخورید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ازدواج دوم زاکانی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۴ آذر ۱۴۰۲، ۱۱:۱۰ ق.ظ

اقدام‌غیراخلاقی باعکس معترضان به سازمان محیط زیست!+عکس - جهان نیوز

 

خانم ابتکار، لیدر جریان فتنه بود که در دولت روحانی سهم گرفت. عده ای از کارکنان سازمان محیط زیست در اعتراض به مشکلات اداری و صنفی خود تجمع کردند. این اعتراض برای قبیله اصلاح طلب گران آمد. فیک نیوزها دست به کار شدند و با جعل و دستکاری تصاویر، به تمسخر و هجو معترضان پرداختند. مثلا روی کاغذی که دستنوشته اعتراضی خانمها بود نوشتند ما شوهر میخواهیم و...

چند روز پیش با پیشقراولی سایت صراط نیوز، شایعه ای با مضمون ازدواج مجدد زاکانی و طلاق همسر او و مصاحبه دختر زاکانی و ... توسط جریانهای رسانه ای متصل به فتنه سر زبانها افتاد که البته به آن شکل مورد استقبال افکار عمومی قرار نگرفت. زاکانی بارها با جماعت اصلاح طلب درگیر شده و طبیعی بود که آنها نسبت به وی بغض داشته باشند. اما این وسط، شایعه ای که ساخته و پرداخته شد هدف ضمنی دیگری را دنبال میکرد. طراح این دروغ ننگین، مدعی شد همسر دوم زاکانی، خواهر شهید سید روح الله عجمیان است.

زاکانی البته دست به شکایت برد. خانواده عجمیان هم که پیش تر طعم تلخ دخالت و نفوذ زهرآگین بزرگان را چشیده بود اصلا به این شایعات واکنشی نشان نداد چه برسد شکایت به دستگاه قضا.

سوال اینجاست هدف از تخریب وجهه خانواده شهید عجمیان چیست؟

سید روح الله عجمیان شهید مظلوم عرصه دفاع از امنیت کشور بود که غریبانه در جمع فواحش و اراذل هرز و هیز ارباً اربا شد. او لااقل در ظاهر طرف حساب اصلاح طلبان نبود.

مستندی که درباره وضعیت زندگی خانواده ایثارگر این شهید مظلوم ساخته شد بار دیگر نشان داد که حافظان اصیل انقلاب نه صاحبان میز و منصب و مدعیان صف اول که همواره همین پابرهنه های بی ادعا و خط مقدمی عرصه خطر بوده و هستند.

به راستی چه قشری از برجسته ماندن چهره شهید عجمیان و خانواده او در رنج است؟

پدر بزرگوار این شهید اما در حرکتی تاریخی، برگی از ناکارآمدی دستگاه عدالت کشور را در دفاع از طبقه مظلوم و ولی نعمتان ثبت نمود. او در پخش زنده تلویزیونی، علی اکبر ولایتی که آقازاده هایش متنعم از سفره چرب بیت المال، حالا جام مستی با گرگهای وال استریت را به سلامتی مستضعفان عالم سر می کشند عامل نجات قاتل اصلی فرزند جوانش معرفی نمود.

ولایتی هم مثل ابتکار، لیدر و پیشانی یک جریان سیاسی خاص متعلق به اشراف مصلحت اندیش و سازشکار است. طبیعی است رسانه های فاسد و قلم فروش دنبال فرصتی برای انتقام گیری و لجن مال نمودن منتقدانش باشند.

خون سید روح الله عجمیان و آرمان علی وردی و .... البته اثر خواهد کرد. قاتلان این شهدا و آنهایی که بر آتش فتنه دمیده یا به آن کمک نمودند بی شک رسوا و ذلیل خواهند شد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

هامون، دیروز و امروز

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱ آبان ۱۴۰۲، ۰۹:۱۴ ق.ظ

فیلم ایرانی - هامون - خسرو شکیبایی - FULLHD

 

دیشب برای پنجمین بار نشستم و هامون را دیدم. اولین بار یازده یا دوازده سالم بود که آن را در سینما دیدم. چون قهرمان داستان، حمید هامون بود خوشم آمد و باز هم برایش تماشایش به سینما رفتم. درست مثل فیلم عروس که آنجا هم قهرمان داستان، حمید بود.

با یم یلد ولم یولد بچگی های حمید میخندیدم. با آشفتگی هایش، نویسنده بودنش، کتابخوانی هایش، دویدن هایش به وجد می آمدم. از این که بیقرار کشف حقیقت بود او را می پسندیدم. دریا را همیشه دوست داشتم. زیباترین موسیقی خلقت، صدای امواج آب است. از اینکه حمید هامون دل به دریا می سپرد آرامش میگرفتم و...

الان البته آن نگاه را ندارم. هامون، تصویر از هم گسیختگی روانی جماعت روشنفکر است که ماندن در راه و سرگشتگی و حیرانی را به ثبات قدم و یافتن مقصد و اقامت در منزل عبودیت ترجیح میدهند. درست مثل آنهایی که زیارت را بهتر از نماز می پندارند. مثل طلبه ای که نعلین زرد و عطر و سورمه چشم را واجب تر از درس بپندارد.

روشنفکرها اهل بازی و خوشگذرانی اند. دنبال تفاوتند و حاشیه را بر متن ترجیح میدهند. عرفان شیعه اما حقیقتی آرامش بخش در بطن نورانی خود دارد که در گرو همرهی و طیّ طریق با خضر ظلمت ستیز، قابل دستیابی و تحقق است.

رگه های نگاه چپ نیز در گفتگوهای فیلم دیده میشود. آنجا که توسعه مدل آمریکایی سنگاپور و فیلیپین و مالزی را دست و پا زدن سوسک وار در لجنزار برای رفاه بیشتر، حول محور شکم تلقی میکند.

اگر مهرجویی، گاو را گاو نامید، هامون را باید خر می نامید که این تعبیر نه البته از سر بغض و وهن که برگرفته از دیالوگهای مکرر قهرمان قصه است آنگاه که اذعان میدارد در پس این حیرانی چهل و خورده ای ساله، هیچ گُهی نشده است.

همه این ماجرا اما به آنجا که عارف مسلکی خداجو به نام علی عابدینی، در دریای گمگشتگی، دست نجات به سوی هامون دراز میکند قابل اغماض است. هامون را صدباره هم پخش کنند می بینم. دیدن یک فیلم لزوماً به معنای تأیید کامل محتوای آن نیست. همین که آدم میفهمد سازنده فیلم و سراینده داستان به فهم خودش احترام گذاشته و اثری جدی را خلق کرده هزاران بار می ارزد به تماشای سینمای غالب این سالها که معجونی از تلفیق تصاویر وارونه و صحنه های مشوّش بی هدف مبتنی بر ارضای شهوات و امیال حیوانی و اغراض بیگانه پسند سازندگانشان است. هامون لااقل ایرانی است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چوب خدا، صدا دارد

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۰ مهر ۱۴۰۲، ۱۲:۴۵ ب.ظ

این مطلب را نه از باب استناد به آیه و حدیث و روایت که بر اساس تجربه شخصی با کمال اطمینان عرض میکنم آدمها در همین دنیا نتیجه کارهای خوب و بدشان را می بینند. حتی اگر زنده نباشند اثرش در همین دنیا تعقیبشان خواهد کرد. استثنا هم ندارد. من هم بدی کنم یا خوبی پژواکش را در همین عالم مشاهده خواهم کرد. مثالهایش را بداهه میتوانم در حد یک کتاب برایتان ردیف کنم. این موضوع البته به این معنا نیست که هر کس هر اتفاق بدی برایش رخ دهد حتماً مرتکب رفتار بدی شده. ابتلائات عالم ممکن است دلائل مختلف داشته باشد اما اصل بازگشت افعال به خودمان قابل کتمان نیست.

مطلب را طولانی نکنم.

مرحوم حیدر رحیم پور ازغدی جایی نوشته بود که علی شریعتی با جوش و خروش اصرار داشت علامه مجلسی را درباری و دلداده سلطنت معرفی کرده و او را از این بابت زیر سوال ببرد. استدلالش هم مربوط می شد به مدحی که علامه از شاهان صفوی در ابتدای کتابش نگاشته. حیدر میگفت هر چه پاسخ میدادم که چه بسا انتشار کتابی بزرگ و تأثیرگذار که از ذخایر مکتوب عالم شیعه است منوط به مدح شاه وقت بوده و علامه چاره ای جز این نداشته توی کت علی شریعتی نمیرفت.

تا اینکه علی را سر نوشته ها و سخنرانی هایش گرفتند و در نهایت برای رهایی چاره ای نداشت جز اینکه تقیه کرده و به طور صوری تعهد کتبی بدهد که با شاه و ساواک شاه همکاری خواهد داشت. حیدر میگفت بعد از انقلاب داشتم روزنامه ای را میخواندم که دیدم ذیل مطلبی پیرامون شخصیت علی شریعتی دست به افشاگری زده که مرحوم همکار ساواک و طرفدار شاه بوده و بفرمایید این هم سندش! همان دستخط صوری شریعتی در تعهد به ساواک را منتشر کرده بود. حیدر گفت روزنامه را بستم و داد زدم علیییی! روحت شاد! ببین آنچه به علامه مجلسی نسبت دادی حالا سر خودت هم آمد و دامنگیرت شد.

الغرض

بزرگواری بود که از نظر خدمات فرهنگی و آموزشی و اجتماعی و... منشأ برکات بسیاری می شد. یک اخلاق بد داشت که دلش کوچک بود. کمترین مخالفتی را تاب نمی آورد و فوری با چسباندن یک انگ بزرگ، درصدد حذف طرف بر می آمد. ترکشش به من هم گرفت که البته بخشیدمش. رزمنده ای را ضدولایت میخواند، بسیجی را دزد معرفی میکرد و ... باور کنید کارهای بزرگ و خوبی را انجام داده که نیازمند قدردانی است اما این اخلاق بد متأسفانه از او جدا نشد و همواره موجب ریزش و دلخوری عده ای از جوانان متدین و دلسوخته میگردید. بعد از فوتش متوجه شدم چند مجموعه نظارتی گیر داده اند که بر اساس شواهد موجود، مرحوم همفکر با انجمن حجتیه بوده و کارهای انقلابی اش انگیزه تقیه داشته و... خنده ام گرفت. روحت شاد بزرگوار! یک عمر مخالفین و منتقدینت را با تهمت از سر راه برداشتی حالا مجموعه هایی رسمی تو را متهم می شمارند و افکاری را نسبت به تو بدبین میسازند. دلم سوخت و از او دفاع کردم و به نیّت پاک و اعمال خیرش شهادت دادم. ولی به هر حال نمیشود چوب خدا را نادیده گرفت. جمعی از مومنین به هیچ وجه زیر بار نرفته و خدشه به اعتبار او را وارد دانستند. مواظب آخر و عاقبت کارمان باشیم. برای عاقبت به خیری خود دعا و اراده کنیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دوست و دشمن

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۷ شهریور ۱۴۰۲، ۰۵:۴۸ ب.ظ

معیار تشخیص دوست از دشمن ملت – حزب کار ایران (توفان)

 

آن مامور گارد شاهنشاه که تا غروب روز 22 بهمن به سمت مردم شلیک میکرد که فردایش نمرد، او زنده است.

آن ساواکی که 25 بهمن یعنی سه روز بعد از پیروزی انقلاب در تهران دست به راهپیمایی ضد امام زد نمرده است.

آنهایی که در شهرها گرای مناطق پرتردد را برای بمبگذاری یا بمباران به دشمن می دادند زنده اند.

حجتیه ای ها نمردند. امتی ها نمردند. مارکسیست ها زنده ماندند. ملی گراها، توده ای ها، سلطنت طلبها، کومله و دمکرات و جدایی طلبان خلق عرب و ترک و کرد و بلوچ و ترکمن....

آنهایی که نزدیکانشان بخاطر قاچاق و ... اعدام یا مجازات شدند، حامیان فساد و هرزگی، شیعیان انگلیسی و ... لابه لای ما هستند.

به اینها اضافه کنید جماعتی که اساساً دنبال پول پرستی و لذت طلبی و عافیت جویی هستند و...

بعضی از اینها که اسم بردم با نظام رو در رو شدند و می شوند، دمشان گرم. دشمنی که روبرو بایستد مرد است. اما خیلی ها هم زرنگ بوده و هستند و خواهند بود. می آیند داخل متن نظام شبیه انقلابی ها می شوند به وقتش ضربه میزنند یکی اش اکبر طبری بود با سابقه گروهکی که هنوز هم حامیانی جدی در نهاد قضا دارد. دوستانش هم یکی یکی تبرئه شدند.

کتاب رعد در آسمان بی ابر که انتشارات یازهرا منتشر کرد، جایی می گوید اینهایی که ما از منافقین زدیم شبکه عملیات و تبلیغات بود، شبکه اطلاعاتشان منهدم نشد.

نظام زیاد دشمن دارد. اما بدترین دشمن، آن دست ناجوانمردانی هستند که در دستگاهها نفوذ کرده و با ظاهری موجّه به اعتبار نظام ناخن میکشند و وقتی مقابلشان بایستیم ماییم که انگ ضدیت با نظام خورده و باید به دادگاه برویم و به صد جا جواب پس بدهیم. پرونده مان خراب شود و نگذارند دیگر بچه هایمان هم به جایی برسند.

نظام در ماجرای مهسا امینی این تجربه را کسب کرد که چه بهتر علم مطالبه گری دست بچه های حزب اللهی عدالتخواهی باشد که یقه مسئولین را میگیرند اما هدفشاشن زدن نظام نیست بلکه با تصفیه نیروهای نفوذی درصدد تقویت حاکمیت هستند. با تمام وجود معتقدم آنهایی که حفظ میز را مهمتر از حفظ نظام دانسته و منتقد مسئولان را مخالف و ضد انقلاب جا زدند تا تریبون عدالتخواهی خاموش شده و پرچم مطالبه گری و نقد دست دشمن بیفتد از بارزترین مصادیق نفوذی دشمن در ارکان نظام هستند. نظام مبتنی بر اسلام، از ادای واجب شرعی نهی از منکر مردم نسبت به مسئولان هراس ندارد. از تجربه درس بگیرید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پیرامون نقش شوروی سابق در ماجرای طبس چه می گویند؟

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۵ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۱:۰۵ ب.ظ

صحرای طبس تفسیر مجدد سوره فیل / تنها شهید واقعه طبس در گمنامی است -  خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency

 

در سالروز واقعه عبرت آموز طبس، اشاره به یک موضوع لازم و ضروری است.

از ابتدای وقوع این ماجرا، روایت رسمی حاکی از عملیات کماندویی ایالات متحده برای رهایی گروگان های این کشور در خاک ایران بود که طوفان شن برخاسته از کویر طبس در دل تاریکی شب، باعث برخورد دو هلی کوپتر آمریکایی گردید و منجر به لغو عملیات شد. هنوز هم بیان نشده است که کماندوهای آمریکایی از خاک کدام کشور همسایه برای ورود به ایران استفاده نمودند و چه کسی دستور خاموشی رادارهای پدافندی کشور را داده بود. البته بمباران بی معنایی که روز بعد به دستور بنی صدر خائن انجام گرفت و منجر به شهادت فرمانده سپاه طبس شد تا حدودی پرده از بعضی حقایق بر می دارد.

قرائت جمهوری اسلامی از این اتفاق، مبتنی بر امداد غیبی است. شن ها مأمور خدا برای به خاک مالیدن دماغ نمرودهای زمانه تلقی گردیدند.

بعد از حدود دو دهه از این اتفاق، مقالاتی به ظاهر افشاگرانه در خصوص چند و چون این ماجرا منتشر شد که در آن تلاش می شد تا اصل ماجرا به شکلی دیگر بیان شود. نویسندگان مجهول الهویه این مقالات این گونه وانمود می کردند که سیستم جاسوسی کا گ ب بعد از اطلاع از عملیات آمریکا در خاک ایران اقدام به حمله نظامی نموده و نقشه ایالات متحده را ناکام گذاشته است.

این ادعا البته هیچ گاه فراتر از یک فرضیه و داستان نرفت و استنادی برای آن بیان نگردید اما به مرور توانست در ذهن لایه هایی از جامعه که نگاهشان به رسانه های بیگانه دوخته شده اثر بگذارد.

در کنار این تحلیل بی سند باید به آثار دیگری نیز اشاره داشت که در دو دهه اخیر ذهنیت مخاطبان را از طریق وارونه نمایی تاریخ به سمت وابستگی مسئولان ایران به شوروی سابق سوق می دهند.

کتاب "رفیق آیت الله" که در آمریکا منتشر گردید و کتاب "شنود اشباح" که در کشور خودمان توسط یکی از عناصر وابسته به گروههای رقیب امنیتی انتشار یافت نیز کوشیده اند اتفاقاتی مانند شهادت دکتر مصطفی چمران و تسخیر لانه جاسوسی و ... را به دخالت مسئولانی ارتباط دهند که وابسته به سیستم اطلاعاتی ابرقدرت شرق بوده اند.

این رویکرد تبلیغی دو هدف را دنبال می نماید:

1- نفی استقلال جمهوری اسلامی به منظور ایجاد بدبینی در مردم و عدم الگوپذیری نهضتهای مستقل آزادی بخش در جهان

2- تضعیف اعتقاد عمومی به خاستگاه ایمانی نظام دینی و تضعیف باورهای معنوی جامعه

پاسخ مختصر به این رویکرد شبهه آلود دستگاه تبلیغاتی دشمن:

1- درباره وابستگی مقامات ارشد نظام اسلامی به شوروی سابق هیچگاه هیچ دلیل و سندی منتشر نگردید و جالب آنکه ادعاهای مطرح شده همواره توأم با تناقضاتی مضحک بوده است. مثلا ادعای تحصیل یکی از روحانیون سرشناس وقت در دانشگاه پاتریس لومومبا در حالی طرح گردید که نامبرده در حضور دهها تن از طلاب حوزه علمیه، سالهای مذکور را در قم گذرانده است. یا میزان ارادت یکی از بزرگان نظام نسبت به شخصیت شهید چمران همواره زبانزد دوستان مشترک بوده و...

2- ادعای فاقد سند پیرامون واقعه طبس و تلاش برای وابسته نشان دادن نظام اسلامی به جماهیر شوروی در حالی طرح گردیده که شوروی همپای ابرقدرت بلوک غرب از نظام اسلامی ایران رویگردان و به دنبال اسقاط آن بوده است:

الف- تجهیز و حمایت از شبهه نظامیان جدایی طلب کمونیستی در شمال و غرب کشور

ب- تشکیل شبکه های مخوف جاسوسی که با دستگیری ناخدا افضلی فرمانده وقت نیروی دریایی و باند کیانوری متلاشی گردید

ج- پشتیبانی اطلاعاتی و تسلیحاتی و موشکی از ارتش متجاوز عراق که منجر به شهادت صدها تن از مردم بی دفاع در شهرها گردید

نمونه هایی از دشمنی ذاتی اتحاد جماهیر شوروی سابق و اندیشه های کمونیستی و مارکسیستی پیرامون آن با مبانی نظام اسلامی است.

3- ظهور امدادهای غیبی آنچنان که در کتاب خدا و در وصف متقین بیان شده است "الذین یومنون بالغیب..." هزاران مصداق مکرر در طول سالهای مبارزه با طاغوت و کوران دفاع مقدس داشته است چنان که پیروزی های حیرت انگیز جوانان این مرز و بوم در ستیز نابرابر با ارتش تا بن دندان مسلح دشمن که حمایت همه ابرقدرتها و ائتلاف غربی و عربی را پشت سر خود داشت "فتح ارزشهای اسلامی" لقب گرفت و "عرفان بازی دراز" تجسم معرفت حقیقی اهل معنا گردید. شرح عملیاتهای محیرالعقول و اعجازآمیز فتح المبین، الی بیت المقدس، والفجر هشت و ... که حتی در آثار تخصصی استراتژیستهای غرب نیز بازتاب گسترده داشت جلوه هایی از شکوه قدرت ایمان در مصاف با جبهه ظلم و تباهی را رقم زده است. واقعه طبس فقط یک نمونه از این سلسله حقایق تاریخی و انسان ساز است.

مجموعه این نکات، ضرورت توجه به دو موضوع را پررنگ تر می نمایاند:

1- دشمن همواره در تلاش برای قلب حقایق و تحریف تاریخ است. نهادهای فرهنگی و مجموعه نیروهای دلسوز باید تلاش بیشتری برای انتقال مفاهیم و حقایق و معارف تاریخی انقلاب اسلامی به نسل جدید داشته باشند.

2- عنایات معنوی خدا به این مردم و مملکت در پرتو اتصال به معنویات و محوریت باورهای الهی رقم خورده است. فاصله مسئولان و مردم از این باورها و تغییر فرهنگ معنوی و اصالت بخشی به مادیات، شکست نظام اسلامی را هموار می سازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ضد انقلاب عزیز! دقت کن

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۱ بهمن ۱۴۰۱، ۰۷:۰۵ ق.ظ

عامل ارتباط با شبکه‌های معاند در بندرعباس دستگیر شد - خبرگزاری مهر | اخبار  ایران و جهان | Mehr News Agency

 

دیروز با فرد مسنی دیدار داشتم. از آشنایان قدیمی است. گفتند دچار افسردگی شدید شده می نشیند ساعتها گریه میکند. میگفت مملکت دیگر نابود شده و از دست رفته است. بنده خدا مدتی است محو تماشای شبکه های ماهواره ای فارسی زبان و صفحات مجازی آن طرفی ها قرار گرفته. معتقد بود هر کس ماهواره نبیند بیسواد است. 

برایش توضیح دادم که ممکن است بعضی اخبار خبرگزاری های داخلی دروغ باشد اما به این معنا نیست که هر چه آنطرفی ها گفتند راست باشد.

ممکن است این طرف دگم اندیشی ها و مفاسدی باشد اما آنطرف هم کعبه آمال نیست و فساد و خطای بسیاری وجود دارد.

منکر بعضی فسادها و اشتباهات نیستیم و به حرکت برای اصلاح ساختارهای غلط باور داریم اما در قالب بیان و گفتگو و مطالبه گری و فرهنگ سازی نه با اوباش گری و اغتشاش که زودگذر است و خسارت و عوارضش بیشتر از نفعی است که ممکن است داشته باشد.

ضعفهای بسیاری داریم اما در خیلی موارد از دیگران سریم و...

حرف و سخن زیادی بین ما رد و بدل شد. احساس کردم کمی آرام گرفت و چیزهایی شنید که تا کنون نشنیده بود.

خدا نیامرزد شبکه های بی انصاف معاند را که برای لطمه زدن به حکومت، روح و جان مردم را نشانه می روند. غربی ها پدران معنوی منافقین هستند. همانطور که منافقین در طول جنگ به جای مصاف رو در رو به ترور مردم بی دفاع و گرا دادن به دشمن برای موشک باران مناطق پر تردد روی می آوردند گروهکهای مزدور ضدانقلاب و وابستگان به اجانب، امروز هم با فشار برای اعمال تحریم بیشتر، تحریک نوجوانهای کم اطلاع برای اغتشاش، تعطیلی مراکز علمی و آموزشی، ناجوانمردی هایی مثل ایجاد مسمومیت برای دختران دبیرستانی، پمپاژ اخبار تحریف شده و یاس آور و ... مردم را هدف تیغ زهرآگین خویش قرار داده اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خودش پدر فیک هاست!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۸، ۰۶:۲۹ ق.ظ

نصف فامیلش سابقه امنیتی دارند؛ حالا یا عضو نهادهای امنیتی بودند یا از طرف نهادهای امنیتی مورد تعقیب قرار گرفتند!

او و برادرش را پدر فیک های شهرشان می شناسند.

ایام انتخابات مجلس، مبتکر بی اخلاقی رسانه ای در امر تبلیغات بود. یک منزل را اجاره کرده و در اختیار سه تیم رسانه ای قرار داده بود. یک کارتن بزرگ سیم کارت آورده بود، همه اش هم ناشناس.

هر یک از این سه تیم وظیفه مجزایی داشتند.

یک گروه فقط باید درباره او تبلیغ می کرد و حرف های خوب می زد.

یک گروه وظیفه رصد داشت تا ببیند چه حرف و حدیث هایی در فضای مجازی درباره او منتشر شده و اشکالات و نقدها و پرسش ها در چه موضوعی است.

گروه دیگر اما موظف به کار ضداخلاقی بود. این گروه باید به تخریب رقبا می پرداخت و اگر می دید کسی دارد بر ضد کاندیدای مطلوب حرفی می زند باید از طریق توهین و تهدید ساکتش می کرد و ...

چه پول هایی که برای استفاده از این روش خرج کرد، بماند.

حالا می آید ژست مطالبه گری و اخلاق مداری می گیرد و از وزیر ارتباطات می خواهد با کانال ها و صفحات مجازی که منتقد مسئولان (یعنی خودش) هستند، به مقابله برخیزد. او به هیچ وجه دغدغه برخورد با صفحات فعال ضد انقلاب و ضد دین را ندارد. حرف حسابش این است: روش تخریب، شیوه من است و کس دیگری نباید با استفاده از همین اسلوب به نقد و سوال و احیانا تخریب من بپردازد!

پدر فیک های شهر!

بی اخلاقی بد است؛ چه بر ضد تو و چه بر ضد رقبایت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا