اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات
  • ۶ ارديبهشت ۰۳، ۱۸:۳۹ - علیرضا محمدی
    چه جالب

۷۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تبعیض» ثبت شده است

بعضی موسسات خیریه، شرّ هستند!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۸ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۰۶:۳۸ ب.ظ

کارتخوان خیریه در یک هتل مشهد؛ قانونی یا راه فرار مالیاتی؟

 

اول این خبر را بخوانید بعد حرف خودم را بزنم:

"تصویر استفاده هتلی در مشهد از کارتخوان یک مؤسسه خیریه برای دریافت وجه در فضای مجازی منتشر شده است؛ درحالی که متولیان وقوع این اتفاق را انکار می‌کنند اما یک کارشناس مالیاتی از اجاره کارتخوان مؤسسات خیریه توسط بنگاه‌های اقتصادی خبر می‌دهد.

طی هفته‌های اخیر در فضای مجازی موضوع استفاده برخی هتل‌ها از کارتخوان‌های خیریه و شائبه انجام این کار با هدف فرار از پرداخت مالیات را مطرح کرده است.

حسین میرزائی مدیر سامانه اصناف کشور از جمله افرادی است که با این گونه هتل‌ها برخورد داشته وی در گفت‌وگو با خبرنگار تسنیم گفت: براساس بند ب تبصره 17 قانون بودجه کشور همه خیریه‌ها مکلف هستند اطلاعات مالی و شماره حساب‌های خود را روی سامانه وزارت رفاه ثبت کنند."

 

راستش را بخواهید ضمن احترام به فعالان امور خیریه، به خیلی از موسسات خصوصی خیریه اصلا خوشبین نیستم. 

اگر عده ای به شکل مستقل می خواهند فعالیت خیریه داشته باشند مثل انبوه گروههای جهادی و خیریه مستقر در مساجد یا دانشگاهها نیاز به بهره گیری از امکانات دولتی مثل ساختمان و زمین و ... نیست و اگر دولت میخواهد کار خیر کند خودش نهادهای خیریه رسمی دارد و اساسا باید پاسخ بدهد که چرا نهادهای خیریه دولتی نتوانسته اند مستمندان را درست و حسابی پوشش بدهند که حالا نیازمند دخالت گروههای مردم نهاد شده اند؟

بعضی از گروههای خیریه صرفا کارکرد پوششی دارند. نمیخواهم قضیه را بیشتر توضیح بدهم اما بهتر است دفتر و دستک هر مجموعه ای بر اساس هزینه فایده مورد بررسی قرار بگیرد. اگر مقصود کار خیر و کمک به نیازمندان است چه لزومی دارد هزینه ها در مواردی بیشتر از نفعی باشد که به جامعه هدف می رسد؟

شخصا گروههای مستقل نیکوکار بسیاری را می شناسم که بدون هیچ تابلو و داد و هوار و برو و بیا و دفتر و دستکی فی سبیل الله در حال انجام کار خیر در حق نیازمندان هستند. این که یک عده ای جمع شوند موسسه خیریه تشکیل بدهند و بخش قابل توجهی از کمکهای دریافتی مردمی یا دولتی را صرف هزینه مکان و حقوق هیات مدیره و ... کنند ابدا قابل توجیه نیست و با داعیه متولیان منافات دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تبعیض در قانون حجاب!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۵ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۰:۰۱ ب.ظ

ممنوعیت ورود زنان بی‌حجاب به متروی تهران + فیلم

 

اگر قرار باشد در رستوران یا فروشگاهی به خاطر این که زنی در آن کشف حجاب کرده تخته شود یا مدیر سینمایی به خاطر کشف حجاب یک زن عزل شود با شهردار تهران که هر روز تعداد قابل ملاحظه ای از زنان هنجارشکن اقدام به کشف حجاب در اتوبوس ها و متروها می کنند که هیچ، آمرین به معروف را هم مورد ضرب و شتم قرار می دهند و کسی ککش نمی گزد چه باید کرد؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آجر کوره جهنم

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۸ فروردين ۱۴۰۲، ۰۴:۵۵ ب.ظ

 

عکسی منتشر شد با موضوع افطار معاون رئیس جمهور در امور زنان با روزه‌اولی‌ها در کوره‌های آجرپزی.

بله درست خواندید روزه اولی ها در کوره های آجرپزی.

دیده اید بانکها هفته دفاع مقدس که می شود گاهی کیسه های شن را به شکل سنگر مقابل ورودی شعبه می چینند، رییس و معاونین چفیه گردن می اندازند گاهی نوای کجایید ای شهیدان خدایی پخش می کنند و... خوشحالند که به سهم خود دینشان را به شهدا ادا کرده اند!

در حالی که همچنان به مشتری پولدار خدمات بیشتری می دهند، هوای فک و فامیلها و دوست و رفقایشان را دارند و... انگار نه انگار شهدا گفته اند نظام طبقاتی باید از بین برود، ریشه تبعیض و رانت باید خشکانده شود، امکانات نظام اسلامی باید در خدمت محرومان باشد و...

فلسفه روزه یکی اش لااقل این است که به یاد محرومان باشیم، لزوما نه به این معنا که برویم با آنها افطار و سحر نوش جان کنیم و عکس یادگاری بیندازیم بلکه بدین جهت که یادمان نرود برای از بین بردن فقر و محرومیت دارای رسالتی سنگین هستیم. باید برایمان سوال باشد چرا به رقم هدر رفت میلیاردها تومان سرمایه مملکت در زیر پای آقازاده ها و نامشخص بودن مبالغ هنگفت قاچاق و اختلاس و ... بلاتکلیفی پرونده های سنگینی مثل فولاد مبارکه و... همچنان کودکانی با زبان روزه مجبور به کار و تلاش در کوره های آجرپزی هستند تا باری از دوش خانواده هایشان بردارند؟ باید برای شما سوال باشد در نظامی که قرار است زمینه ساز تمدن جهانی اسلام باشد چرا هر که محروم تر است شانس کمتری برای ورود به دانشگاه دارد؟ چرا در شعاع دو کیلومتری مسئولان پایین رده هم یک جوان بیکار پیدا نمی شود و....؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

باز هم انقلاب، باز هم مستضعفین

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ فروردين ۱۴۰۲، ۰۸:۱۶ ب.ظ

عکس/ شرکت در راهپیمایی روز قدس با وجود کهولت سن!

 

آقایون جمهوری اسلامی، این عکس رو خوب نگاه کنین. قامت پیرزن زیر بار گردش روزگار خم شد اما هنوز پای جمهوری اسلامی ایستاده. حاضرم شرط ببندم سهمی هم از سفره انقلاب برنداشته.

آقایون مسئول جمهوری اسلامی حواستون باشه. جلوی مردم یقه صاف میکنین، سینه ستبر میکنین، باد به غبغب میندازین که بعله مثلا ما هم برای خودمون کسی هستیم و ژن برتریم و ... پول و پست و مقامتون مرهون خم شدن کمر امثال این پیرزنه و پیرمردها و جوونهای خط مقدمی انقلاب که موقع سختی ها وقتی هوا پس میشه و شماها یا میرین تو سوراخ موش یا یکی به نعل و یکی میخ میزنین پای انقلاب می ایستن کتکشو میخورن و یه قدم از اعتقاداتشون عقب نمیرن.

آقایون پف کرده پشت میزنشین خوش خوراک و خوش نشین و شکم گنده و لپ گلی و آفتاب مهتاب ندیده، حواستون باشه این حامیان صادق و بی ادعای نظامو از دست ندین.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ببین کجا نشسته ای!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۶ فروردين ۱۴۰۲، ۰۸:۱۱ ب.ظ

جلسه ستاد بازی‌های آسیایی

 

حالا این ماجرا که اتفاقی است. خانم آمده است نشسته است روی صندلی آقایی که با عنوان مدیر حراست قرار است در جلسه شرکت کند. خانم هم دارد لبخند میزند انگار یکی به رویش آورده که مقابلش چه نوشته ای قرار داده شده است.

از این عکس و فحوای طنز آن که بگذریم حقیقت آن است که خیلی وقت ها آدم با کسانی مواجه می شود که سر جای خودشان قرار ندارند. این احساس تلخ را بارها در مواجهه با بعضی مسئولان به خصوص در حوزه امور فرهنگی لمس کرده و افسوس خورده ام. مدیران و مسئولانی که بدون تخصص و اشراف کافی صرفا از روی رابطه و حرکت بر مدار بله قربان گویی رشد کرده و مناصبی را اشغال کرده اند که لیاقت اداره و تصدی آن را ندارند.

فارغ از خسارتهایی که این طیف بر پیکره جامعه وارد می آورند یادآوری این نکته حائز اهمیت است که بر اساس فقه اسلام و فتوای صریح رهبری و مراجع تقلید، اگر کسی صلاحیت تصدی مسئولیتی را نداشته باشد اما بر کرسی آن تکیه بزند حکم غاصب را داشته و فعلش حرام بوده و در عواید ناشی از آن نیز جائز به تصرف نیست.

تفکر باندی یکی از آسیبهای ساختار اداری در تمام جوامع است که رابطه و نان قرض دادن و همدستی و بله قربان گویی جای شایسته سالاری و اصالت خدمت به مردم را می گیرد که ثمره آن علاوه بر عقب ماندگی ملتها، ایجاد یأس و سرخوردگی در جوانان و عالمان و متخصصان مستقل و فاقد پارتی خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کدام استقلال کدام پیروزی؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۳ فروردين ۱۴۰۲، ۰۹:۱۰ ب.ظ

کدام استقلال؟! کدام پیروزی؟! | مسعود ده نمکی

 

به دوستان حزب اللهی خودم توصیه میکنم مستند کدام استقلال کدام پیروزی ساخته مسعود ده نمکی را که نزدیک به دو دهه از تولید آن میگذرد حتما تماشا کنند.

مملکت به بعضی دو قطبی سازی ها نیاز دارد. اگر جایی با دو قطبی مخالفت میشود سر موضوعاتی مثل تقسیم قدرت و رقایت انتخاباتی است. 

اگر درگیری بر سر حجاب نباشد و بچه های انقلابی بیکار شوند میروند سر مباحث عدالتخواهانه که مثلا پرونده اختلاس فولاد مبارکه چه شد؟ چرا بعضی دانه درشتهای متهم اقتصادی آزاد هستند؟ چرا بعضی زعمای معنوی شهرها با مفسدان اقتصادی حشر و نشر دارند؟ چرا رانت؟ چرا تبعیض؟ چرا شکاف طبقاتی؟ چرا بی عدالتی در آموزش و اجتماع و...؟!

یک عده خنگ شکم سیر و شهوت زده راه بیفتند مطالبات مردم را به بوسیدن در کوچه و آغوش رایگان و سلف مختلط و... تقلیل داده و تحریف کنند، جماعت ارزشی هم طبعا غیرتشان اجازه سکوت نداده و درگیری ایجاد میشود. قوه قهریه نظام هم این دست و آن دست و پاسکاری کند و اجرای قانون را معطل نگه دارد. چند صباحی مسئولان و مدیران و از مابهتران در حاشیه امن به سر ببرند. این جمله آقا که فرمود امر به معروف و نهی از منکر واجب است به خصوص در حوزه مسئولان، اگر اجرایی میشد صلاحیت و عدالت کانونهای قدرت و ثروت زیر سوال می رفت. بسیجی ها بیکار شوند برای شان سوال پیش می آید چرا در شعاع دو کیلومتری مسئولان و بستگانشان جوان بیکار پیدا نمیشود؟ چرا بانکها در خدمت سرمایه دارها هستند؟ چرا چهار هزار نفر اول ورودی کنکور از مدارس غیر دولتی هستند؟ چرا نظام دیوانسالار حکومت مستضعفین در خدمت طبقه سرمایه دار است؟ بچه های مسئولین خدمت سربازی را کجا میگذرانند؟ چرا با حقوقهای نجومی برخورد نشد؟ و...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ناامیدی از نظام خوب است یا بد؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۷ فروردين ۱۴۰۲، ۰۹:۳۲ ق.ظ

بعضی از نیروهای انقلابی به اینجا رسیده اند که نظام عمدا دنبال قطع کامل نرم افزارها و شبکه های ارتباطی مخرب مجازی بیگانه نیست و در حالیکه میتواند با کاستن از پهنای باند اینستاگرام و... مانع از فعالیت فیلترشکن ها شود با چشمداشت به درآمد حاصل از فروش اینترنت و افزایش مصرف سودآور آن که ناشی از اجرای ناقص برنامه فیلترینگ است نسبت به حذف کامل شبکه های مذکور اقدام نمیکند.

بعضی از بچه های حزب اللهی به این نتیجه رسیده اند نظام همانطور که در اجباری نمودن قانون استفاده از کمربند ایمنی و استفاده از ماسک و... محکم ایستاد میتواند در نظارت بر قانون عفاف و حجاب نیز محکم بایستد اما با توجه به رویکرد انتخاباتی و سیاسی جناحها به صرف ایجاد درگیری بین لایه هایی از مردم و مشغول سازی ملت به هم اکتفا نموده و هیچ برنامه و عزم خاصی چه در زمینه فرهنگی و چه در زمینه انتظامی برای کنترل وضعبت بغرنج جامعه ندارد. جالب آنکه برخلاف فتوای مراجع، اجازه ورود بانوان برای تماشای مسابقات ورزشی مردان نیز صادر شده است.

عده ای از بدنه نیروهای انقلاب به اینجا رسیده اند نظام از ماجرای درگیری بر سر مساله حجاب خیلی هم متضرر نشده است. ماجرای مهسا امینی بلافاصله بعد از افشای پرونده محیرالعقول اختلاس فولاد مبارکه بوده که حتی اگر بپذیریم در بخشهایی از این گزارش اغراق صورت گرفته سرنوشت بخشهای غیراغراق آمیز پرونده در هاله ای از ابهام فرو رفته است. جسته و گریخته خبرهایی از تبرئه بعضی از چهره های شاخص متهم در پرونده های اقتصادی نیز به گوش میرسد. نظامی که توانست ظرف دو سه روز جمعیت عظیم معترضان فتنه 88 که از میدان آزادی تا میدان امام حسین را مملو از حضور میلیونی خود ساخته بودند کنترل نماید در کنترل اوضاع اغتشاش توسط چند جوانک فریب خورده که با اولین سیلی به گریه و ندامت می افتادند تعلل ورزید و در این اثنا سود سرشاری از افزایش قیمت ارز و طلا، حاشیه رانده شدن مطالبات اصلی مردم مستضعف و ... به دست آورد!

فارغ از میزان صحت و سقم این تحلیل ها بیم آن می رود بدنه ای از نیروهای ارزشی به مرور با عبور از دولت و نظام، عملا تبدیل به اپوزیسیون حزب الله! گردیده و صف جدیدی از مطالبه گری فرا حاکمیتی را تشکیل دهند.

اصل این سخن که رقبای رییسی و نفوذی های دولت قبل از خالی شدن بدنه حامیان وی خوشحال میشوند سخن بیراهی نیست و البته دولت رییسی نیز عملا نشان داده از هوش و ذکاوت لازم برای کنترل اوضاع و برنامه ریزی فرهنگی برای تغییر در شرایط موجود بهره چندانی ندارد.

اما میشود به موضوع از زاویه ای دیگر نیز نگریست.

بر اساس ادبیات رایج در کلام مقام معظم رهبری، بین نظام اسلامی (امت و امامت) با نظام دیوانسالار (قوای مجریه و مقننه و...) تفاوت وجود دارد. آنچه که در تقسیم بندی راهبرد کلان تحقق تمدن اسلامی نیز در کلام رهبری مشهود است ما اگر چه به نظام اسلامی (اصل حاکمیت دینی، ولایت فقیه و آرمانگرایی اسلامی) رسیده ایم ولی هنوز شاهد تحقق دولت اسلامی (مجموعه قوا و ساختار دیوانسالار کشور) نبوده ایم.

مقام معظم رهبری که بارها بر ضرورت برافراشته نگاه داشتن علم مطالبه گری تأکید داشته اند خود بالاترین مطالبه گر از مسئولان تنبل و انقلاب گریز و فراری از عدالت است. ضرورت امر به معروف و نهی از منکر در حوزه مسئولان، مقابله با شکاف طبقاتی، نفی تجمل طلبی، لزوم تحقق عدالت اجتماعی، ضرورت رفع بی عدالتی در نظام آموزش، برخورد با حقوقهای نجومی، تعقیب قانوندانهای قانون شکن، ایجاد کرسی های آزاداندیشی، سر و ساماندهی به صنایع داخلی و ارتقای کیفیت اسف بار خودروسازی و... نمونه هایی از خط و مشی ترسیمی رهبر متفکر انقلاب برای جریانهای انقلابی و عدالتخواه است که البته هیچگاه بر مذاق مسئولان در سطوح مختلف از جمله شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، شوراهای تأمین و ... خوش نیامده است.

به نفع نظام اسلامی و جریان اصیل انقلابی است که مطالبات دینی را فراتر از مقوله حجاب به گفتمان و فرهنگ عمومی تبدیل نمایند. قطعا بر سر مساله حجاب کوتاه نخواهیم آمد اما حجاب تنها بخشی از برنامه و مطالبه دین از حاکمیت است. ضرورت اصلاح ساختار اقتصادی، نفی تبعیض و رانتخواری، ایجاد بستر مناسب برای رشد فرهنگی و تعالی جامعه، برخورد با دانه درشتهای مفسد، توجه به گسترش عدالت اجتماعی، حمایت قاطع از مستضعفین و ... بخش های دیگری از آموزه های مکتب جامع و جهان شمول اسلام است که تجربه نیز ثابت نموده داعیه داری در برافراشته نگاه داشتن مجموعه مطالبات دینی و عدم نگاه موضعی و سطحی و گزینشی به احکام دین منجر به جلب اعتماد مردم و تحکیم پایه های حاکمیت اصیل اسلامی خواهد گردید.

ناامیدی از نظام اداری کشور، همان طور که بعضی مسئولان میز خود را مساوی با نظام دانسته و حفظ آن را از اوجب واجبات می شمارند اگر به این معنا باشد که هر کس که دغدغه دین و انقلاب و ولایت دارد خودش را متولی اندیشه نظام اسلامی دنسته و در پیگیری احکام و معارف اجتماعی دین منتظر مسئولان نماند، با ارزش و سازنده خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آه این پیرمرد دامان شما را میگیرد

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۴ فروردين ۱۴۰۲، ۰۹:۳۵ ب.ظ

photo_2023-03-24_20-10-16_1kmf.jpg

 

دلم میخواهد هیچ متنی ننویسم. همین عکس بماند مقابل چشمتان و خوب و سیر نگاهش کنید. این پیرمرد سید اهل دل و امثال او ذخیره استراتژیک نظام هستند. اگر بچه های ولایتی با گرگهای وال استریت حال میکنند پسر او سی ماه جبهه دارد، جانباز است، کارگر فصلی است، در منطقه ای محروم مستاجر است.

نوه این پیرمرد با قتل صبر شهید شد. پیکرش را زیر مشت و لگد گرفتند. به جسم بی جانش رحم نکردند. سید اولاد پیامبر را غریب گیر آوردند. بر بدنش تاختند. سید روح الله عجمیان، مصداقی از نفس زکیه بود. جوانی که کارگری میکرد. روزه می گرفت. اندک پس اندازش را به اردوهای جهادی می برد و برای محرومان صرف می کرد.

آقای ولایتی، آقای مخبر، آقای قالیباف، حسن روحانی، جهانگیری، عارف و... انقلاب را سید روح الله عجمیان و پدرش و پدر بزرگش نگاه داشته اند. کمر پیرمرد زیر بار سنگین آرمانهای انقلاب خم شد. فرزندان و بستگان شما ژن برتر هستند یا چنین خانواده های بی ادعایی که برای اسلام در غربت و تنهایی خون می دهند و صدایشان هم به جایی نمی رسد؟

همانطور که دعای این بندگان مخلص و بی ادعای خدا پشتوانه نظام است آه آنها نیز سینه آسمان را شکافته و دامان مسئولان بی لیاقت را میگیرد.

همه کسانی که در قتل وحشیانه امثال سید روح الله عجمیان دست داشتند؛

همه کسانی که در معادلات پشت پرده سیاسی بر سر خون سید روح الله عجمیان معامله می کنند

به خداوندی خدا، به رسالت محمد، به مظلومیت علی در محراب سرخ مسجد کوفه، به آه سوزناک فاطمه زهرا در قتلگاه عاشورا آنگاه که بدن قاتل درنده نیز به لرزه افتاد وقتی صدای زنی را شنید که می خواند غریب مادر حسین، به غربت و دلتنگی زینب کبرا در تل زینبیه که رو به مدینه فریاد برآورد واغوثاه، وامحمداه...

تقاص خون سید روح الله را پس خواهید داد. آه این سید بزرگوار دامان شما و نسل نکبت بار شما را خواهد گرفت. هیچ ظالمی، هیچ متعدی به حقوق مظلوم، هیچ ناجوانمرد غریب کش و خائن دو رویی به سلاله فاطمه زهرا بدی نکرد مگر آنکه چوبش را خورد. 

راستی پنج فروردین سالروز شهادت یک دانشجوی نخبه در عملیات فتح المبین است. سند زیبایی از اندیشه و دغدغه های او به یادگار مانده که خواندنش ذیل این متن خالی از لطف نیست.

در بخش هایی از وصیت نامه شهید دانشجو «هدایت الله طیب» می خوانیم:
خدایا نکند ثمره جنگ یاران مان، به چنگ فرنگی مسلکان افتد. نکند خونین کفنان در غربت بمیرند تا خوش باوران غرب زده کام گیرند. نه! هرگز! کفر است. مگر می شود خون حسین(ع)پایمال شود...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کوته فکر کیست؟

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲۳ دی ۱۴۰۱، ۱۱:۴۲ ق.ظ

تماشا کنید: بازیگردان میانکاله / این مرد پشت‌پرده کیست؟ از بازار کوپن تا  پروژه میلیاردی پتروشیمی میانکاله | سایت انتخاب

 

استاندار مازندران در روزهای اخیر یکبار دیگر بحث پتروشیمی میانکاله را مطرح کرد و مخالفان اجرای آن را عده ای کوته فکر لقب داد!

در ماجرای پتروشیمی میانکاله که در نهایت با دستور رییس جمهور تعطیل گردید چند نکته مهم وجود داشت که هنوز هم برای بررسی ابعاد آن دیر نشده است.

یک جنبه از ماجرا بر میگردد به ضرر و زیان اجرای طرح برای محیط زیست که البته مخالفت صریح سازمان مربوطه را نیز برانگیخت.

یک روی دیگر ماجرا مربوط است به نحوه واگذاری طرح که ظاهرا روند قانونی مورد تأییدی را طی نکرده است. فردی که طرف قرار داد اجرای طرح بود هم از نظر حواشی اقتصادی دارای اتهاماتی بود که واگذاری طرح به او بسیار مشکوک و لازم به بررسی است. نکته دیگر مربوط میشود به واگذاری غیر معمول و چند برابری زمین برای اجرای طرح که در نوع خود بی سابقه و سوال برانگیز است.

پرونده پتروشیمی میانکاله با میدانداری نیروهای مطالبه گر و عدالتخواه حزب الله و نیز یاری دوستداران محیط زیست در نهایت با دستور رییس جمهور متوقف شد که عصبانیت استاندار امنیتی را برانگیخت.

در حالی که انتظار می رود ابعاد مبهم ماجرای واگذاری پتروشیمی از سوی شخص استاندار مورد پیگیری قرار گرفته و فساد محتمل به جد بررسی شود وی بی اعتنا به افکار عمومی همچنان در تلاش برای تقابل با مخالفان پیروز اجرای پتروشیمی زیانبار میانکاله است.

جالب است بدانید در حالی حسینی پور که سابقه مسئولیت در وزارت امنیتی را داراست سکاندار نمایندگی ارشد دولت در استان است که به تازگی مدیر کل مسکن و شهرسازی استان به اتهام فساد اخلاقی و مالی توسط اطلاعات سپاه و نیز مدیرکل آب و فاضلاب استان به اتهام تبانی و فساد مالی توسط نیروی انتظامی دستگیر و روانه زندان شده اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دلهایی که از دست شما خون است!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۹ آذر ۱۴۰۱، ۰۷:۴۱ ق.ظ

photo_2022-11-06_09-16-04_mq4z.jpg

 

عباراتی که در تصویر می بینید حرف دل بچه های خون دل خورده انقلاب اسلامی است.

روی طلق حفاظ موتورش نوشته: "مسئولین محترم، این اوضاعی که توی کشور درست شده صدقه سر شما و بچه هاتونه.

به امام و شهدا و انقلاب که ظاهرا اعتقادی ندارید، لااقل برای حفظ صندلی خودتون به فکر مردم باشید."

 

"ما برای امام و انقلاب آمدیم ...

مسئولین خیال بد نکنند..."

واقعیت همین است که این برادر موتوری ما بیان داشت. موتور انقلاب اسلامی با فرهنگ ایثار و جهاد و شهادت و خدمت روشن است و کار می کند. اگر خللی در امور می بینید چوبی است که بعضی دوست نماهای منفعت طلب و یغماگر لای چرخ نظام گذاشته اند. جماعتی که میز خود را مساوری با نظام دانسته، صدای منتقدان دلسوز را خاموش می سازند و امروز با ندانم کاری و رفتارهای متناقض با گفتارشان و تبعیض خلاف داعیه عدالت شان، برای دشمن کوچه باز کرده اند؛ خرس خاله هایی هستند که به موازات بدخواهی دشمن و توطئه و هجمه اجانب، اعتبار و رویکرد حاکمیت دینی را در راستای مطامع خویش به انحراف کشانده اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حتی یک لحظه را از دست ندهیم

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۰ آذر ۱۴۰۱، ۰۳:۵۸ ب.ظ

شب محکوم به سپیدی است. روز هم شب می شود و.. این تنوع و تغییر است که گردش ایام را رقم می زند.

زمستان به بهار ختم می شود و بهار به تابستان و...

هیچ حکومتی پایدار نیست. حکومت انبیا و امامان یا حکومت سران شرک و الحاد همه تغییر نمودند. مستحکم ترین بناها و عظیم ترین کاخها و عمارت ها هم فرو می ریزند. هیچ سازه ای ماندگار نیست جز بنای فرهنگ و اندیشه و هنر.

دگرگونی در عناصر بیرونی عالم خلقت نشأات گرفته از حرکت درونی و ذاتی همه پدیده های هستی است و درسی برای آن که از بدی ها و سیاهی ها ناامید نشویم و به پیروزی ها و توفیقات مغرور نگردیم.

آن چه می ماند ارزش هایی است که در نهاد بشریت نفوذ کرده و درونی شوند، خیر باشد یا شرّ که از نگاه ما ضدارزش است و برای معتقدانش شیرین و مراد.

تفکر خیر و حق باقی ماند. هر چه مرقد و بارگاه اباعبدالله را ویران نمودند، نوحه و روضه را منع ساختند به تحقیر و تمسخر وقایع عاشورا پرداختند، پیام عاشورا به همه نسلها رسید و جنبش های بزرگی را در مقابله با ظلم و ستم در سراسر گیتی رقم زد.

تفکر باطل هم ماند و حامیانی برای خود دست و پا کرد. یک زمان عده ای در شهادت طفل شش ماهه اباعبدالله تشکیک می نمودند. مگر می شود انسان ها آنقدر شقی باشند که نوزادی را از مکیدن آب منع کنند که هیچ، حلقوم تشنه اش را با تیر سه شعبه نشانه روند که هیچ، جنازه مطهرش را از خاک بیرون کشیده سر از تنش جدا نموده و بر فراز نیزه به اهتزاز در آورند؟ رذالت و پستی هم حد و مرزی دارد. داعش و پیش تر از آن صربها در توزلا و سربرنیتسا ثابت کردند انسان مدعی تمدن هم میتواند از حیوان درنده ای وحشی تر و خون آشام تر باشد.

به حسن رجایی فر گفتند تو سه بچه قد و نیم قد داری، فرزند کوچکت خردسال است، یکبار که به سوریه رفتی و مجروح شدی، دینت را ادا کردی دوباره برای چه عزم سفر داری؟ گفت: روزی اطراف شهر حلب در خیابانی قدم میزدم. چشمم به سر بریده کودک خردسالی افتاد که روی دیوار گذاشته بودند. وقتی کودکانی اینطور مظلومانه کشته میشوند و خانواده هایشان چنین به داغ می نشینند من چطور میتوانم کنار زن و بچه خود آرام و خوش و شاد در کنج عافیت بنشینم؟

راه و رسم یزیدیان نیز به موازات راه حسینیان تاریخ، استمرار یافت و جای پایی برای خود پیدا کرد.

این ویژگی فرهنگ است که اگر همه ظواهر و ساختارهای تجسمی و خارجی اش را هم از دست بدهد باز ملکه ذهن و وجود عده ای قرار داشته و سینه به سینه به نسلهای بعد منتقل شده و در عرصه روزگار تأثیرگذار خواهد بود.

برای همین است که می گویند اصلاح ساختار اقتصاد و سیاست و دیگر شئون جامعه در وهله نخست نیازمند اصلاح فرهنگ آن جامعه است.

ماهاتیر محمد در خاطراتش می گوید مردم مالزی به بدترین وضع زندگی خو کرده بودند و حقارت را جزو لوازم زندگی خود شمرده و ذره ای به تغییر و پیشرفت اعتقاد نداشتند. او در جایگاه نخست وزیر تلاش کرد استقلال و خودکفایی را در قالب یک ارزش درونی نهادینه سازد تا در نهایت به رغم همه مشکلات و فراز و نشیبها مالزی به کشوری ثروتمند و پیشتار تبدیل شود.

تأکید زعمای انقلاب اسلامی بر تقویت باور "ما می توانیم" نیز از همین مهم سرچشمه میگیرد. از همین باب است که در دوره ای توسط امثال رزم آرا تبلیغ میشد ایرانی لولهنگ هم نمیتواند بسازد اما دیری نپایید که با پیروزی انقلاب اسلامی حتی تهیه فهرستی از ابداعات و اختراعات ثبت شده کشور در قامت چند جلد کتاب قطور رخ می نمایاند.

بنی صدر می گفت ما نمی توانیم با ارتش عراق بجنگیم. توان رزمی دو طرف قابل قیاس نیست. زمین بدهیم زمان بخریم و... خرمشهر و بستان و سوسنگرد و هویزه و مهران و ... پشت سر هم سقوط کرد. بنی صدر در نهایت عزل شد. امام شد فرمانده کل قوا، فرمود حصر آبادان باید شکسته شود. او فرهنگ ما میتوانیم را در روح رزمندگان دمید. نه فرمانده ای جدید نه رزمنده ای تازه نفس نه مهماتی ویژه وارد عرصه رزم شد. فرهنگ و باور رزمندگان که تغییر کرد، همان ارتش منفعل زمان بنی صدر ناگاه غرّش کنان با توسل به یاد ثامن الائمه علیه السلام شکست حصر آبادان را رقم زد. اندک زمانی بعد، بستان و هویزه و سوسنگرد و خرمشهر نیز از چنگ اشغالگران خارج شد که هیچ، فاو و شرق بصره و حلبچه نیز به تسخیر جبهه مقاومت درآمد.

فرهنگ حرف اصلی را در موفقیت یا عدم توفیق انسان و جامعه می زند.

برای شکل گیری و تغییر در فرهنگ راههای مختلفی وجود دارد. تکرار شعارها و تبیین حق و مطالبه و گفتمان، راهی مردمی و خودجوش و آتش به اختیار برای تغییر فرهنگ و اصلاح و تغییر یک جامعه به شمار می آید.

یک زمانی انتقاد از رییس جمهور هم به منزله دشمنی با نبی اکرم (ص) تلقی می شد. نهایت مسیری که برای اطفای حسّ انقلابی نیروهای مومن گشوده شد امر به معروف و نهی از منکر در حیطه مقابله با بدحجابی یا نهایتا مبارزه با گران فروشی در بازار بود.

دولت سازندگی در خلوت خود به اشاعه فرهنگ رفاه طلبی و تجمل پرستی و ریخت و پاش در بیت المال و ایجاد تبعیض و شکاف طبقاتی و رانت و نورچشم پروری و آقازاده بازی و ... مشغول بود.

یک هفته نامه سیاه و سفید بی کیفیت را مهدی نصیری –فارغ از اینکه در حال حاضر آدم خوبی تصور شود یا بد- راه انداخت به نام صبح. رحیم پور ازغدی پدر و پسر، دکتر گلشنی، شهریار زرشناس، پروفسور مولانا و مددی و... را او اول بار به جامعه انقلابی معرفی کرد با بحثهایی که مبانی تئوریک انقلاب اسلامی در عرصه تمدن سازی و تحقق کامل حاکمیت دینی را برای عموم بازگو میکرد. به مرور بچه های انقلابی بیدار شدند و فهمیدند حرفهای زیادی در عرصه های مختلف برای گفتن دارند و رسالتی جهانی بر دوششان نهاده شده که نباید روی زمین بماند و...

این حرفها و دغدغه ها تکرار و تکرار شد. نشریات دیگر، چهره های دیگر به مرور شکل گرفت از شلمچه ده نمکی تا افشاگری های حسن عباسی و نشست های گفتمان محور نخبگان جوان در حوزه و دانشگاه و دوره های دانشجویی موسسه مرحوم مصباح و... این دغدغه ها به مطالبه و مطالبه به فرهنگ بدل شد که ثمره اش به پیروزی احمدی نژاد – فارغ از اینکه در حال حاضر آدم خوبی تصور شود یا بد- انجامید. احمدی نژاد مستقل با طرح شعارهای انقلابی و عدالتخواهانه توانست قدرتمندترین و با نفوذ ترین رقبای خود را در دو مرحله و سه انتخابات کنار بزند. همین شد که در شب پیروزی او رادیو آمریکا اعلام کرد ایران 25 سال به عقب (یعنی سال 57) بازگشت.

ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم را برای همین گفته اند.

در دولتهای احمدی نژاد کار کردنِ بیشتر، معیار سنجش و ترازوی ارزش و توانایی بیشتر مسئولان قرار گرفت و سبقت در خدمت رسانی به یک باور کلیدی تبدیل شد. همین است که هنوز با گذشت یک دهه از اتمام دولت دهم، نقطه ای از کشور نیست که اثری از آبادانی زمان مدیریت هشت ساله دولتهای او را به خود ندیده باشد.

دردولت روحانی اما دوباره فرهنگ تبختر و کبر و عافیت جویی رونق گرفت و دوباره مسئولان طلبکار مردم شدند. دست روی دست گذاشتند و آجر روی آجر نگذاشتند که هیچ به خورد ملت دادند که باید ازخارج مدیر وارد کرد و ایرانی جماعت کاری بالاتر از تهیه آبگوشت بز پاش در توانش نیست و...!!

برای ایجاد هر تحولی باید فرهنگ را تغییر داد. هر کس باید به سهم خودش کاری کند. به قول آقا هرکس بایدهمان نقطه ای که ایستاده را مرکز توجهات دنیا بداند و فکر کند خودش محور امور است .

شماتت مسئولان کم کار و مطالبه از آنان به جای خود، اما خودمان را هم مسئول بدانیم. انسان باید برای تحقق دغدغه هایش تلاش کند.

فکرها و حرفها و قدمهای کوچک هم تاثیر دارد. اثر پروانه ای، نظریه ای برای اثبات همین واقعیت سازنده است. برایتان پیش نیامده چیزی که فکر میکنید یا درباره اش حرف زده اید را مجسّم و  تحقق یافته ببینید؟ همیشگی نیست اما خیلی از وقتها حرفهای ساده و زلال ما هم به واقعیت می پیوندد. یک فکر خوب یا یک حرف خوب را هم حتی دست کم نگیریم چه رسد به اقدام خوب.

پدر شهید زین الدین چند دقیقه وقت گذاشت و به رحیم صفوی که فرمانده وقت سپاه بود پیشنهاد داد همانطور که برای علما کنگره بزرگداشت گرفته شده، دبیرخانه ای تأسیس شده و آثارشان معرفی و منتشر میشود چه خوب است برای شهدا هم چنین شود.

چنین شد. با همین چند کلمه، کنگره های استانی شهدا شکل گرفت و صدها کتاب و فیلم و آثار هنری و فرهنگی به گنجینه تاریخ این مرز و بوم افزوده گردید.

ثمره شبهای خاطره و برگزاری راهیان نور و ثبت آثار شهدای دفاع مقدس را در سوریه شاهد بودیم. بی استثنا همه رزمندگان نسل سومی و چهارمی انقلاب که سنشان به درک حال و هوای سالهای دفاع مقدس قد نمیداد با کتابها و محافل شهدا انس داشتند و بر مدار روحیات و افکار آنها پرورش یافته و در تداوم راهشان حماسه دفاع از حرم را در تاریخ مردانگی و غیرت به یادگار گذاشتند و پرچم آزادگی را در نبل و الزهرا برافراشته نگاه داشتند. محمدحسین محمدخانی خاطرات مرحوم ضابط (علمدار روایتگری شهدا) را که شنید مانند او دو زانو بر مزار شهدا می نشست و بابت فعالیتهایش در بسیج دانشجویی به آنها گزارش کار میداد و راهنمایی میخواست. او به همت و باکری علاقمند بود کتابهای خاطراتشان را میخواند و تلاش داشت به شخصیت آنها نزدیک شود. در بحبوحه عاشورایی مدافعان حرم خوش درخشید. حاج قاسم مدیریت و فرماندهی این جوان دهه شصتی را که دید در وصفش فرمود: همت و باکری دیگری را پیدا نمودم.

یک بازاری مومن بر اساس علائق شخصی خود، تصاویر علمای شهر را در تکیه ای کوچک جمع کرده و بر در و دیوار آن  نصب می نمود و در منظر نگاه رهگذران قرار میداد. جوانی نانوا علاقمند به تاریخ، از شور نگاه به تصاویر نورانی علما به وادی تحقیق و تألیف روی آورد و آثاری در خور در باب حیات چند عالم نگاشت و به پیشگاه تاریخ تقدیم نمود.

نوجوانی از ذوق تماشای سینه زنی پیرمردی میاندار، جذب هیأت شد. اندکی بعد مسجدی شد و اهل نماز جماعت و بسیج و در اثر معاشرت با نوجوانان مسجدی که جذب حوزه شدند، به مدارس علمیه پیوست و به مرور زمان آثاری در حیطه امور فرهنگی و ترویجی از خود برجای گذاشت.

خدا به کارهای کوچک و خیر و خالص، برکت میدهد و به دنباله آن می افزاید. از هیچ کار به ظاهرخردی در راه نشر معارف دین غفلت نورزیم.

خدا زبان را به عنوان سنتی ترین و نافذترین رسانه به طور رایگان در اختیار ما قرار داده است که آن دنیا بابت قصور در حق آن باید جوابگو باشیم. به قول حاج آقای قرائتی آن دنیا یوم الحسره همه لحظاتی است که به راحتی از دست دادیم و قدر نشناختیم.

مرحوم حاج آقای ضابط علمدار روایتگری شهدا بود. گاهی در جمعی می نشست به بهانه ای که مثلا میخواهد از جیبش کاغذ یا شانه ای در بیاورد تصویر یکی از شهدا را هم در می آورد و به بقیه نشان میداد و به همین بهانه، خاطره ای از آن شهید را برای بقیه تعریف میکرد.

در خاطرات اعضای جمعیت موتلفه آمده است در دوران ستمشاهی در تاکسی و اتوبوس و... به بهانه ای سر صحبت را با راننده یا مسافر باز میکردند و حدیثی هم لابه لای صحبتشان میخواندند که از آن فرصت اندک هم برای تبلیغ دین استفاده کرده باشند.

روح مصطفی چمران شاد که علاوه بر دانش و رزمش، نقاش زبردستی هم بود. تابلویی کشید با شمعی کوچک و روشن در دل صفحه ای بزرگ و تاریک و زیرش نوشت که من شاید کوچک باشم و با نور اندکم نتوانم همه این سیاهی ها را از بین ببرم اما به اندازه خودم که میتوانم روشنایی ببخشم و...

در ادبیات روایی ما رسیدگی به یتیمان بسیار مورد توجه قرار گرفته است و بعد بر این نکته تأکید شده که بالاترین ایتام کسانی هستند که امام خود را گم کرده اند و باید دستشان را گرفت. همه نسبت به هم مسئولیم. از این رو گفته اند هر کس یکنفر را از مرگ یا گمراهی و انحراف نجات دهد در وزن نجات و بیداری هم عالم اجر و مزد الهی خواهد داشت.

و یاد شهید بهشتی که گفت در جمهوری اسلامی آنقدر کار هست که برای انجامش نیاز به حکم مسئولیت نیست و تأکید مقام معظم رهبری که در جمهوری اسلامی هر کجا که قرار گرفتید همان نقطه را مهم ترین جایگاه و مرکز توجهات عالم بدانید و...

همه مسئولین قابل نقد هستند. به خصوص مسئولان فرهنگی که بودجه ها و ظرفیت های کلانی را هدر دادند اما یادمان نرود که خودمان هم به عنوان مدعی انقلابی گری و تعلق دینی مسئولیم و میتوانیم مبدأ تحول باشیم. هیچ حرف و کلمه و سخنی در عالم خلقت بی تأثیر نیست، تیری را می ماند که دیر یا زود به هدف می نشیند.

و یادمان نرود که شرط اثر گذاری در دایره زلال معارف حق، اخلاص و بی ریایی و فرار از حبّ نفس بیان شده است. اینکه چرا خیلی از کارهای فرهنگی اثر ندارد و چه باید کنیم تا کردار و گفتارمان انسان ساز باشد کتابی مفصل و فصلی جدا و قطور میطلبد که خلاصه اش میشود نکته دقیق و راهبردی سردار دلها که فرمود باید به این بلوغ برسیم که دیده نشویم. جنس انقلاب اسلامی از ماده نور و پاکی است و آلایندگی ها با طبع آن ناسازگار بوده و از دریای زلال حقیقت بیرون انداخته خواهد شد.

همه این خونها و مصیبتهای اخیر اگر باعث بیداری ما شود و بدانیم هر لحظه از زندگی یعنی یک فرصت برای رشد و تغییر، می ارزد. می ارزد اگر بدانیم همه این هیاهو برای زدودن غبار از وجود جوانان تراز انقلاب اسلامی همچون آرمان علی وردی و سید روح الله عجمیان و مهدی زاهدلویی و... بود. می ارزد که باور کنیم میتوان در دوره ای زندگی کرد که بیرون زدن صفرهای حساب بانکی ارزش باشد، دست درازی به سفره بغل دستی افتخار باشد، ادبیات ملت بشود پیچاندمش و دورش زدم و کمتر کار کردن و بیشتر در آوردن زیرکی تلقی شود و باز هم همه طلبکار باشند وبه تصور اینکه حقشان آنطور که باید ادا نمیشود کم کاری های خود را توجیه کنند و ناگاه مردی در مقابلتان رخ نشان دهد که سی ماه سابقه جبهه دارد، کارگری ساده و فصلی و مستاجر در خانه ای محقر در منطقه ای کم برخودار است و پسر جوان خودساخته اهل روزه و جهاد و معنویت را که در راه خدا تقدیم میکند لبخند میزند، سجده شکر می رود و می گوید دینم را به انقلاب ادا نمودم. آوینی را با خونش شناختند، آثار مطهری با خونش در جان و فکر مردم رسوخ کرد، حیات و نشاط و بالندگی ارزشهای انقلاب در عهد ناجوانمردی و تیز بازی و چپاولگری و سهم خواهی با خون روح الله های مکرری چون عجمیان و دیگر جوانان و نوجوانان شهادت طلب بی ادعا شفاف و نمایان شد.

محمد جهان آرا در چارچوب نگاه اداری امروز، میتوانست دست روی دست بگذارد، معطل کند و به این دلیل موجه که نیازمند پشتیبانی از مرکز است قدم از قدم برندارد، اما اگر جهان آرا چنین می اندیشید خرمشهر همان روز اول، المحمره می شد و آبادان، عبادان و حساب اهواز و اندیمشک هم با کرام الکاتبین بود.

از همین جا که ایستاده ایم شروع کنیم. هر کس میتواند رسانه حق باشد. با زبان و قلم. همین فضای مجازی فرصتی غنیمت است که میتوان به جای انفعال، اثر گذار بود و صدای حق و نور هدایت را به صفحات دل ملت تاباند حتی اگر یک نفر به راه رستگاری برسد؛ چه برسد به این که یقین داریم همین حرفها و گفته ها و تکرار مطالبات، به مرور به دغدغه و فرهنگ عموم تبدیل خواهد شد؛ بأذن الله تعالی.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کلا حال میکنیم با دوگانگی!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۷ مهر ۱۴۰۱، ۰۸:۱۳ ب.ظ

رکابی

 

تصویر امروز دیدار دختر سنگ نورد با وزیر ورزش جمهوری اسلامی نمادی از سیاست دوگانه نظام در مواجهه با احکام و قوانین جاری است.

اگر دختری با همین سطح پوشش به خیابان برود مستحق تذکر و برخورد است.

اما در دیدار با وزیر، نه! درست مثل برخورد با بدحجابی اما آزاد گذاشتن اختلاط در دانشگاهها، یا صدور مجوز حضور خانمها برای تماشای مسابقات مردانه بخاطر فشار فیفا، انعکاس تصاویر خانمهای بدحجاب در ایام انتخابات، یا میدان دادن به سلبریتی ها به رغم شهرت در هنجارشکنی و دریدگی اخلاقی.

درست مثل منع مردم از استفاده از شبکه های اجتماعی و حضور پررنگ مسئولان در توییتر و تلگرام و...

درست مثل تاکید بر ساده زیستی و ترویج فرهنگ قناعت؛ اما تجمل گرایی مسئولان، ریخت و پاش ادارات، توصیه برای اشتغال و وام نورچشمی ها و آقازاده ها، اعزام سربازان بی کس و کار به نقاط خطرخیز و...

مانند بستن دهان منتقدان و برخورد با قانون شکنی های خرد و نادیده گرفتن تخلفات دانه درشت ها.

حرف و نقد به عملکرد ریاکارانه و متضاد مسئولان یکی و دوتا نیست. اما تاکید بر این نکته را لازم می دانم که نه حجاب، مساله اول کشور است نه کشف حجاب، دغدغه اصلی مردم.

این نزاع، ثمره ای جز انحراف از نیازها و مطالبات حقیقی مردم در اجرای عدالت و مقابله با فقر و فساد و تبعیض ندارد.

اسلامی که حجاب را واجب می داند، عدالت را نیز واجب شمرده است و رانت خواری و باند بازی و شکاف طبقاتی و هدر دادن بیت المال و غفلت از محرومان و... را نیز منکر شمرده است. این هم سیاستی دوگانه است که بخشی از اسلام را بپذیریم و بخشی دیگر را رها سازیم.

راستی این ورزشکار را که شتاب زده به دیدار وزیر بردید بازنده ای بیش نبود. لطفی کنید دخترهای محجبه ای که همین روزها مدال درخشان آسیایی کسب کرده اند را هم به دیدار وزیر ببرید لااقل مشوق بی حجابی محسوب نشوید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چپاول قانونی!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۳ دی ۱۳۹۷، ۱۱:۳۹ ق.ظ


عزت الله ضرغامی به تازگی در جلسه پرسش و پاسخ در باره میزان حقوق دریافتی خودش گفت من بازنشسته ام و برخلاف خیلی از مدیران فقط از یک جا حقوق می گیرم که می شود نه میلیون و ششصد هزار تومان.

از صداقت آقای ضرغامی سپاسگذارم. همه ما می دانیم خیلی از مدیران درآمدی بالاتر از این حرف ها دارند آن هم از قبل عضویت در انواع مجموعه ها و هیئات مدیره و امنا و ... بماند اضافه کاری ها و حق مأموریت ها و عیدی و پاداش و بن های حمایتی و تشویقی و خدمات رفاهی مثل اجاره رایگان ویلا و ...

باور کنید آن چه که بیشتر از اختلاس ها داد مردم را در می آورد عادی سازی چنگ اندازی به بیت المال در قالبی موجه و قانونی است. اختلاف شدید طبقاتی بین مردم و مسئولان بدترین شکاف اعتمادی است که با هزاران برنامه تبلیغاتی و فریبنده پر نخواهد شد و دود آن جز به چشم نظام نخواهد رفت. از ما گفتن بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا