ناخدا رحمت!
هر انسانی برای خودش یک کتاب است! شرح زندگی و تجربیات و خاطرات هر فرد می تواند برای دیگران زیبا و شنیدنی باشد. در این بین اما انسان هایی هم ستند که زندگی شان فراز و نشیب های خاصی داشته و از این منظر شنیدن یا خواندن شرح احوالشان جذاب تر و عبرت آموزتر به شمار می آید.
ناخدا رحمت یکی از همین انسان های خاص و ویژه است که از کودکی درد فقر و یتیمی را چشید؛ اما آزادگی و مردانگی از ذات او سلب ناشدنی بود. حوادث زندگی پای او را به کشور کویت کشاند و درآنجا وضعش از همیشه بهتر شد. دست بسیاری از جوان ها را گرفت و دین و دنیایشان را آباد ساخت. در دوران دفاع مقدس به رغم آن که کویت، کشور متخاصم بود و با رژیم بعث پیمان مودت داشت و سلاح و تجهیزات و ... در اختیار عراق قرار می داد ناخدا رحمت از همان کشور پول و آذوقه و مایحتاج رزمندگان را تهیه نموده و با لنج به ایران می رساند و به اصطلاح امروز، تحریم ها را دور می زد! تا این که بالاخره دولت کویت بو برد و ...
این مرد که تمام زندگی اش را وقف تلاش در راه خدا و کمک به نیازمندان کرده بود و تا آخرین نفس، حبّ اهل بیت و دغدغه رفع نیاز فقرا در تار و پود وجودش موج می زد، پسر جوانش، محمدجواد را نیز در جزیره مجنون به آستان حق تقدیم نمود و جز شکر حق، حرفی بر زبان نیاورد.
ماجرای زندگی این مومن راستین حق و پدر بزرگوار شهید محمدجواد شکوریان فرد را خانم نرجس شکوریان فرد با قلمی شیوا و خواندنی و روان در کتاب "ناخدا رحمت" به زیبایی ترسیم نمود. این کتاب توسط انتشارات عهد مانا چاپ و منتشر شده است.