خیلی خطرناکه حسن!
خودت بهتر می دانی که درون قوطی کبریت، چه چیز قرار دارد.
حالا که می دانی رویش جرقه نینداز که بعد نتوانی آتش آن را خاموش کنی!
- ۰ نظر
- ۰۴ بهمن ۹۶ ، ۰۹:۴۲
خودت بهتر می دانی که درون قوطی کبریت، چه چیز قرار دارد.
حالا که می دانی رویش جرقه نینداز که بعد نتوانی آتش آن را خاموش کنی!
استان مازندران در متن غائله جنگل در فاصله زمانی 1363-1359 قرار داشت و شهرهای ساری، قائمشهر، بابل، رامسر و آمل بر اساس مصوبه شورای عالی امنیت ملی به عنوان مناطق عملیاتی شناخته شدند.
مردم مازندران و رزمندگان آن در مقاومت چهار ساله مقابل گروه های محارب در بحران جنگل و نیز ترور، 141 شهید تقدیم کردند و آمل با تقدیم 41 شهید در حماسه ششم بهمن 1360، به شهر هزارسنگر مشهور شد.
جنگل های انبوه استان مازندران به دلیل همجواری این استان با ابرقدرت شرق و نزدیکی به پایتخت، مورد طمع نیروهای مسلح ضدانقلاب قرار داشت.
اهداف اتحادیه کمونیست های ایران از حمله مسلحانه به شهر آمل:
تصرف یک شهر مهم و توسعه تصرفات در عملیات های بعدی؛ جلب نظر افکار
عمومی و گروه های سیاسی داخل کشور؛ حفظ حضور سیاسی در عرصه سیاسی کشور؛ قوی تر
نشان دادن خود در مقایسه با سایر گروه ها و تشکیلات سیاسی بزرگ تر؛ جلب حمایت های
خارجی؛ تقویت جبهه هواداران؛ ایجاد رعب در نیروهای هوادار نظام و آزادی شهرها به
دست خود مردم از دست رژیم از جمله اهداف عملیات نظامی به شهر آمل به شمار می آید.
اول یک نفر از دیوار خانه این آخوند انگلیسی بالا برود و به ناموسش نگاه چپ بیندازد و ببیند او یقه خودش را چاک می کند یا نه؛ بعد بنشینیم درباره این بحث کنیم که "دفاع" مردم با غیرت ما در مقابل تجاوز ارتش بعث و اشغال چهارده هزار کیلومتر مربع از خاک کشورشان، "مقدس" بود یا نه!
نمی شود در میلاد حضرت زینب، عقلیه بنی هاشم شاد بود و یادی از شهدای مدافع حرم نداشت.
رحمت خدا بر سید رضا طاهر که گفت نمی توانم دلخوش زن فرزند باشم در حالی که حرم عمه جانم زینب در خطر است.
رحمت خدا بر محمد امین کریمیان که گفت مادر اگر من نروم در چند قدمی حرم، دشمنان اهل بیت آمده اند تا مزار بی بی را ویران کنند.
یاد سید محمد حسینی به خیر، کارگر افغانستانی بود که جذب هیات شد. بر سر و سینه می زد که به فکر رفت و گفت این همه حسین حسین که می گویم باید صداقت ادعایم را نیز ثابت کنم. خودش را به سوریه رساند و آسمانی شد.
روح مجد قربانخانی شاد. جوان بیست و چهار پنج ساله عشق موتور و لاتی بود. در قهوه خانه بود که به دعوت دوستی راهی هیات شد. با روضه زینب سلام الله علیها به سر و سینه زد تا از هوش رفت. به خود که آمد گفت من زنده باشم و حرم خانم در خطر باشد؟ رفت و سر بریده و پیکرش را در سوریه جا گذاشت.
سلام بر علی تمام زاده که گفت بالاترین نعمتی که خدا به من داده شباهت چهره ام به افغانستانی هاست. حالا می توانم لا به لای آنها خودم را به مدافعان حرم برسانم.
روح سید حسین رئیسی شاد. پیرمرد بود و جانباز. هر روز می رفت بالای داربست و در بازسازی حرم کمک می کرد. گفتند تو با این سن و سال و حال و روز و کار طاقت فرسا دیگر چرا روزه می گیری مومن؟ تبسمی کرد و گفت از خانم خجالت می کشم برادرش با لب تشنه شهید شد و من در کنار حرمش سیراب باشم؟!
کسی می خواهد نقش و جایگاه زن را از منظر اسلام بداند به شأن و مقام زینب کبرا نگاه کند و ببیند چگونه برای حفظ حرم و حریم این بانوی بزرگ، تمام جبهه حق در مقابل تمام جبهه کفر و نفاق و الحاد، جانبازی می کند.
روح همه سربازان سرافراز بی سر و سامان عمه سادات گرامی باد.
عاشقان را سر شوریده به پیکر عجب است
دادن سر نه عجب داشتن سر عجب است
هیات بسکتبال بابل در اقدامی وقیحانه در اطلاعیه ای رسمی از خانواده ها (بخوانید بانوان) دعوت کرده تا برای تماشای مسابقه بسکتبال مردان به سالن ورزشگاه بیایند!
امیدوارم دادستان بابل و سایر مسئولان نظارتی و مذهبی شهر نسبت به این اقدام غلط و هنجار شکنانه واکنش لازم را نشان بدهند.
به نظر می رسد لازم است جهت پیشگیری از بروز چنین جسارت هایی در دیار مومنان، گوش مسئول بی غیرتی که باعث و بانی این فراخوان بوده نیز کشیده شود.
ما از نظر درون مایه فکری، مبانی اندیشه، نوع و سیاق آموزش، سبک زندگی، پوشش، معماری، رفتار و گفتار، نظام اقتصادی، قراردادهای سیاسی، نگرش فرهنگی و ... استیلای غرب را پذیرفته ایم و دست های مان را در مقابل الگوهای رفتاری دیار فرنگ به نشانه تسلیم بالا برده و سیره حیات ملی و دینی را صرفاً در حد شعار پذیرفته ایم؛ اما اصرار داریم مبادا با استفاده از نرم افزارهای مجازی وارداتی باعث تقویت نظام فکری غرب و تضعیف جبهه حق شویم! جالب آن که هر نرم افزار جایگزینی به هر حال مجبور به فعالیت در بستر اینترنتی است که از اساس در گستره استیلای جبهه غرب قرار داد چه از نظر ساختار فعلی و چه از منظر ساحت فکری.
وزارت خارجه برای آن که دهان منتقدان را ببندد در توجیهی کودکانه با استناد به سخن امام راحل که فرمود آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند نتیجه می گیرد که پس ما هم بازنده مذاکره با آمریکا نیستیم و در برجام سرمان کلاه نرفته است!
با این مدل استدلال بی آن که بخواهیم جوابی مشروح در رد آن بیاوریم باید پرسید که اصلاً چه لزومی به مذاکره با آمریکا وجود داشت؟ شما اگر واقعاً معتقد به این بودید که آمریکا نمی توند هیچ غلطی بکند به چه علت به تکاپوی مذاکره افتادید و قبح قدم زدن و دست دادن و قهقهه سر دادن با شیطان بزرگ را شکستید؟ سر جایتان می نشستید و به آمریکا اعتنا نمی کردید و می گفتید که تو هیچ غلطی نمی توانی بکنی.
حواشی مربوط به ساخت اثر موسوم به کشتی مطلا که هنوز کاربردش مشخص نیست خیلی زیاد بوده شخصا نظری در رد یا تایید ندارم اما دیدگاه یکی از کاربران فضای مجازی در این باره هم قابل تامل به نظر میرسه:
[Forwarded from رسول صادقیان]
توجیهات آقایان علما و سازنده کشتی مطلا هرچه که هست دو مطلب مهم اینجاست که آقایان باید بهش توجه کنند؛
1-یکی مساله رسانه است که این روزها ماهیت متفاوتی پیدا کرده ضعف مفرط بزرگان ما نشناختن رسانه است با یک عکس کار خودش رو می کنن!
2- دیگری مساله هنره ! هنر درنسبت مردم تعریف می شه! ساده ترین تعریف هنر اینه؛ هنر چیزیه که مردم اون رو زیبا بدونند! کشتی مطلا نه تنها تحسین مردم را بر نیانگیخت که نفرت مردم را باعث شد لذا اصلا یک اثر هنری محسوب نمی شه نهایتا یک کار جیگول و لوکسه
امروز باید به هنر ورسانه دوباره اندیشید
این که توسط شوراهای شهر و شهرداری های بابل و چند شهر اطراف بنرهای متعددی به مناسبت سالگرد مرحوم هاشمی در خیابان ها نصب شده اشکالی ندارد.
این که در بنرهای مذکور تصویر محسن هاشمی جلوتر از تصویر مرحوم پدر طراحی شده هم اشکالی ندارد
اما خداییش فکر نکنید ما متوجه نشدیم که تبلیغات کاندیداتوری محسن هاشمی در انتخابات آتی ریاست جمهوری را با استفاده از منابع عمومی کلید زده اید.
در خصوص اجرای نمایشی در یکی از سالن های شهر بابل و وضعیت نامناسب حجاب بازیگر زن، به نظر می رسد غفلت و بی توجهی مسولین فرهنگی و نظارتی را باید پررنگ تر و مهم تر از این ناهنجاری مورد بررسی قرار داد.
تقویت فعالیت های هنری به یقین با رعایت احکام دین منافات ندارد.
امیدوارم مدیرانی که از تعهد لازم در حوزه مسولیتی خود برخوردار نیستند از اشغال مناصب رسمی در نظام فکری، فرهنگی و سیاسی مبتنی بر شریعت برحذر بمانند.
اهمیت شیهد برونسی به نماز و قرآن تا جایی بود که از همان سن خردسالی من و خواهر و برادرانم را به یادگیری قرآن و خواندن نماز تشویق می کرد، در خاطرم هست هنگامی که پدر از جبهه برای بازدید خانواده به خانه باز می گشت بچه ها را دور خود جمع می کرد و می گفت می خواهم شما را خمینی بار بیاورم و به ما آموزش قرآن و نماز می داد.
آن زمان من ۱۰ ساله بودم و بسیار بازیگوشی می کردم. یک روز پدر بعد از آموزش قرآن از ما خواست تا آن را بخوانیم. همه قرآن را خواندند؛ اما بازیگوشی مانع شده بود تا من بتوانم آن را یاد بگیریم. آن روز شهید برونسی گفت: امروز نباید ناهار بخوری تا خیلی خوب قرآن را یاد بگیری! من هم قبول کردم و قرآن را یاد گرفتم. بعد از ظهر آن روز پدرم قبل از رفتن به جبهه به من گفت مهدی جان اگر قول بدهی نماز خواندن را یاد بگیری وقتی برگشتم یک هدیه خوب برایت می آورم.
من هم قبول کردم که قرآن و نماز را تا برگشتن او خوب یاد بگیرم. طی مدتی به عشق برگشتن پدر به خواندن نماز و قرآن مسلط شدم، اما آن روز آخرین دیدار بود چرا که من از سال ۶۳ تا اکنون به عشق آمدن پدر هنوز منتظر و چشم به راه بوده ام.
خاطرات فرزند سردار شهید عبدالحسین برونسی در مصاحبه با رجانیوز
رسالت یک روحانی، رسالتی نبوی است. یک روحانی باید برای اثر گذاری بر کل انسان ها، فارغ از مرزبندی های جغرافیایی، طرح و برنامه داشته باشد. مبلّغ دین باید جایگاه خود و اجتماع پیرامون خود را نیز به خوبی شناخته و با نگاهی بلند و آرمانی، مسیر کمال و رشد جامعه را هموار سازد.
کسی که از بصیرت لازم در شناخت موقعیت خود و وضعیت اطراف و نیز گستره جهان برخوردار نباشد هموراه در موضع انفعال قرار داشته و نمی تواند پیشرو باشد. از سوی دیگر ادعای صرف برای ورود به عرصه های اجتماعی و بین المللی ممکن است نتیجه ای معکوس به دنبال داشته باشد. درست مثل داشتن نقشه برای غریبه ای که می خواهد وارد شهری بزرگ و ناشناس شود. از این رو عالم به زمان بودن، یک ویژگی ضروری برای اهل علم و طلاب و فضلای دینی محسوب می شود.
"اینهایى که بصیرت ندارند - مثل این بیچارههایى که در فتنه گرفتار شدند - مثل کسانىاند که در تاریکى شب، در مه غلیظ، در غبار می خواهند مخالفى را، دشمنى را بزنند؛ خب نمی داند دشمن کجا است؛ یکى از اوّلین شرایط جنگ هاى نظامى، اطّلاعات است؛ بروید اطّلاع کسب کنید و ببینید دشمن کجا است. اگر بدون اطّلاع رفتید، شما ممکن است جایى را بزنید که دوست آنجا است؛ کسى را بزنید که با شما دشمن نیست و به دشمن کمک کنید؛ گاهى اینجورى می شود. اگر بصیرت نبود، می شود این؛ که فرمود: العالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهجُمُ عَلَیهِ اللَّوابِس؛(۱) شبهات و نادانىها و نفهمىها به کسى که عالم به زمان خود است، هجوم نمىآورند؛ می فهمد چهکار باید بکند. اگر این نبود، مشکل بهوجود خواهد آمد، حتّى اگر آن احساس مسئولیّت هم باشد.۱۳۹۳/۰۹/۰۶" مقام معظم رهبری بیانات در دیدار اعضاى مجمع عالى بسیج مستضعفین
بعضیا می پرسن چرا تو این اغتشاشات اخیر، چن نفرم تو قم جمع شدن و شعار دادن و هنجار شکنی کردن؟
قضیه خیلی ساده ست. شما چن روز قبل تو همین شهر مراسم گرفتین و از هاشمی به عنوان اسوه اخلاق تجلیل کردین. هر استاد اخلاقی هم شاگردایی داره.
این چن نفری که اومدن وسط خیابون، علیه نظام عربده کشیدن در واقع داشتن درس پس می دادن.
یادداشتی را درباره غربت یکی از طلاب همشهری خود در کانال آ سید مصباح الهدی جباری خواندم که دلم را آتش زد. این نوشتار در واقع به قلم محمدرضا زائری است که توسط این دوست بزرگوار با اندکی تغییر منتشر شد:
موارد فراوان از مظلومیت طلاب سراغ دارم که برای حفظ مسائل شخصی آنان نمی توانم منتشر کنم، اما حجت الاسلام محسن نجار موافقت کردند که من این پیام شان را منتشر سازم. از مدتها قبل مستقیما در جریان بیماری فرزند عزیزشان بودم و خبر داشتم که مدتها گرفتار درمان دخترشان هستند. تا این که چند روز پیش خبر تلخ درگذشت پاره تن خود را دادند و خصوصی به من گفتند: "این قدر گرفتارم که فرصت اشک ریختن برای دخترم را پیدا نمی کنم" 😢و از این دست فراوانند.
تصور کنید که یک روحانی فاضل و ارجمند میان مسؤولیت مسجد و درس و تبلیغ دینی اش دائم گرفتار بیمارستان باشد وبچه اش جلوی چشمش درد بکشد و به خاطر این که نتوانسته هزینه آمبولانس مجهز از شهرستان بابل به تهران را تامین کند دخترش را از دست می دهد و در همان زمان به خاطر عبا و عمامه اش از دیگران طعنه و کنایه می شنود و در کامنت های اینستا فحش و ناسزا می خواند!
نوشته ایشان این است: (من یه طلبه ام)(برای انتقال دخترم با آمبولانس ای سیو دار از بابل به تهران چهار میلیون پول نداشتم. دختر۱۴ ساله ام جلوی چشمام برای همیشه بدن خسته اش از درد ارام شد) قابل توجه همه کسانی که تا اختلاس میشه کالا گرون میشه تا تخم مرغ گرون میشه ووووووالی آخر. بهانه ای میشه برای یه عده ای که هرچی بلدن از فحش و ناسزا و تهمت و قمه و چاقو به طرف روحانی و طلبه ها هدف قرار میدن (قاضی فردا، خداست)
وسط اخبار مربوط به آتش گرفتن نفتکش سانچی و درگذشت جمعی از هموطنان دریادل و کمک کردن یا نکردن امدادگران چینی و قصور مسئولان داخلی و ... حواستان هست که به اذعان مسئولان ذی ربط، این نفتکش از اساس ایرانی و تحت مالکیت جمهوری اسلامی بوده و تنها برای دور زدن تحریم ها به شکل صوری در پاناما ثبت گردیده و پرچم این کشور را حمل می کرده است؟
به عبارت دقیق تر یعنی برجام نه تنها نتوانست پول های بلوکه شده حاصل از فروش نفت را به کشورمان برگرداند بلکه به رغم همه ادعاها ما همچنان برای فروش نفت و صادرات مربوط به آن دچار تحریم هستیم.
ممنون می شوم عزیزان ما در شورای محترم نگهبان که انصافاً جزو السابقون انقلاب هستند و هم دانش سیاسی و هم بصیرت و هم تفقه شان بسیار بالاتر از من و امثال من است محبت کنند و برگه امتحانی حسن آقای روحانی را که منجر به تأیید اجتهاد ایشان جهت ورود به مجلس خبرگان رهبری گردید و یا نام مرجع بزرگواری که بر فرض محال، اجتهاد او را ولو به صورت شفاهی تأیید کرده باشد در اختیار عموم قرار دهند تا بدانیم ایشان با این سطح سواد علمی و شناخت ناقص از دین از اساس چگونه توانسته یکی از صندلی ها سرنوشت ساز ساختار حاکمیت که مشروط به وجود ملکه اجتهاد آنهم از نوع فقهی است را اشغال نماید؟ تاریخ نیاز به قضاوت صحیح درباره عملکرد ما دارد.
باشد؛ یکه تاز می تواند وجود داشته باشد. از میان هزار نفر که مسابقه می دهند، هر هزار نفرشان که نمی توانند جلوتر از دیگران باشند. فقط یک نفر، یک نفر، یک نفر می تواند جلو از دیگران باشد تا مسابقه، معنی پیدا کند. شما که دائما مسابقه ترتیب می دهید و سبقت را اصل می گیرید، چطور نمی توانید مساله یی به این سادگی را بفهمید، آقا؟ شما، به هر صورت، همه را، به خاطر یک نفر، عقب نگه می دارید.
وامانده گفت: خب سعی کنند از آن یک نفر جلو بیفتند و جای او را بگیرند.
وامانده تر گفتم: کاش می فهمیدید؛ کاش می فهمیدید که باز هم فقط یک نفر می تواند جلوی همه باشد، و درد این است.
ما به ملت تازنده نیازمندیم نه قهرمان یکه تاز.
ما به ملت قهرمان احتیاج داریم نه قهرمان ملت.
ابوالمشاغل، نادر ابراهیمی، ص128
نوحه ها و اشعار نقش بسیاری در دفاع مقدس داشتند.
معروف ترین نوحه ای که سمبل حضور مردم مازندران در جنگ تحمیلی قرار گرفت در سال 63 با نام "کاروان کربلا" توسط آقای صادقعلی رنجبر سروده و بارها از سیمای ملی پخش شد. مداح پاسدار عسکری اسماعیل پور اجرای زیبا و خاطره انگیز آن را برعهده داشت:
دولت 26600 تومن به عنوان سود سهام عدالت پرداخت کرده.
گفته شد ارزش سهادم عدالت به میزان دو میلیون تومن رسیده،
پیشنهاد می کنم دولت محترم دو میلیون تومن ما رو به خودمون بده، عوضش هر سال 26600 تومن بهش بدیم.