اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین نظرات

مواظب روح و جسممان باشیم

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۷ مهر ۱۴۰۴، ۰۷:۲۹ ق.ظ

تاثیر خود مراقبتی در زندگی

 

هر روز یا یک روز در میان در لابلای اخبار رسانه های مجازی خبری از ایست قلبی و فوت ناگهانی یک جوان منتشر میشود که بسیار ناراحت کننده است. بعضی اطبای سنتی، وفور این اتفاق تلخ را می اندازند گردن واکسن کرونا که چند سال پیش زدیم. بعضی اطبای جدید هم میگویند ویروس تازه ای شیوع پیدا کرده که افراد دارای زمینه را ناگهان به زمین می زند.

من کارشناس نیستم و نظر قاطعی هم در این باره ندیده ام اما عقل حکم می کند بیشتر مراقب خود باشیم. اولاً از بلایای آخرالزمانی به خدا پناه ببریم. غذای خوب و کافی و مقوی بخوریم. پرخوری ممنوع. غذاهای بیرون و یا آماده را به حداقل برسانیم. مایعات بیشتری مصرف کنیم. ورزش کنیم اما نه به طور حرفه ای صرفا در حد نرمش. از آنچه روح ما را آسیب زده و اثرش در جسم هویدا میشود فاصله بگیریم مثل غم و حرص و غصه و حسد و ترس و اضطراب و...

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بوی بد رانت

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۷ مهر ۱۴۰۴، ۰۷:۱۱ ق.ظ

نوین وکیل | مشاوره با وکیل حقوقی رایگان و تلفنی در تهراننحوه شکایت در  سازمان بازرسی کل کشور و رسیدگی به آن

 

اقدامی مشکوک در بیمارستان شهید بهشتی بابل
سازمان بازرسی وارد عمل شود

بر اساس نامه ها و اسنادی که در فضای مجازی منتشر شده مرکز ام ار آی بیمارستان شهید بهشتی تحت مدیریت دانشگاه علوم پزشکی بابل به بخش خصوصی واگذار گردید که این واگذاری دارای ابهاماتی عجیب است.
زمین مرکز متعلق به بیمارستان است
ساختمان مرکز توسط خیرین تاسیس شد
دستگاه هم متعلق به دولت است
با اینحال مدیریت مرکز در قبال اجاره ای اندک به بهانه عدم توانایی بیمارستان در اداره آن به بخش خصوصی واگذار گردید! 
درباره نحوه واگذاری مجوز و تشریفات قانونی مرتبط با آن و نسبت خانوادگی بعضی اعضای اصلی شرکت خصوصی با مسئولانی که اعلام کردند مدیریت مرکز از عهده دولت بر نمی آید نیز نکاتی قابل تامل وجود دارد که نیازمند بررسی مسئولانه است. 
به نظر میرسد لازم است مدعی العموم و یا سازمان بازرسی به منظور رفع ابهامات و نگرانی های موجود و دفاع از حقوق عامه با جدیت به این پرونده ورود نمایند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کودکان زیتونی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۷ مهر ۱۴۰۴، ۰۶:۲۸ ق.ظ

photo_2025-10-18_05-48-53_9ycj.jpg

 

کاخ گلستان با اینکه در هسته مرکزی شهر قرار دارد به اندازه سعدآباد پر تردد نیست. نمایشگاه کودکان زیتونی، مجموعه آثاری از نقاشی های کودکان با موضوع صلح و محوریت غزه در یکی از تالارهای کاخ گلستان برقرار شده که بسیار زیبا و دیدنی است. آدم شاید به راحتی باورش نشود این آثار بدیع، کار دست کودکان هنرمند است. هم هنر نقاشی و هم نگاهی که از زوایای مختلف به سوژه داشته اند ستودنی و قابل تحسین است. گویا هنوز صدا و سیما گزارشی از این اتفاق خوب فرهنگی که قابلیت انعکاس جهانی دارد تهیه نکرده. خوب است آموزش و پرورش تهران نیز برنامه ای برای بازدید دانش آموزان از این نمایشگاه منحصر به فرد داشته باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حکایت هجران

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۷ مهر ۱۴۰۴، ۰۶:۱۷ ق.ظ

سنگر مزار شهید سید مرتضی دادگر واقع در روستای « اسپورز »

 

شهید سید مرتضی دادگر را با خاطره معروفش میشناسید درباره پرداخت قرض و بدهی پاسداری که پیکر او را تازه تفحص کرده بود. ماجرایش را احتمالا بارها خوانده و یا شنیده اید.

سید مرتضی مازندرانی است پدرش اهل یکی از روستاهای نکا که گویا همه مردمانش از سادات هستند و مادرش آذری زبان است. ساکن ساری بودند. هر دو هم فرهنگی بودند و خود سید مرتضی نیز در دانشسرای تربیت معلم درس می خواند.

با گردان امام محمد باقر علیه السلام که اغلب بچه های قائمشهر هستند به جبهه اعزام شد. در عملیات کربلای چهار قرار بود نیروهای این گردان به قسمتی از شهر بصره هلی برن شوند. سیدمرتضی که امدادگر بود گفت کاش کمی عملیات دیرتر انجام می شد من در روز تولدم شهید می شدم!

فرمانده گردان، شهید بلباسی بود (عموی شهید بلباسی مدافع حرم) آمد و گفت عملیات لغو شد. سر به سر مرتضی گذاشتیم که کلاً عملیات را از دست دادیم و باید برگردیم خانه. چیزی نگذشت در هفت تپه بودیم که گفتند بمانید عملیات دیگری در راه است.

کربلای پنج در نوزده دی آغاز شد. ما را به شلمچه بردند اما گردان ما وارد عمل نشد. چند روز بعد در بیست و دوم دی دستور آمد گردان ما جلو برود. تا آنجا حواسم به سید مرتضی بود که داشت به نیروها مهمات می رساند. در آن شلوغی گمش کردم. کمی بعد خبر شهادتش رسید. گفتند تیر خورده است به حنجره اش.  پیکرش در خاک عراق ماند. بیست و دوم دی سالروز تولد دوباره اش شد، همانطور که می خواست.

به روایت آقای صداقت از فرهنگیان بسیجی شهرستان ساری

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کج سلیقگی در جماران

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۷ مهر ۱۴۰۴، ۰۵:۴۰ ق.ظ

خانه امام‌ خمینی‌ کجاست | عکس + آدرس و هر آنچه پیش از رفتن باید بدانید

کاخ سعدآباد را چه کسی ساخت؟ بررسی تاریخچه و سازندگان این مجموعه باشکوه -  تریپ تودی

 

اینکه حسینیه جماران و خانه حضرت امام که در جوار آن است حتی ظهر روز جمعه هم برای بازدید کنندگان باز است جای تشکر دارد. تنها خانه متعلق به حاکمان ایران که برای بازدید از آن نیاز به پرداخت وجه نیست همین منزل ساده حضرت امام و حسینیه مقدس جماران است وگرنه از تخت جمشید تا قبر کوروش و ارگ کریمخانی و کاخهای مرمر و گلستان و سعدآباد و نیاوران باید دست به جیب برده و هزینه ای پرداخت کنید.

اما یک کج سلیقگی این وسط هست که نمیدانم مربوط میشود به مدیریت جماران و موسسه تنظیم و نشر آثار امام و یا تصمیمی از سوی نهادهای امنیتی است. منع ورود تلفن همراه و دوربین در حسینیه و بیت امام فرصتی تاریخی برای ثبت خاطره این دیدار و تشویق و تهییج دیگران برای بازدید از این مکان نورانی را از بین میبرد. آدم دلش میخواهد تصاویری که از بازدید کاخهای سعدآباد و گلستان و... ثبت کرده با تصاویری از بیت و حسینیه امام به دیگران نشان داده و شکوه ظاهری و پوشالی شاهان پرادعا و ورشکسته را با ابهت معنوی امام ساده زیستی که تمدنی نوین را در جهان رقم زد قیاس نموده و به رخ همگان بکشاند. مگر چند بار مسیر مسافر شهرستانی به جماران می افتد که فرصت ثبت این خاطره و نگاه سازنده تاریخی به عنوان یادگار و ارمغانی برای نسلهای بعد را از او دریغ می دارید؟ امیدوارم درباره این قانون غیرفرهنگی، تجدیدنظر فوری صورت بگیرد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نامیرا راه حسین است و بس

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۴ مهر ۱۴۰۴، ۰۵:۴۱ ب.ظ

کتاب نامیرا صادق کرمیار نشر انتشارات کتاب نیستان هنر

 

کتاب نامیرا را خواندم و لذت بردم. داستانهای کربلا مثل خود روضه اباعبدالله هیچ وقت تکراری نمیشوند و انسان هر بار از شنیدنشان حظی چندباره نصیب خود می سازد. چند روز پیش هم کتاب دیگری از نویسنده این اثر خوانده بودم که در همین صفحه به تمجید آن پرداختم هر چند چنین آثار فاخری به تمجید چون منی نیاز ندارند.

ما همه میتوانیم کوفی باشیم. ما میتوانیم با وفا و یا عهدشکن باشیم. هر آن ممکن است عاقبت خود را با یک تصمیم درست یا نابجا دگرگون سازیم. برای عاقبت بخیری خود دعا و فکر کنیم.

یک عده از عبیدالله و دستگاه یزید پول گرفتند یا وعده مقام و به وسیله تطمیع و تهدید مسیر خود را تغییر داده و به یاری ظالم پرداختند.

اما عده ای عمیقا باور داشتند حسین علیه السلام مرد آخرت است و به درد دنیا نمیخورد. نمیتوان برای آبادی دنیا به او اتکا کرد.

عده ای عمیقا باور داشتند وفاق بین مسلمین باید حفظ بماند ولو به تحریف حق و نادیده گرفتن احکام وحی و غربت ولی خدا منجر شود.

راستی معقل از چه راهی توانست به خانه هانی نفوذ کرده و از حضور مسلم در بیت او مطمئن شود؟ پول برای امور خیر! بندگان خدا گمان کردند حالا که پولی برای مبارزه رسیده نباید دست رد زد. او را پیش مسلم بردند. مسلم پول را نگرفت و به فقرای کوفه بخشید، ولی دیگر جایش لو رفته بود و از ساده لوحی اطرافیانش ضربه خورد.

مراقب نفوذ باندهای قدرت و ثروت و کانونهای فساد اقتصادی باشیم. گاه در پوشش کار خیر و جهادی و هیاتی و اعطای وجوه شرعی به اهل دین نزدیک شده و در بزنگاهها از اعتبار خواص موجه برای حل مشکلات قانونی خود و چپاولگری بیشتر بهره می جویند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

انتصاب پر حاشیه

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۲۴ مهر ۱۴۰۴، ۰۷:۱۸ ق.ظ

اعتراضها به انتصاب مهدی عبوری که با وجود اتهامات مختلف و پرونده سنگین قضایی به مدیریت یکی از بزرگترین هلدینگهای کشور گماشته شد همچنان ادامه دارد. پیش تر نیز به ابعاد مختلف این ماجرا پرداخته شد.

 

photo_2025-10-20_07-13-14_teg3.jpg

  • سیدحمید مشتاقی نیا

زندانی فاو

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۲ مهر ۱۴۰۴، ۰۷:۵۲ ق.ظ

انتشارات سوره مهر - کتاب زندانی فاو: خاطرات گروهبان دوم عراقی عماد جبار  زعلان الکنعانی اثر عماد جبار زعلان کنعانی معرفی و خرید

 

شخصیت اصلی کتاب، تو را با خود همراه میکند. جایی که نگران است همراهش نگران میشوی، جایی که گرسنه است دوست داری دستش غذا برسانی، خطری تهدیدش میکند اضطراب میگیری، اصلاً دوست داری راه فراری برایش فراهم شده و بتواند از مهلکه جان سالم به در ببرد و اسیر نشود، وقتی از سنگرهای خودی غذا می دزدد خوشحال میشوی و حس ترحمت ارضا میشوذ؛ اما وقتی یک بسیجی را هدف قرار داده و شهید می کند یادت می آید او دشمنت است و لااقل بخاطر این کارش باید روی سینه او نشسته و با دستانت خفه اش کنی. اسیر میشود خوشحال میشوی که زنده ماند، خوشحال میشوی بعد از مدتی نگاهش به ایرانی ها تغییر پیدا کرده و در اسارت، به حقایق پی برده و همفکر و همراستای وطنت به ثبت و نگارش خاطراتش از وقایع جنگ می پردازد. این جنگ را استعمار و استکبار به راه انداخت مثل سایر جنگهای دیگر تا کشورهای اسلامی یا جهان سوم همیشه عقب بمانند، صدام احمق بود و تابع غرب و شرق، انقلاب نوپای ما چاره ای جز دفاع از خود نداشت. بسیاری از مردم عراق فریب تبلیغات اغواگر حزب بعث را خورده و ایران را دشمن خود پنداشتند ولی زمانه اینطور باقی نماند. مثل نویسنده اسیر این کتاب که بیدار شد بسیاری از مردم عراق هم بعد از جنگ و نابودی حزب بعث بیدار شده و امروز اتحاد دو ملت ایران و عراق به خصوص در ایام اربعین، جلوه ای با شکوه از تمدن جهانی عصر ظهور را به تصویر می کشد.

درود بر مرتضی سرهنگی که در عرصه فرهنگ دفاع مقدس با نگاهی بلند مرتبه و هزینه ای که از جان مایه عشق و اخلاص و اندیشه زلالش پرداخت گنجینه ای فاخر از ادبیات مقاومت را برای نسلهای آینده ایران عزیز و مجاهدان جبهه جهانی مستضعفین به یادگار گذاشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عقب ماندگی داوطلبانه!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۱ مهر ۱۴۰۴، ۰۷:۴۰ ق.ظ

سید جمال‌الدین اسدآبادی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

 

این توانی که پاکستان و افغانستان دارند صرف زدن هم می کنند، توانی که عربستان و امارات می گذارند برای زدن یمن، ظرفیتی آماده رزم از جهان اسلام که با پول فشانی ترکیه و سعودی هزینه زدن بشار شد ... اگر این انرژی در راه نبرد با دشمن شماره یک جهان اسلام به کار می رفت؛ اوضاع چنین نبود. نمی دانم باید چقدرش را گردن استعمار پیر بیندازیم که خوب یاد گرفته جهان اسلام را چطور به خود مشغول سازد اما قطعا یک بخشش بر می گردد به استحمار خودخواسته حاکمان ابله کشورهای به ظاهر اسلامی که نفاق خویش را به پای زیرکی و سیاستمداری گذاشته و یا از سر جهل و نابخردی بازیچه مطامع استکبار قرار می گیرند. صد مصلح برتر از سیدجمال هم بیایند بعید است به راحتی بتوانند دولتهای اسلامی را ید واحده قرار داده و استقلال فکری و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی دنیای اسلام را در برابر زیاده خواهی و چپاولگری و استثثماری که از سوی نظام سرمایه داری غرب تحمیل میشود رقم بزنند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خوشبخت گاو!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۱ مهر ۱۴۰۴، ۰۷:۳۷ ق.ظ

مروری بر فیلم سینمایی عروس

 

فیلم عروس را دیشب از شبکه نمایش نگاه کردم. این فیلم سال 69 روی پرده سینما آمد. آن موقع اول راهنمایی بودم. بارها با افراد مختلف به سینما رفتم و تماشایش کردم. الان پسر کوچک من کلاس هفتم است. باز هم از دیدن این فیلم لذت بردم.

بهروز افخمی در فیلم عروس کوشید به صورت غیرمستقیم و زیر پوستی (صرفا با پخش صدای مارش عملیات و ضدهوایی) این پیام را به نسلهای بعد منتقل کند که در اوج بحبوحه جنگ و مقاومت، عده ای بی اعتنا به درد مردم همچون زالو به جان اقتصاد و سلامت کشور افتادند از بازی سکه و دلار تا قاچاق عتیقه و دارو و کلاهبرداری و... خون ملت را در شیشه کردند و البته خیری ندیدند. جایی که سوژه اصلی فیلم جلوی آینه می ایستد و به خاطر سرمایه بادآورده ای که از راه حرام به چنگ آورده و وضعیت روحی بهم ریخته اش به خود لقب خوشبخت گاو می دهد.

جنبه مثبت و آموزنده عروس اصلا قابل کتمان نیست. اما سینمای ایران را بعد از تولید این فیلم باید وارد دنیای جدیدی دانست. بعدها که فیلم های زرد و گیشه ای به مرور از دل سیاه و ذهن آلوده بعضی هنرمند‌‌‌‍ ‌‌نماها سر بر آورد به قول فریدون جیرانی بهانه شان تقلید از فیلم پرفروش عروس بود. آنها بی اعتنا به درسهای خوبی که در این فیلم بوده صرفا به جنبه های فرمی آن نگاه کرده و برای درآمد و شهرت بیشتر به تقلید از عروس در محور قرار دادن تیپ و قیافه بازیگران (برگرفته از درخشش نیکی کریمی و ابوالفضل پورعرب) و زندگی لوکس و نمایش زر و برقها و تجملات پرداخته و سیر سقوط سینمای ایران را تا بدل شدن به فیلمفارسی های قبل از انقلاب و ساخت آثار سخیفی چون رخساره و شام آخر و ...  پیرپسر؛ آغاز نمودند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رها شدگی افکار عمومی

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۰ مهر ۱۴۰۴، ۰۶:۲۵ ب.ظ

مدیریت افکار عمومی یکی از اصلی ترین عناصر اداره هر حاکمیتی است. اصطلاحاتی مثل جهاد تبیین، جنگ روایتها، جنگ روانی، جنگ نرم، نهضت روشنگری و... را بارها شنیده ایم. همه این عبارات، حول محور افکار عمومی دور می زند. هر حاکمیتی سعی می کند با مدیریت افکار عمومی به ثبات و قوام رسیده و دشمنان خود را از طریق افکار عمومی به عقب براند.

دشمن نیز همواره در تلاش است با تشکیک در باورها، تحریف واقعیتها و ایجاد شبهه و نشر اخبار کذب و ... فضای جامعه را بهم ریخته و تحت کنترل خود درآورد.

هر جنگ سختی به مقدمه جنگ نرم نیاز دارد.

این چند مثال برای مردم کشور ما آشناست:

وقتی عمرو سعد زمامدار کوفه شد برای ارعاب مردمی که قصد قیام و حمایت از مسلم بن عقیل را داشتند شایعه کرد که سپاه عظیمی از شام در حال عزیمت به کوفه برای قلع و قمع مردم است. این سپاه بعد از 1400 سال هنوز هم به کوفه نرسیده است!

صدام برای اغاز حمله به ایران، اینطور وانمود کرد که ایران با بمب گذاری و خرابکاری در بصره و بغداد قصد حمله به این کشور را دارد. بعضی اسرای عراقی در خاطراتشان می گفتند برای ما سوال بود اگر ایران آغازگر جنگ است پس ما در خرمشهر چه می کنیم؟ آنها باید در شهرهای ما باشند.

منافقین از حربه شایعه سازی بالاترین استفاده را برای تخریب انقلاب اسلامی بردند. نمونه مشهورش مظلومیت شهید بهشتی بود که حتی نزد بسیاری از مومنین نیز چهره تخریب شده ای داشت.

پیروزی انقلاب اسلامی بر رژیم طاغوت نیز از طریق جنگ نرم صورت گرفت. انقلاب اسلامی انقلاب مسلحانه و کودتا نبود. ابزاری چون کتاب، اعلامیه، نوار، منبر و ... مهمترین نقش را در بیداری جامعه و قیام عمومی بر ضد رژیم سفاک شاه ایفا نمود.

حماس یک گروه است نه یک دولت. غزه هم یک منطقه کوچک است. استفاده مناسب از رسانه توانست کاری کند که همه افکار عمومی دنیا بر ضد رژیم صهیونیستی بسیج شود. کاروان جهانی صمود، قیام سراسری مردم بر ضد صهیون بخصوص در اروپا و آمریکا، تحقیر و توهین رژِیم منحوس در ورزشگاههای دنیا و... نمونه هایی از برتری حماس در هدایت افکار عمومی  بر ضد دولت سرمایه دار اسرائیل و همپیمانانش بود که غولهای رسانه ای دنیا را در اختیار دارند.

کشور ما در شرایط جنگی است. ماهیت انقلاب اسلامی منافع غرب و استکبار را به خطر می اندازد. جنگ با جمهوری اسلامی به خصوص بعد از پایان دفاع مقدس هشت ساله در عرصه فرهنگ و رسانه متمرکز گردید. نمی شود کتمان کرد که دشمن در این زمینه به توفیقاتی هم دست پیدا کرد. تغییر سبک زندگی، نفی احکام الهی، بدبینی به حاکمیت و سرسپردگی به تریبونهای تبلیغی دشمن از نتایج این شبیخون فرهنگی است که در لایه هایی از مردم اثر گذاشته است.

جنگ دوازه روزه اخیر از اتفاقات مبارکی بود که فضای جامعه را دوباره به سمت ارزشهای ملی و دینی سوق داد و مانع از بروز شورشهای خیابانی به بهانه هایی چون گرانی و قطع برق و ناترازی های مدیریتی گردید اما اوضاع قطعا اینطور نمانده و دشمن با رصد واقعیتها بعید است دوباره به سمت حمله نظامی رفته و همچنان تمرکزش را روی ضربه فکری و فرهنگی به نظام خواهد گذاشت.

دنیای مجازی، شهر بی در و پیکری است که عرصه را برای انتشار هر حرف و تصویر و خبر و شبهه ای باز گذاشته و ذهن مردم به خصوص جوانها را آماج حملات رسانه ای دشمنان قرار داده است.

برگردیم به همان اصطلاحاتی که در اول بحث یادآور شدیم. جهاد تببین، نهضت روشنگری، جنگ روایتها...

ما وظیفه داریم در این نبرد نابرابر نسبت به رها شدگی افکار عمومی، فکری جدی نماییم.

وظیفه داریم از بیان حقایق غافل نبوده و لحظه ای در پاسخگویی به افکار عمومی و رفع شبهات و حمله به زیرساختهای فکری و تمدنی دشمن معطل نمانیم.

نسل جدید را باید از طریق تبلیغ هنرمندانه با ارزشهای اسلامی و سبک زندگی مبتنی بر هویت ملی و دینی مأنوس نماییم.

باید مواظب باشیم بهانه دست دشمن ندهیم. در امر به معروف و نهی از منکر نسبت به مسئولان و کارگزاران مصرّ باشیم اما حواسمان باشد ضعفها و نقدها به پای اصل نظام نوشته نشود. جریان مطالبه گری باید در اختیار مجموعه های ارزشی قرار بگیرد. اصول و خواسته های اجتماعی و حاکمیتی اسلام را در همه ابعاد فرهنگی و اقتصادی و مدییریتی و سیاسی بی کم و کاست یادآور شویم. مسئولین باید در پاسخگویی به مردم و جوانان که بارها مورد تأکید رهبر فرزانه انقلاب قرار گرفته کوتاهی نورزیده و اگر اشتباهی مرتکب می شوند درصدد توجیه بر نیایند.

باید به گونه ای رفتار کنیم که مأمن و ملجأ مردم قرار گرفته و ملت باور کند مطالبات و حرفهایش را بی نیاز از همراهی دشمن می تواند در چارچوب تریبونها و رسانه های خودی و متعهد پیگیر باشد.

بپذیریم در جنگ نرم با دشمن قرار داریم و با توکل بر خدا یک لحظه را برای تأمین خوراک فکری جامعه از دست ندهیم. تبلیغ چهره به چهره نقشی مهم در این عرصه دارد. تجربه ثابت کرده دل و ذهن پاک جوانان وقتی به حقایق اسلام و انقلاب آشنا شده و پلیدی دشمن را در می یابد به اقتضای فطرت زلال و الهی خویش به سمت نور و گریز از ظلمت گرایش پیدا می کند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به فکر آبروی انقلاب باشید

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۰ مهر ۱۴۰۴، ۰۵:۴۰ ق.ظ

شهردار بابل بازداشت شد

 

سایت خبری تحلیلی بولتن نیوز نزدیک به یکی از محافل مهم کشور طی یادداشتی که دیروز منتشر کرد خبر داد مجتبی الله قلیپور (حکیم) شهردار اسبق بابل که به دلیل پاره ای از اتهامات مالی و اداری مدتی را در بازداشت به سر برده و مجبور به استعفا شد با اعمال نفوذ کانونهای قدرت قرار است به عنوان عضو هیأت نظارت بر انتخابات شورای شهر معرفی شود!

شما را به خدا ببینید کار مملکت به کجا رسیده که باید شاهد باشیم متهمان دانه درشت پرونده های مالی، ناظر سلامت نامزدهای شورا باشند! واقعا کسانی که پشت پرده این ماجرا هستند قصد خدمت به اسلام و انقلاب را دارند یا میخواهند سوژه ای برای اعتراض اجتماعی درست کنند؟ آدم عادی یک دهم این پرونده را داشته باشد آبدارچی اداره هم نمیتواند بشود.

این بابا داماد امام جمعه بابل است و شخص امام جمعه حتی اگر در این انتصاب نقش نداشته باشد از نظر افکار عمومی در مظانّ اتهام قرار گرفته و این اتفاق نتیجه ای جز بدنامی جریان انقلاب و تمسخر و بی اعتمادی نسبت به سلامت نظام نخواهد داشت. شما را به خدا دلتان برای این نظام و انقلاب مظلوم بسوزد.

متن خبر بولتن نیوز را در لینک زیر مشاهده کنید:

https://www.bultannews.com/003fe8

 

تکمیلی:

 

فتنه فاطمی

فاطمی نماینده اصلاح طلب شهرستان بابل که تلاش داشت با اجرای کنسرت موسیقی برای خود دستاوردسازی کند بعد از لغو آن که با اعتراض نیروهای ارزشی صورت گرفت تصمیم زیرکانه ای را اتخاذ کرد.
وی با استفاده از سهمیه خود مجتبی حکیم شهردار اسبق و بازداشتی بابل را که داماد امام جمعه است به عضویت شورای نظارت بر انتخابات شورای شهر در آورد.
اگر کسی به این موضوع اعتراض نکند او به زعم خود برای تایید صلاحیت خویش در دور بعدی انتخابات مجلس، سرمایه گذاری کرده است.
اما اگر مردم به این موضوع اعتراض کنند طبعا یکبار دیگر حواشی مربوط به دستگیری داماد امام جمعه بر سر زبانها افتاده و از این طریق انتقام تعطیلی کنسرت که تنها دستمایه و پوشش کارنامه خالی اوست را گرفته است.

 

تکمیلی تر: با فشار افکار عمومی، اسم نامبرده از عضویت در اعضای هیات نظارت بر انتخابات شورا حذف گردید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وزیر آموزش و پرورش پاسخگو باشد

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ۰۳:۴۴ ب.ظ

نماز جمعه باشکوه بندپی شرقی با سخنرانی رئیس آموزش و پرورش منطقه

 

رییس آموزش و پرورش یکی از مناطق بابل گفت مدرسه جای غم نیست، پس مراسم مذهبی ممنوع! درباره حجاب و ... هم حرفهایی زد.

این خبر امروز صبح در فضای مجازی پخش شد. پیامکی از مدیر مربوطه سوال کردم. تکذیب کرد که منظورش اینطور نبوده و چیز دیگری بود. طبعا با توجه به آنچه در افکار عمومی منتشر شده وظیفه دارد به طور رسمی بیانیه بدهد و توضیحاتش را در فضای رسانه ارائه کند. بعضی حاضران در جلسه همچنان اصرار دارند که وی چنین حرفی زده و مخالفت خودش را با برگزاری برنامه های مذهبی در مدارس اعلام نموده است.

وزیر آموزش و پرورش کیست، چطور به این منصب رسید؟ برادرش کیست؟ اگر قرار است این مجموعه، ارزشی باقی مانده و دچار حواشی تربیتی نشود ضروری است نسبت به چنین گزارشاتی واکنش لازم نشان داده شده و تحقیقات کامل صورت بپذیرد. وزیر آموزش و پرورش اگر نگران افت تحصیلی و تربیتی دانش آموزان است -که بارها چنین اذعان داشته- بهتر است پیش از آن نگران وضعیت مدیریتی و تراز علمی و اعتقادی مسئولان ذی ربط باشد.

تکمیلی: رییس آموزش و پرورش بندپی شرقی بابل بیانیه ای داد توضیحاتی ارائه و در نهایت عذرخواهی کرد.

تکمیلی تر: امام جمعه بابل هم موضع سخت و جانانه ای بر ضد رییس آموزش و پرورش بندپی شرقی گرفت. آتش اعتراضها در سطح افکار عمومی بالاست و گمانه ها از احتمال عزل یا استعفای وی ظرف ساعات آتی خبر میدهد. موضع امام جمعه بابل خوب و درست و قابل تقدیر است اما یادمان نمیرود در جریان خرده فرمایشات غلط استاندار مازندران پیرامون حجاب که بازتاب ملی داشت و حتی خطیب جمعه تهران نیز لب به اعتراض گشود امام جمعه بابل و اغلب ائمه جمعه استان متاسفانه سکوت نمودند.

و بسیار تکمیلی تر:

 

پیرامون حواشی جناب ابراهیم تبار

رییس آموزش و پرورش بندپی شرقی بابل حرف غلطی زد و بعد عذرخواهی کرد. همه به او تاختند بلایی سرش آوردند که به حد ذکر شهادتین و اثبات مسلمانی خود رسید!
بعید نیست او اگر همچنان رییس اداره بماند تا پایان ماموریتش هر روز در مدارس به اجرای نوحه و سینه زنی بپردازد.
واکنشهای مردمی به اظهارات اشتباه او ستودنی است
اما
آقایان صاحب تریبون در استان باید به این سوال جواب بدهند چرا در مقابل حرف غلط استاندار مازندران که حتی امام جمعه تهران را به واکنش کشاند مهر سکوت بر لب زدند؟ چون بودجه و امکانات و سهام اداری کانونهای سیاسی در اختیار اوست؟
پشت سرش یک مشاور بی ادب وی نیز هر چه لایق خودش بود را به منتقدان استاندار حواله داد باز هم صدایی از صاحبان تریبون شنیده نشد. پشت سر او فرماندار تازه به دوران رسیده ساری هم به حامیان حجاب توهینی کرد که خودش لایقش بود صدایی از کسی برنخاست.
نهی از منکر صاحبان تریبون به گونه ای نباشد جایی که دیوار کوتاه میبینند طرف را له و لورده کنند جایی که با منافعشان سازگار نیست سوت بلبلی زده و از کنارش عبور نمایند.
چه بسا اگر همان موقع جلوی استاندار می ایستادید شاهد این خرده فرمایشات شبه روشنفکرانه مدیران پایین رده نبودیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اختلاس مهم است؛ اما مردم مهم تر!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ۰۷:۱۲ ق.ظ

آمریکا محمدجواد ظریف وزیر خارجه رژیم ایران را در فهرست تحریم‌ها قرار داد |  خبر نامه شب تاب

 

محمدجواد ظریف در آخرین اظهار نظر خود آنهم در شرایطی که هنوز وضعیت جنگی در منطقه حکمفرماست گفت: موشک مهم است، اما مردم مهم تر!

خب این موشکها هم برای همین مردم است و ضامن سلامت و منفعت و کرامت همانهاست. مبنای فکری ظریف کاملا مشخص است. صدها بار در گفتار و عمل ثابت کرده که اعتقادی به تقابل با آمریکا و اسرائیل (آرمانهای انقلاب) ندارد و معتقد است زندگی بهتر در گرو اطاعت پذیری از استکبار قرار دارد. موشک نداشته باشیم می توانیم یک ساندویچ همبرگر بیشتر بخوریم. به ظریف خرده ای نیست. خیلی ها نگاهشان فراتر از نوک بینی نمی رود و دلباخته غرب و سرباز نظام سرمایه داری هستند. تعجب از مسئولان ارشد لشکری و کشوری است که چرا همچنان در جلسات خود از وی مشورت گرفته و جالب آنکه به رغم شناخت مبنای فکری او که مخالفت با فرهنگ مقاومت است تحت تأثیر افکارش قرار میگیرند!

نکته بعد اینکه بودجه های کشور دو بخش دارد. یک بخش کوچکش می رود برای امور نظامی که ثابت شد در موشک سازی و پرتاب ماهواره و تسلیحات دفاعی هوایی و زمینی و دریایی دستاوردهای خوب و قابل اعتنایی داشته و داد دشمنان را درآورده است. قسمت اعظم بودجه ها برای امور جاری کشور هزینه می شود که متأسفانه بخش قابل توجهی از آن به راحتی هدر می رود. چرا امثال ظریف در قبال ضررهای هنگفتی که پرونده کرسنت به ملت تحمیل کرد جانب مردم را نگرفت؟ چرا در قبال ظلمی که بانکها یا گمرک یا صنعت خودروسازی به ملت تحمیل میکنند صدای او در نمی آید و دم از مردم نمی زند؟ چرا او اینقدر هوای رفقایش دارد و قصور در کمبودها و عقب ماندگی های معیشتی را جدا از عملکرد کانونهای قدرت و ثروت و همپالکی های غربگرای خویش که از قضا بدجوری دستشان در پرونده های مفاسد اقتصادی و حقوقهای نجومی و رانت خواری و... آلوده است دانسته و صرفا تسلیم در برابر غرب را راه پیشرفت کشور می داند؟ ظریف نمیخواهد سکه هایی که بابت کلاه گشاد برجام و تتمه فریبنده فرانچسکو از جیب مردم به چنگ آورده به آنها بازگرداند؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

توجیه المسائل

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۷ مهر ۱۴۰۴، ۱۰:۳۸ ق.ظ

از امام جمعه فریدونکنار نقل شده که گفته چون فضایی برای دوچرخه سواری بانوان تدارک دیده نشده پس حق نداریم به دوچرخه سواری آنها در ملأعام اعتراض کنیم. (نقل به مضمون)

بعضی دوستان انقلابی این شهر شهید پرور و خوشنام -که گویا برخی مسئولانش خیلی در تراز شهری با این سبقه و صبغه نیستند- ناراحت شده اند که چرا جناب خطیب محترم جمعه دارد ژست شبه روشنفکری به خود میگیرد!

به نظر من این عبارت ایشان بیش از آنکه سیاق روشنفکری داشته باشد خاستگاه توجیهی دارد.

امام جمعه که امام جمعه است و قطعاً از فتاوای مراجع در خصوص دوچرخه سواری علنی بانوان اطلاع دارد. خودش رییس شورای فرهنگ عمومی شهر است و میتواند پیگیر مایحتاج و لوازم فرهنگی شهر از جمله پارک مخصوص بانوان باشد.

اما

نکته اینجاست به نظر، ایشان خوب می داند که حتی اگر محیطی برای دوچرخه سواری بانوان اختصاص یابد هم باز عده ای پیدا می شوند که در ملاءعام دوچرخه سواری کنند. خب آن وقت چه کسی باید به آنها اعتراض کند؟ همین عزیزانی که در حال حاضر وظیفه دارند بر اساس قانون جلوی کشف حجاب را بگیرند اما به روی مبارک خود نمی آورند. در تابستان اخیر با جمعی از دوستان به دریای فریدونکنار رفتم. حتی در قسمتی که طرح سالم سازی ویژه آقایان بود هم عده ای از خانمهای کشف حجاب کرده وارد آب شده و به شنا پرداختند. در حالی که مسافتی اندک آنطرف تر، فضای اختصاصی بانوان برای شنا فراهم بود. کسی آمد و مانعشان شد؟ اصلا و ابدا.

به حرف زدن باشد که از دست همه بر می آید، آقایانی که مسئولند و دستی بر آتش دارند چرا فقط به سخنوری اکتفا نموده اند؟ اگر انگیزه مقابله با منکر را ندارید مواظب باشید جاده صاف کن اشاعه آن نباشید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شام ملیتا

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۷ مهر ۱۴۰۴، ۱۰:۳۲ ق.ظ

‫کتاب شام ملیتا محمدرضا وحیدزاده + دانلود نمونه رایگان‬‎

 

شام ملیتا را خواندم. بر اطلاعاتم افزوده شد هر چند می شد تا حدودی در فضای مجازی هم به این اطلاعات دسترسی پیدا کرد. هر سفری نوشتنی است. هر سفرنامه ای خواندنی و چه بسا عبرت آموز است؛ اما عزیزان جبهه انقلاب وقتی میدانند زیر ذره بین عیب جویی و مچ گیری جبهه ضدانقلاب قرار دارند باید دقت کنند در سفرنامه شان آن هم وقتی ذکر میکنند که هزینه به عهده خودشان نبوده به جای مانور دادن روی اطعمه و اشربه رنگارنگ و اشتها برانگیز اشاره ای هم به دستاورد و فایده سفر و دیدارها داشته باشند تا متهم به هدر دادن فرصتها و امکانات نشوند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کی پکس

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۶ مهر ۱۴۰۴، ۰۵:۱۱ ب.ظ

فیلم K-PAX - کی پکس را آنلاین دانلود و تماشا کنید | نماوا

 

خدا نور است و هر آنچه از جنس اوست هم. حقیقت نور است. امید نور است. انسان نور است. عالم انعکاسی از وجود فراگیر و بی حد و حصر خداست. روشنایی روی حال و روحیه انسان تأثیر می گذارد. میزان و حجم و نحوه تابش نور در حال و هوای روحی آدم اثر دارد. فضای تاریک و دلگیر را با روشنایی می توانید از غم و افسردگی به نشاط نزدیک نمایید. انسان در لحظه مرگ هم نوری می بیند و به آنچه خانه اصلی و ذره ای از انعکاس وجود آن است باز می گردد.

امید را اساسا مضاف الیه نور می دانند. سرخورده مهجور افسرده اگر ذهنش منعطف به نور امید شود، شکوه زندگی را دوباره درک خواهد کرد.

انسانی که از تعلقات دست و پا گیر مادی خلاص می شود باطن عالم را تماشا می کند و به دنیای نور نزدیک تر می شود. اوست که فراتر از قیود دنیایی به اخبار و حقایق عالم دسترسی بیشتری پیدا می نماید.

کی پکس، فیلم آمریکایی علمی و تخیلی و معمایی است و چقدر دیدن چندباره آن می ارزد. هر اثر هنری که انسان را به فکر و تأمل و مطالعه و تدقیق فرابخواند شاهکاری در دامنه فطرت و احیای حقیقت به شمار می آید.

دیدم در نقد و معرفی کی پکس نوشته اند اوج فیلم زمانی است که قهرمان در محضر دانشمندان بزرگ فیزیک و نجوم از دانسته های طبقه بندی شده محرمانه آنان درباره سیاره ای ناشناخته سخن به میان آورد. قهرمان فیلم، بیمار روحی است که در چارچوب اقتضای حزن درون و بریدنش از جاذبه های عالم ماده، روحی سبکبال یافته و به بخشی از حقایق و اخبار عالم دسترسی پیدا نموده است. گاهی حقایق و ناشنیده ها بر زبان اهل دل جاری می گردد. کی پکس حکایت دلی سوخته و ویران است که صاحبش فقط خداست حتی اگر کارگردان نخواهد روی این وجه آن مانور دهد. تمدن غرب باید عالم غیب را باور کند. دنیا فقط خوردن و خوابیدن و پول درآوردن و لذت طلبی نیست. قهرمان فیلم در پرتو دل بریدن از تعلقات مادی –هر چند در قالب تحمیل- خبر دارد چه روز قرار است برایش اتفاقی مهم رخ دهد. این دسترسی فرا مادی برای اهل عرفان نیز بسیار سهل الوصول محسوب میشود.

اوج فیلم از نظر من آنجایی است که بیماران افسرده آسایشگاه روانی با اعتقاد به وجود دنیایی بهتر، شاداب تر می گردند. آنها قهرمان خود را مرده یا شکست خورده و زمین افتاده نمی پذیرند و ترجیح می دهند اعتقاد به ظهور خوشبختی و تغییر را در وجود خویش زنده نگاه دارند. معنویت، کمتر یا بیتشر، گمشته همه ما انسانها در سراسر گیتی است.

و البته چقدر خوب است انسان گاهی با عینک دیگران به دنیا نگاه کند. ما زمانی پخته و رو به تکامل می شویم که با همه نگاهها و طرز تلقی ها آشنا بوده و بدانیم برای چه مسیر خود را انتخاب نموده ایم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

در فاصله دو بوسه

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۵ مهر ۱۴۰۴، ۰۴:۵۲ ب.ظ

‫مشاهده و خرید اینترنتی کتاب در فاصله دو بوسه زندگی شهید مجید حداد عادل‬‎

 

می گویند یک منبر خوب منبری است که در آن هم آیه خوانده شود هم حدیث، شعر باشد، داستان داشته باشد... آموزنده و سرگرم کننده و متنوع باشد. کتاب "در فاصله دو بوسه" یک چنین ویژگی را در خود دارد. هم نویسنده اش اهل علم و ادب است هم سوژه آن از چنین خاصیتی برخوردار است.

بعضی آدمها اهل ادب و هنر و علم هستند و فقط به درد کتابخانه یا کلاس درس می خورند، بعضی ها در کار موفقند مدیر با عرضه ای هستند اما ذوق علمی یا هنری ندارند. مجید حدادعادل همه این ویژگی ها را با هم در خود جای داده بود.

در ورزش محکم و با انگیزه بود. در تفریح و گردشگری هم همینطور. با ساده ترین امکانات به نقاط دیدنی دور دست سر می زد. اهل کوهنوردی در دشوارترین شرایط بود. یک بچه دانشجوی درس خوان و نمره بیست و در ظاهر از آن دست بچه هایی که همیشه در کلاس در ردیف نخست، دست به سینه می نشینند؛ اما این یکی خیلی به درد بخور بود! انبار سیمان پدر را مدیریت می کرد، جدی و با تدبیر بود. سربازی رفت، فرز و چالاک بود. در مبارزه سیاسی جلودار بود. در امر به معروف و نهی از منکر شجاع بود. اهل شعر و قلم و ادبیات بود. به جبهه که رفت دیده بان شد، نقطه ای پا گذاشت که شاید هیچ دیدبانی در جنگهای دنیا چنین نکرده باشد. در عمق جبهه دشمن چسبیده به خاکریزهای مقابل پناه بگیرد و گرای ویرانگر تجهیزات دشمن را برای هدایت آتش توپخانه ثبت نماید. مدیر رادیو شد دغدغه تولید آثار فاخر را داشت که موفق هم بود. معاون استاندار که شد لحظه ای آرام و قرار نداشت و جالب آنکه با همه زحمت و تلاش و ابتکاری که به خرج میداد منتی بر سر کسی نداشت که هیچ معترض بود حقوقی که به او میدهند بیش از حق اوست!

انقلاب اسلامی را تحسین کنیم که چنین شخصیتهایی را شناخت و بالا آورد یا انقلاب را مذمت کنیم باعث شد چنین جوانان تخبه ای را از دست بدهیم؟ حقیقت آن است بباید انقلاب اسلامی را ستود برای کشف و میدان دادن به جوانان با فضیلتی که با خون سرخ خود الگوی عزت و استقلال و قدرت این ملک قرار گرفته اند. اگر انقلاب نمی شد کجا عرصه برای درخشش و ظهور امثال مجید فراهم بود؟ اگر آب حیات شهادت نبود کجا مثل مجید را می شناختیم و عیار صحت طریقت خویش قرار می دادیم؟

پدر مجید یک راننده کامیون بود که چنین فرزندانی را تربیت نمود. غلامعلی حدادعادل برادر بزرگتر شهید مجید، با نوشتن این کتاب نه تنها به برادرش که به تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس ادای دین نمود و البته مبتکر نگاه جدیدی در تولید آثار مکتوب دفاع مقدس گردید که از جامعیت روایی و سندی برخودار باشد. این که از پیامبر بزرگ ما نقل است خدا در آخرالزمان با شهادت، بهترینهای امت مرا گلچین می کند با مطالعه زندگی شهدا قابل درک و اثبات است. خدا چقدر خوش سلیقه است. مجید چقدر دلش برای پرواز پر می کشید با اینکه پول و پست و دانش و هر آنچه از اقلام مادی است برایش قابل دسترس بود. نگاه عارفانه اش اما در تب و تاب وصال بود و هوای دلدار، بی قرارش می نمود. این کتاب و شرح زندگی مجید حدادعادل به عنوان یک شهید خودساخته و الگو در طلب دانش، ورزش، مبارزه، خودسازی، هنر، مدیریت، مردم داری و مجاهدت قابلیت ساخت یک سریال جذاب و آموزنده و پرمخاطب را دارد به خصوص قریحه طنز و شوخی های زیرکانه او که شخصیت یک انقلابی عالم و مدیر و مبلغ عملی دین و انقلاب را به نیکی ترسیم می نماید.

به فال نیک گرفتم خواندن این کتاب را. بر حسب اتفاق مصادف با روزی شروع شد که سالگرد پر گشودن مرغ جان این جوان رعنای کربلای خمینی بود. زین پس گذرم به دارخوین که بیفتد به فضل خدا به یاد او هم خواهم بود.

راستش این متن تا همینجا تمام است و از حوصله مخاطب، بیرون اما قلقلکم می آید دو نکته را کوتاه عرض کنم. هنرمندان رزمنده انصافا حضورشان نعمت مضاعفی در دفاع مقدس بود. بهروز مرادی را ببینید آن موقع در اوج التهابات نبرد شهری، دغدغه تأسیس موزه جنگ خرمشهر را داشت. در مسجد جامع را برد یک گوشه امن گذاشت. حالا بروید آن موزه را ببینید. آثار نگاه بلند این بسیجی شهید در آن هویداست و راهنمای تاریخ. مجید حداد عادل آن موقع دغدغه رمان نویسی از زندگی شهید ایرج نصرت زاد را داشت و به دوستی سفارش نمود و نیز دغدغه تولید آثار موسیقی ماندگار تاریخ که فرهنگ و حقایق انقلاب را در خود جای دهد مثل سرود معروف مرتضای مطهر و....

محمدزمان ولی پور خسته بود. داشت با همرزمانش به عقب بر می گشت. تویوتا زیر پایش ایستاد اما سوار نشد شاید از او خسته تری هم باشد. لحظاتی بعد خمپاره ای آمد و پر کشید. جعفر شیرسوار میتوانست گوشه ای خیز بردارد اما ترجیح داد بایستد آن وسط، همرزمان آشفته اش را راهنمایی کند، همانجا پر گشود. ابوالفضل رضایی روشن در جنگ اخیر شهید شد. دید هواپیمای اسرائیل آمده، دوید رفت خوابگاه، بچه ها را صدا زد و نجاتشان داد و خودش پر گشود. مجید حداد عادل می توانست زیر حملات دشمن برود گوشه ای اما ایستاد تا همراهانش را راهنمایی کند و ... خدا چقدر خوش سلیقه است برای گلچین بهترینهای امت رسول.

غلامعلی حدادعادل بابت یکی از آثارش، جایزه ای برنده شد. چهارده سکه بهار، همانجا هدیه داد به یاد برادرش مجید و به نام او کتابخانه ای در کوی ذوالفقاری آبادان تأسیس شود. حتماً به این کتابخانه میروم و به لطف خدا به وسع خود کتابهایی را آنجا هدیه خواهم داد. این کتاب را میهمانی به امانت گذاشت تا بخوانم و پس بدهم. از حسن سلیقه و لطف او نیز سپاسگزارم. الحمدلله که با چنین شهدایی آشنا میشویم. خدا به ما رحم کند این شهدا را دیده یا شناخته ایم و پا کج میگذاریم.

چند روز پیش شعر این شهید با ترجیع بند لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون را در گروههای مجازی پخش کردم. متوجه شدم خیلی از دوستان همراستا و همداستان نیز مثل حقیر شناخت چندانی از این شهید نداشته اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

چرندک!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۵ مهر ۱۴۰۴، ۱۱:۰۳ ق.ظ

شوخی و شرایط آن

 

ما انتظار داریم هم جلوی بی حجابی گرفته شود هم بنزین گران نشود؟ نمی شود!

دلیل آن که جلوی کشف حجاب و هنجارشکنی ها و بعضا عریان گردی جماعت لاقید گرفته نمی شود همان دلیلی است که باعث شده جلوی افزایش قیمت بنزین گرفته شود. فعلا نمی خواهند کشور شورش شود چون در شرایط جنگی و تقابل احتمالی رو در رو با دشمن قرار داریم.

عزیزان هنجارشکن لاابالی دوست دارند هم همینطور آزاد و بی قید بچرخند هم نظام جلوی اسرائیل نایستد و دوباره جنگ نشود؟ نمی شود! اگر جلوی تابو شکنی ها گرفته نمی شود دقیقا بخاطر حفظ آرامش درون و پیشگیری از سوءاستفاده دشمن برای آغاز حمله مجدد است. وگرنه منطقه آرام شود قوانین داخلی هم پررنگ و با جدیت اجرا خواهند شد.

خب، پس اگر تحمل گرانی بنزین و جهش قیمتها را داریم با بی حجابی مخالفت کنیم.

اگر تحمل اعمال قانون حجاب و برخورد با هنجارشکنی را دارند انتظار توقف جنگ با اسرائیل را هم داشته باشند!

به نفع همه است که تخاصم با رژیم غاصب ادامه پیدا کند. برای مستضعفان، بنزین گران نمیشود، برای شکم سیرهای لخت و عور هم آزادی های حیوانی مستدام خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

وقتتان را برای این بی هنر هدر ندهید

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۵ مهر ۱۴۰۴، ۰۶:۴۰ ق.ظ

بی‌هنری ، بهترین هنر است! - سرزمین هنر

 

محمدرضا باهنر هم از جمله سیاسیونی است که به خاطر قرابت و انتساب به فردی موجه توانسته در سپهر سیاسی کشور رشد کند. موضع جدید او پیرامون حجاب را جدی نگیرید. مثل او را قبلا در شخصیت ضرغامی و بعضی از چهره های جاه طلب دیگر نیز دیده ایم. اینکه بسیاری از عناصر جریان مدعی اصولگرایی علقه ای به مبانی و اصول ارزشی و عدالتخواهانه و انقلابی ندارند و صرفا با زد و بندها و مراودات جناحی و حزبی به نام و نانی رسیده اند به جای خود اما توجه داشته باشید که این بار باهنر تلاش دارد جریانهای انقلابی را به مخالفت با خود کشانده و به زعم خودش به بازی بگیرد.

یکی از نزدیکان باهنر در جمعی افاضه فرمود که وی قصد دارد شانس خود را برای ورود به عرصه انتخابات ریاست جمهوری محک بزند. متأسفانه خیلی از سیاسیون مردم را احمق فرض کرده اند. وقتی نامزد اصلاح طلب اعلام می کند که برنامه ای برای رفع مشکلات مردم ندارد اما با فیلترشکن و حجاب مخالف است و کنسرت و موتور سواری بانوان را رواج می دهد و مورد توجه و اقبال لایه هایی از اجتماع قرار میگیرد چرا یک سیاستمدار وابسته به جریان مدعی اصولگرایی از این حربه استفاده نکرده و با عوامفریبی و طرح مطالبات کاذب و حاشیه سازی، مردمی که با دهها مشکل معیشتی و اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند را به بازی نگیرد؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا