اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

شهید سید سجاد خلیلی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۶ آذر ۱۳۹۶، ۱۲:۵۲ ق.ظ

1- اهل عکس گرفتن و پز دادن نبود که هیچ، تأکید داشت هیچ کس نفهمد که به سوریه رفته است. می گفت: بگویید رفت مأموریت؛ همین. گفتیم: زیارت حرم حضرت زینب و دفاع از حریم ایشان که خیلی افتخار دارد. می گفت: دوست ندارم ریا شود، اجرش باشد برای آن دنیا.

2- همان دفعه اول هم با رفتنش مخالفت کردم. گفت: مادرجان! این همه مسجد می روید و روضه حضرت زینب می خوانید، دلتان می آید پسر شما یک گوشه بنشیند و حرم حضرت را ویران کنند؟ حرفش حرف حساب بود.

دفعه دوم از تهران تماس گرفت و گفت که باید بروم. این بار مخالفت مرا که دید زد زیر گریه. به حضرت زینب و حضرت رقیه قسمم داد که راضی باشم. دوستانی که کنارش بودند بعدها تعریف کردند که او اشک می ریخت و می گفت مادرم از من ناراحت است. دیگر او را ندیدم که بگویم مگر می شود از این که حاصل عمرم فدایی حضرت زینب شود ناراضی باشم؟ 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">