اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

رویکرد فقهی به نرم افزارهای اجتماعی (وایبر + واتس آپ)

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۷ مهر ۱۳۹۳، ۰۸:۱۸ ب.ظ


این روزها بحث خروج از وایبر و واتس آپ و استفاده از نرم افزارهای جایگزین به بحثی داغ و پر جدل بین موافقان و مخالفان آن در محافل مختلف و به خصوص در فضای مجازی منجر شده است. به درخواست جمعی از طلاب و دانشجویان ارزشی، حجت الاسلام والمسلمین سید سجاد ایزدهی استاد درس خارج فقه سیاسی حوزه علمیه قم طی یادداشتی، لزوم خروج از شبکه هایی مانند واتس آپ یا عدم ضرورت آن را از منظر عقل و شرع مورد بررسی قرار داده است:

برخلاف جامعه قدیم که ارتباط انسان ها با هم به سختی صورت می پذیرفت و وسائل ارتباطی، محدود به رسانه های خاصّی مانند رابطه رو در رو، کتاب یا نامه بود، هر چه جامعه به سوی پیچیدگی پیش رفته و فناوری های جدید رویکرد جامعه را تغییر داده، وسائل ارتباطی نیز تغییر کرده و ابزارهایی جدید جایگزین فناوری های قبلی شده است. این موضوع موجب شده است که در عصر حاضر به خاطر گستردگی فضای ارتباطات جمعی، عملاً فضایی مجازی در مقابل فضای حقیقی جلوه گر بشود. این امر پس از اختراع رادیو، تلویزیون و سینما، مدیون ایجاد اینترنت و توسعه و تسریع فضای اطلاع رسانی است.

وسائل ارتباط جمعی مانند اینترنت از ابزارهای خاصّ گناه و معصیت محسوب نشده و از این روی، به مانند سایر ابزارهایی که دارای جهات مثبت و منفی هستند، مشمول حکم حرمت نیستند، بلکه به مانند ابزارهای مشترک، هرگاه در راستای امر حرام به کار گرفته شود حرام بوده و اگر در راستای امور مباح مورد استفاده قرار گیرد، حلال خواهند بود.

مانند چاقو که هم می توان از آن استفاده حلال کرده و هم در راستای حرام به گار گرفته شود. لذا استفاده از چاقو حرام نبوده و بستگی به گونه بهره برداری از آن دارد.

البته این سخن بدین معنا نیست که فضای مجازی، مکانی است که می توان در هر کجای آن به غرض مثبت گام نهاد. زیرا فضای مجازی (همان گونه که به حق این نام سزاوار آن است)، دارای محیطی نا آشناست و دزدها و راهزنان در آن، لباس دوست به تن کرده و نقش دلسوز مردم را بازی می کنند. این فضا که گرگ ها لباس میش به تن کرده و باورها و هویّت جامعه را نشانه می گیرند، دارای بازیگرانی است که عمدتاً هویّتی مجازی برای خود تعریف می کنند.

از این روی، ورود به برخی از مناطق این شهر بدون کلانتر، نگهبان و قاضی تنها برای کسانی مجاز است که توانایی دفاع از خود و هویّتشان را داشته و می توانند علاوه بر صیانت از هویّت و امنیّت خود و باورهایشان با ورود بیشتر، کیفی تر و موثّرتر در این فضا، باورهای اسلامی، مذهبی را تبیین کرده، گرگ از میش را شناسانده و شبهات وارده را پاسخ گو باشند.

اهمیّت و گستره فضای مجازی در عصر حاضر و امکان رسیدن سخن اهل بیت (ع) و تبلیغ دین و مذهب برای گستره وسیعی از مخاطبان که در سالیان دور امکان رساندن این آموزه ها برایشان میسّر نبود موجب شد بسیاری از سربازان و سرداران جنگ نرم، خود را به ابزارهای نوین ارتباط جمعی مسلّح کرده و با ارتقای اندوخته دانش و اطلاعات خویش، معارف شیعی، آرمان های امام خمینی و انقلاب اسلامی و سبک زندگی مبتنی بر اسلام ناب محمّدی را در فضای مجازی طرح و تبلیغ نمایند.

در اهمیّت فضای مجازی و ضرورت ورود به آن همین بس که از رهبر انقلاب اسلامی حضرت آیة الله خامنه ای این گونه نقل شده است که اگر من امروز رهبر نبودم، رئیس فضای مجازی می شدم.

امروزه نه تنها وسائل ارتباط جمعی به خانه های مردم و حریم امن زندگی شان وارد شده و از صمیمی ترین همنشین های آن ها محسوب می شود، بلکه همراه زندگی افراد گشته و در سفر و حضر، سکون و حرکت، بلکه خواب و بیداری آن ها را تنها نمی گذارد.

امروزه تلفن همراه به عنوان یکی از مصادیق فناوری جدید، جایگاه ممتاز و موثری در زندگی افراد یافته است.

تلفن همراه امروزه نه فقط وسیله ای برای تماس گرفتن با دیگران بلکه ساعت، تقویم، دوربین، آلبوم و ... بلکه کتابخانه ای سیّار محسوب می شود.

آنچه در سال های اخیر بر مجموعه کارکردهای تلفن همراه افزوده است، ورود آن به فضای شبکه های اجتماعی است که به مدد تولید نرم افزارهایی مانند واتس آپ، وایبر، پروگرام، تانگو، هایک، اینستاگرام و ... میسر شده است.

امروزه حجم بسیاری از اطلاعات در این شبکه های اجتماعی رد و بدل شده و دارندگان تلفن همراه خواسته یا ناخواسته در معرض این اطلاعات قرار می گیرند.

به مانند هر پدیده اجتماعی دیگر، این فناوری، فرصت ها و تهدیدهای بسیاری را فراروی خود می بیند. با توجّه به این که غرض از این نوشتار، بررسی تهدیدهای این پدیده اجتماعی است، لذا در آغاز بر برخی فرصت های به وجود آمده توسط این فضای اجتماعی تأکید کرده و در ادامه، تهدید های به کارگیری این نرم افزارها را مورد بحث قرار خواهیم داد.

برخی فرصت های پدید آمده به واسطه این نرم افزارهای شبکه اجتماعی عبارتند از:

1ـ تبلیغ دین اسلام و معارف آن برای کسانی که به سادگی دسترسی به آنان ممکن نیست.

2ـ پاسخ به شبهات در سطح وسیع و به سرعت فراگیری زیاد.

3ـ امکان مباحثات و همفکری علمی و فرهنگی برای افراد در مکان های دور به صورت همزمان.

4ـ ایجاد نمایشگاهی از تصاویر، فیلم و صوت برای آگاهی بخشی و تأثیرگذاری مناسب.

5ـ اطلاع رسانی سریع از مسائل جامعه و بصیرت افزایی در سطحی وسیع.

و ...

به موازات فرصت هایی که به واسطه این نرم افزارها در شبکه های اجتماعی به وجود آمده، تهدید هایی نیز از سوی این فضاهای اجتماعی ایجاد گردیده که موجب شده است بسیاری از فعّالان فرهنگی به فکر خروج از این شبکه ها بیفتند. البته برای تعیین تکلیف در این خصوص، استفتاء هایی نیز از دفتر رهبر انقلاب اسلامی و سایر مراجع عظام شده است.

برخی از تهدید هایی که در ورود به این شبکه های اجتماعی وجود دارد به اختصار از نظر می گذرد:

1ـ این شبکه های اجتماعی زیر نظر سازمان اطلاعاتی صهیونیست ها اداره می شود، لذا استفاده از این نرم افزارها در تلفن همراه موجب می شود اطلاعات زندگی ما (اعم از خصوصی و مسائل سیاسی اجتماعی جامعه) توسّط آن ها شنود یا دریافت شده و موجب سلطه اطلاعاتی دشمن نسبت به ما شود.

2ـ مالکان این شبکه ها به خاطر استفاده ما از آن ها، صاحب استفاده کلان اقتصادی شده و این امر ضمن این که به تقویت بنیان اقتصادی دشمن منجر می شود، می تواند به هزینه شدن این سودها در کشتار مسلمانان بیانجامد.

3ـ استفاده از این شبکه های اجتماعی با وجود فوائدی که بر آن ها مترتّب است، به خاطر عدم نظارت مناسب از سوی نهادهای ذی صلاح و امکان ارسال محتواهای نامناسب حتّی بدون رضایت گیرنده مستوجب اشاعه فحشاء و منکرات خواهد بود.

4ـ توسعه این شبکه ها و ارسال هر پیام به هر فردی که احتمالاً از تحلیل مناسب برخوردار نیست، می تواند به فضای شایعات و دروغ در محیط جامعه کمک کرده و ذهن مخاطبان عام را شبهه ناک و آلوده سازد.

و ...

در پاسخ به این اشکالات و این که آیا این تهدیدها موجب حکم به فعالیّت مضاعف یا خروج از شبکه های اجتماعی تلفن همراه خواهد بود باید گفت:

1- ورود به این شبکه ها به صورت وسیع برای همه افرادی که از اطلاعات کافی و قدرت تحلیل مناسب برخوردار نیستند، جایز نیست؛ زیرا به مانند کتب ضلال که خواندن آن تنها برای کسانی جایز است که قدرت پاسخ گویی و قصد پاسخ به شبهات در آن خصوص را دارند، ورود وسیع و بدون آگاهی کامل از این عرصه ها می تواند به مفاسد و نفوذ شبهات کمک کرده و به ارتکاب گناهانی ناخواسته یا خواسته از سوی مخاطب بیانجامد. لذا شایسته است توده مردم کم اطلاع یا بی اطلاع، گروه ها و ورودی های مطمئن اطلاعات را برگزیده و اصطلاحاً از وبگردی بدون برنامه و بی حساب، خودداری نمایند.

2- باید میان شبکه های اجتماعی مختلف (رایانه ای و موبایلی) تفاوت قائل شد؛ زیرا گرچه امروزه فضاهای اجتماعی و اینترنت در سیطره کارگردان های نظام سلطه بوده و آنان از این راه ایمیل ها، جی میل ها بلکه سایر اطلاعات خصوصی افراد را رصد و تحلیل کرده و از این طریق سلطه اطلاعاتی بر مسلمانان و جامعه اسلامی حاصل می نمایند، لکن در این خصوص می بایست میان اینترنت موجود در رایانه ها و تلفن های همراه تفاوت قائل شد. علت این است که گونه اطلاع یابی سرویس های جاسوسی از تلفن همراه، بسیار وسیع تر و مشتمل بر مباحث امنیتی تر و خصوصی تری است. از این روی است که نهادهای امنیّتی از کارگزاران و مسئولان نظام جمهوری اسلامی می خواهند که تلفن های همراه خود را به جلسات خصوصی و مهم اداری نبرند. بلکه از همین بابت است که جنبش مقاومت اسلامی حزب الله از سیستم ارتباطی مستقل و متفاوت در ارتباطات خود استفاده می کند؛ زیرا تلفن همراه، ولو به صورت خاموش، به خاطر اتّصال و استفاده از باطری از قابلیّت جاسوسی و ردیابی مکان شخص دارای تلفن برخوردار است.  

3- می بایست میان شبکه های اجتماعی مستند به نظام سلطه و شبکه های دیگر تمایز قائل شد. در حالی که برخی از نرم افزارهای شبکه اجتماعی (چنان که مشهور است، نرم افزارهای واتس آپ و وایبر) در اختیار نظام سلطه و صهیونیست ها قرار داشته و عملاً در راستای اهداف و منافع آنان قرار دارد، برخی نرم افزارها (مانند هایک و پروگرام) در کشورهای دیگر و به اغراض داخلی یا فراملّی آن کشورها تولید شده و در اختیار دیگران نیز قرار داده شده اند. طبیعتاً نباید گمان کرد که این کشورها به غرض دلسوزی و دیدگاه خیرخواهانه به تولید این نرم افزارها (که مستوجب هزینه های بسیار است) مبادرت ورزیده و منافعی برای خود در این کار تصویر نمی نمایند، لکن در صورتی که نرم افزارهای مشابه ملّی در این خصوص وجود نداشته باشد یا این که از قابلیّت مناسبی برخودار نباشد، می بایست در استفاده از نرم افزارهای خارجی، اولویّت گذاری کرد و در این خصوص سیاست های کلان نظام در عرصه داخلی و خارجی را مدّ نظر قرار داد. بدیهی است همچنان که ارتباط با کشورهای آمریکا و اسرائیل غاصب اولویّتی در سیاست خارجی و داخلی نظام اسلامی نداشته و ممنوع شمرده می شود طبیعتاً نرم افزارهایی که قابلیّت ارسال اطلاعات داخلی کشور به آن ها را فراهم می کنند نیز از اولویّت استفاده برخوردار نخواهند بود.  در این میان (از باب قاعده اولویّت داشتن بد، نسبت به بدتر) می توان از نرم افزارهای دیگر که به کشورهایی مانند روسیه یا هند متعلّق هستند استفاده کرد.

ممکن است گفته شود استناد شبکه هایی مانند واتس آپ و وایبر به نظام سلطه و صهیونیست ها، مشکوک است و سند جدّی در این خصوص وجود ندارد، لذا نباید دنبال توهّمات حرکت کرد و از این روی، نباید موج حرکتی که از سوی جوانان مذهبی در فضای واتس آپ و وایبر راه افتاده را تعطیل و یا دچار وقفه نمود.

در پاسخ به این ایراد باید گفت:

1- اسنادی در این خصوص وجود دارد که جای شک و شبهه ای را در استناد این شبکه ها به صهیونیست ها باقی نمی گذارد.

2- عقل سلیم حکم می کند انسان در صورت احتمال خطر نیز بر اساس رویکرد احتیاط حرکت کرده و به گونه ای رفتار نماید که کمترین خطر را متوجّه وی و جامعه سازد. بدیهی است گرچه ممکن است همین خطر برای استفاده از نرم افزارهای مشابه نیز وجود داشته باشد، لکن با عنایت به این که بنیان گذاران این نرم افزارها دشمن، محسوب نمی شوند، لذا استفاده از آنها از خطر کمتری برخوردار بوده و توجیه مناسب تری را دارا می باشد.

3- نرم افزارهای مورد استفاده در شبکه های اجتماعی که با هزینه بسیار تولید شده بلکه از سوی کمپانی های کلان، خرید و فروش می شوند، جدا از حیثیّت کسب اخبار و اطلاعات (جاسوسی) می بایست حیثیّت سود دهی نیز داشته باشند. از این روی، گویا به موازات استفاده ای که افراد از این نرم افزارها می نمایند، مبلغ متناسبی هم نصیب اداره کنندگان این شبکه های اجتماعی می شود، لذا به هر مقدار که افراد از این نرم افزارها استفاده کنند، سود بیشتری به صاحبان آن ها می رسد. بر این اساس، گرچه جوانان مسلمان، به غرض صحیح از این نرم افزارها که متعلّق به صهیونیست ها است استفاده نمایند، امّا با عنایت به این که این کار مستلزم سود دهی به دشمن صهیونیستی است و طبیعتاً این سودها نیز در راستای توسعه مقابله با اسلام و مسلمانان و قتل فلسطینیان به کار گرفته می شود، لذا استفاده جوانان مذهبی برای غلبه فرهنگی بر دشمن، موجب قدرت بیشتر دشمن برای غلبه بر جامعه اسلامی می شود. این امر در عمل، نقض غرض از به کار گیری این نرم افزارها خواهد بود. بدیهی است در صورتی که نرم افزار مشابه و قابل قبول در جامعه اسلامی تولید نشده باشد، مناسب است از نرم افزارهایی استفاده شود که سود حاصله از آن، در راستای توسعه رویکردهای ضدّ اسلامی و توطئه علیه اسلام به کارگرفته نشده و به تضعیف جامعه اسلامی در مقابل جامعه کفر و نظام سلطه منجر نشود. چنان که این قضیه در خرید کالاهای ساخته شده توسّط شرکت های صهیونیستی بلکه همه دشمنان اسلام نیز صادق است. زیرا هرچه خرید مسلمانان از کشورهای نظام سلطه بیشتر شود، سود آن ها بیشتر شده و این امر به سلطه مضاعف آنان بر سرزمین اسلامی و مسلمانان منجر خواهد شد.

4- ممکن است در توجیه استفاده از برخی از این نرم افزار ها این گونه گفته شود که امروزه یکی از راه های موثّر امر به معروف و نهی از منکر نسبت به بسیاری از افراد که در دسترس نیستند، همین شبکه های اجتماعی است بلکه در بسیاری از موارد، جز توسّط این نرم افزارها و شبکه ها نمی توان سخن حق و منطق انقلاب را به اطلاع دیگران رسانید، از این جهت فعالیّت در این شبکه ها هرچند مستلزم سود رسانی به دشمن باشد، لازم شمرده خواهد شد. به مانند این که فردی مجبور است برای نجات کسی از مرگ، از زمین غصبی بگذرد. طبیعی است گرچه ورود به زمین غصبی حرام است لکن برای نجات جان مؤمن، ورود به این زمین غصبی از باب مقدّمه واجب، واجب خواهد بود.

       در پاسخ به این اشکال باید گفت:

1- امری که مقدّمه واجب محسوب می شود تنها در صورتی واجب است که مقدّمه انحصاری رسیدن به مطلوب (واجب) باشد. بدین معنا که هرگاه این مقدّمه تنها راه رسیدن به واجب باشد، می توان آن را مرتکب شد. به مانند این که زمین غیر غصبی دیگری در کنار زمین غصبی قرار داشته باشد، طبیعتاً در این صورت نمی توان به غرض نجات مؤمن، پای در زمین غصبی (به عنوان امر حرام) گذارد.

بر این اساس، اگر نرم افزارهایی مانند وایبر و واتس آپ، تنها نرم افزارهای موجود در عرصه شبکه های اجتماعی تلفن همراه باشند، شاید بتوان استفاده از آن ها به غرض مقدّمه واجب، را توصیه کرد، امّا با عنایت به وجود نرم افزارهای دیگری که شبهه حرمت در استفاده از آن ها وجود ندارد، دیگر توجیهی برای استفاده از این نرم افزارها وجود نخواهد داشت.

2- ارتکاب حرام به غرض وصول به امر واجب در صورتی صحیح است که ارتکاب واجب از اولویّت بیشتری نسبت به امر حرام برخوردار بوده و از ممنوعات مطلق شارع برشمرده نشود. به مانند این که نمی توان برای نجات جان مؤمن (به عنوان یک واجب)، تن به ارتکاب أعمال خلاف عفّت (به عنوان عمل حرام) داد یا برای نجات جان مؤمن نمی توان امنیّت ملّی نظام سیاسی را به خطر انداخت. بر این اساس و با عنایت به این که استفاده از این شبکه های اجتماعی در تلفن های همراه که در دسترس همگان قرار داشته و قابلیّت جاسوسی از همه افراد و در همه زمان ها را دارند، می تواند زمینه سلطه اطلاعاتی دشمن بر سرزمین اسلامی و مسلمانان را موجب شود؛ طبیعتاً این امر بر اساس قاعده «نفی سبیل»  (به معنای نفی هر گونه سلطه کفّار بر مسلمانان) جایز نخواهد بود بلکه از سوی دیگر، امر توسعه اطلاعاتی دشمن می تواند موجبات خلل در نظام اسلامی را فراهم آورد که طبیعتاً بر اساس قاعده «حفظ نظام» نمی توان آن را ولو به عنوان مقدّمه لازم برای واجب، مورد پذیرش قرار داد. زیرا فرصت های حاصل از استفاده از این نرم افزارها به قدری از اولویّت برخوردار نیست که بتواند در مقابل قواعدی مانند: «نفی سبیل» و «حفظ نظام» مقاومت نمایند. طبیتعاً استفاده از نرم افزارهای غیر وابسته به صهیونیست ها و نظام سلطه چون مستلزم سلطه اطلاعاتی دشمنان اسلام نبوده و موجب خللی در نظام اسلامی نخواهد بود، در برابر مزایا و فوائدی که بر آن مترتّب می شود، مشتمل بر سطحی از مفاسد نیست که مستوجب منع از استفاده بوده و از این روی به کارگیری این نرم افزاها قابل توجیه خواهد بود.

«و السلام»

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">