اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

درباره حاج قاسم/حجت الاسلام کتابی/ قسمت اول

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۳ شهریور ۱۴۰۰، ۰۸:۰۵ ق.ظ

مجری: بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم حاج آقای کتابی بعضی از دوستانی که این فیلم را می بینند شاید حضرتعالی را نشناسند. من در یک جمله بخواهم معرفی کنم حاج آقای کتابی از اساتید صاحب فکر و صاحب نظر در عرصه های مرتبط با علوم انسانی هستند در قم که خیلی ها از محضرشان استفاده کردند و پژوهشگر در زمینه های مرتبط با دفاع مقدس از رزمنده های قدیم جانبازان عرصه ایثار و شهادت هستند. 

امروز به فال نیک می گیریم این صحبت را که دربارع مکتب حاج قاسم سلیمانی هست روز وفات حضرت معصومه سلام الله علیها است حاج قاسم سلیمانی و حاج قاسم سلیمانی ها و همه شهداء پرورش یافته مکتد انقلاب اسلامی حضرت امام و حوزه علمیه هستند که تولیت اصلی این حوزه با حضرت معصومه سلام الله علیها است از این باب به فال نیک می گیریم این بحث را. 

ضمن عرض خیر مقدم نکته ای که هست درباره حاج قاسم از سال گذشته که شهادت ایشان رقم خورد یک جوی در سراسر ایران و جهان ایجاد شد شاید بشود این تعبیر را بکار برد که آن انفجار نوری که انقلاب اسلامی داشت یکبار دیگر تشعشع دوباره ای پیدا کرد همه ابراز احساسات داشتند از هر طیفی حتی ما داشتیم افرادی که بعضا زاویه داشتند با انقلاب با نظام و با راه شهید سلیمانی و خیلی از سیاست های منقطه ای جمهوری اسلامی را نمی پسندیدند مثل اردشیر زاهدی میل عبدالکریم سروش مثل مهاجرانی مثل محمود دولت آبادی و امثال اینها اینها هم بنوعی خودشان را انگار صاحب عزا دانستند و اعلام تأثر کردند. 

یک جوی ایجاد شد یکبار دیگر فضا برگشت به فرهنگ و ارزش های اوایل دهه شصت و یاد شهداء زنده شد. 

این وسط لابلای خاطره گویی ها و نکته هایی که درباره شهید سلیمانی بیان می شد مقام معظم رهبری یک اصطلاح جدیدی را بکار بردند که چقدر خوب است که به این شهید حاج قاسم سلیمانی از نگاه یک مکتب نگریسته بشود و از آنجا بود که این واژه مکتب سلیمانی سر زبان ها افتاد. 

بعنوان شروع بحث الان موضوع امروز ما هم هست هم تبیین این مکتب هم چرایی بکارگیری واژه مکتب درباره شهید سلیمانی هست. 

ک: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و صلّی الله علی سیدنا و مولانا محمّد و آله الطاهرین. 

عرض ادب واحترام دارم خدمت حضرتعالی و بچه های جبهه فکری فرهنگی انقلاب اسلامی و دوستانی که زحمت می کشند در این مجموعه. البته حقیر شاگردی بیش نیستم هیچ ادعایی نداریم حقیقتا ولی توفیق داشتیم در حوزه امقلاب اسلامی دفاع مقدس تحقیقاتی پژوهش هایی داشتیم. 

خدمت شما عرض کنم که و این را هم بدون تعارف می گویم در رابطه با حاج قاسم سلیمانی شخصیت عظیم و بزرگ زبان ما الکن هست ما خودمان را واقعا لایق و قابل صحبت کردن در رابطه با شخصیت حاج قاسم نمی دانیم بدون تعارف جای تعارف نیست. 

حالا دوستان لطف داشتند اصرار داشتند که حقیر هم یک نکاتی را مطرح کنم. 

نکته ای که فرمودید ببینید حضرت آقا بعد از شهادت قاسم دو تا نکته را، اولین نکاتی که فرمودند بحث اخلاص حاجی بود که این تاثیرگذاری که فرمودید روی همه باطن ها روی قلوب این تحول قلوبی که اتفاق افتاد شاید بعضی ها هم واقعا با انقلاب اسلامی زاویه داشتند اما آمدند در صحنه و خودشان را داغدار می دانستند و ما این را قبلا در رحلت امام دیده بودیم واقعا این جوش و خروش و این حضور در واقع عجیب و عظیم مردم در صحنه فقط یکبار تکرار شده بود در رحلت حضرت امام بود که خودم حضور داشتم شرکت داشتم این هم از همان جنس بود واقعا قلب ها متحول شده بود. 

یک بحث اخلاص بود این نشانه اخلاص حاج قاسم هست اگر اخلاص نبود این مقلب القلوبی اتفاق نمی افتاد این فتح قلوب اتفاق نمی افتاد. که بعد هم یک مدال افتخار به حاج قاسم دادند که من فکر می کنم کس دیگری این مدال افتخار را نداشته در انقلاب اسلامی به این شکل که مکتب حاج قاسم سلیمانی یک مدل افتخار از دست آقا بود. 

اینجا دو تا فکر مطرح می شود اینجا بحث ما دو زاویه پیدا می کند یکی اینکه ما برویم سریع سراغ مکتب مکتب چیست تعریف مکتب چیست خصوصیات مکتب چیست و اصول و فروع مکتب حاج قاسم سلیمانی چیست. 

اما یک نکته قشنگی اینجا قبل از ورود به بحث مکتب وجود دارد اینکه اصلا چرا همان که شما سوال فرمودید، چرا حضرت آقا واژه مکتب را بکار برد؟ مکتب سلیمانی برای چه این را گفت؟ در خود این یک نکته ای نهفته است بنظر می رسد حضرت آقا دارد مردم را دعوت می کند جامعه را نخبگان را نسل های آتی را دعوت می کند به و دارد معرفی می کند انسان تراز انقلاب اسلامی را. یعنی لقب مکتب را به هر کسی نمی دهد برای چه به حاج قاسم دارد لقب می دهد برای چه بقیه را دارد روی ایشان حساس می کند؟ بیایند تامل کنند فکر کنند واکاوی کنند بشناسند آشنا بشوند. 

حاج قاسم را بعنوان انسا تراز انقلاب اسلامی دارد معرفی می کند در دنیای غرب در جریان در واقع کفر آنجا هم انسان تراز دارند انسان تراز لیبرال آدمی که آن مقاهیم در واقع بنیادین لیبرالیسم را پذیرفته آن اصول و قواعد فردی و اجتماعی لیبرالیسم را رعایت می کند اعتقاد دارد باور دارد و در خدمت نظام سرمایه داری در واقع لیبرالیست است یک چرخ دنده این کار را جلو می برد. 

اینطرف ما انسان تراز انقلاب اسلامی داریم. حضرت آقا بحث تمدن اسلامی می گوید برای رسیدن به قله های تمدن اسلامی دو تا چیز در این مسیر نیاز داریم در بحث بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و بحث فرایند که انقلاب اسلامی حالا پنج تا مرحله دارد، انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن اسلامی. 

در بیانیه گام دوم می فرماید که ما الان مسیر را تا نیمه راه آمدیم نیمه راه دولت سازی آمدیم و می خواهیم از این پروژه دوم در گام دوم در چهل ساله بعدی ان شاء الله تکمیل کنیم دولت سازی اسلامی را و بعد وارد فضای جامعه اسلامی بشویم پروژه جامعه اسلامی را تحقق ببخشیم و بعد تمدن اسلامی. 

این لوازماتی دارد یکی از لوازمش تولید فکر است تولید اندیشه است در حوزه های مختلف یک بخشش حوزه یک بخشش دانشگاه یک بخشش نظام اجرایی. یک بخشش تربیت انسان تراز است لذا شما ببینید مخاطب بیانیه گام دوم کیست؟ جوان ها هستند شاید نزدیک به چهل بار حضرت آقا از جوان ها اسم می برد جوان مومن صادق انقلابی فلان. می گوید این علاوه بر تولید فکر بار این دولت سازی جامعه سازی تمدن سازی روی دوش ساختار نمی گذارد روی دوش که می گذارد؟ روی دوش این جوان مومن صادق انقلابی روی انسان های تراز انقلاب اسلامی. الگوی انسان تراز انقلاب اسلامی کیست دارد معرفی می کند به این نسلی که می خواهد بار انقلاب اسلامی را روی دوشش بگذارد؟ حاج قاسم سلیمانی! 

حضرت آقا می خواهد ایشان را بعنوان الگو بعنوان سمبل بعنوان مانفیست انقلاب اسلامی و بعنوان اسوه حسنه انقلاب اسلامی معرفی بکند. 

مجری؛ یک نکته ای هست همه شهداء ارزشمند هستند همه الگو هستند خود مقام معظم رهبری تعبیر ستاره را دارند درباره همه شهداء برای اینکه راه را گم نکنیم در دل سیاهی شب به این ستاره ها نگاه کنید، تفاوت شهید سلیمانی چیست؟ 

ک: احسنت سوال زیبایی است. 

ببینید حاج قاسم سلیمانی همه آن چیزهایی که حاج احمد کاظمی و شهید زین الدین حاج همت حاج احمد متوسلیان و و و همه را دارد اما یک چیزهایی هم دارد که یک توفیقاتی داشته که آنها نداشتند. 

مثلا آنها سریع به شهادت رسیدند زود به شهادت رسیدند اما چیزی که حاج قاسم دارد و آنها ندارند که البته این تنقیصشان نیست تداوم و دوام حاج قاسم است سابقه چهل و دو سال مجاهدت و در میانه آتش و خون و حهاد با دنیای کفر و شرک این چهل و دو سال این استمرار و این طولانی بودن و این دوام مال حاج قاسم است. 

یک عرصه ها و یک توفیق ها و یک موفقیت ها در میدان هایی حضور داشته که بقیه به آن نرسیدند آرزوی حاج احمد متوسلیات آرزوی حاج همت آن لحظه ای که رفتند در سوریه درگیری در جبهه بین المللی بود! آن شکل گیری بسیج امت اسلام بود آن حلقه های مقاومت هسته های مقاومت که حضرت امام می گفت آن ارتش بین المللی جهان اسلام درگیری با اسرائیل بود حاج احمد متوسلیان می گوید که آرزوی من این است که چند تا اسرائیلی اسیر کنم زنجیر به گردنشان ببندم در بازار شام بچرخانمشان به انتقام اسارت اهل بیت! 

آرزوی حاج همت این هست که با اسرائیلی ها درگیر بشود یک آر پی جی سمت اسرائیلی ها شلیک کند نمی شود! حاج قاسم این را تحقق می بخشد این ارتش بین المللی اسلام را این هسته های مقاومت بین المللی جهان اسلام این تجمیع ظرفیت های جهان اسلام را درگیری در جنگ های نیابتی و درگیری در میدان هایی که فرماندهان دیگر ما به آن نرسیدند. 

پس ببینید این استمرار و در واقع دوامی که حاج قاسم دارد فتوحاتی نصیبش می شود میدان هایی را فتح می کند که آن بزرگواران علیرغم همه ظرفیت هایشان زود به شهادت رسیدند و به اینجا نرسیدند. 

حالا البته ما جلوتر که می رویم این ابعاد مشخص تر می شود. بنابراین اینکه مکتب حاج قاسم را آقا می فرماید نکته اولش همین است که ایشان را بعنوان الگو اسوه حسنه انقلاب اسلامی بعنوان یک سمبل که باید شناخته بشود واکاوی بشود دغدغه هایش دغدغه های حاج قاسم چه بود مسائل حاج قاسم چه بود نسل جدید بشناسد و با این مرام و با این مکتب و با این شخصیت آشنا بشود. بتواند اگر در واقع خوشه ای از این خرمن فضائل حاج قاسم را بگیرد این برای ادامه تداوم حرکت در مسیر امقلاب اسلامی برایش کفایت می کند. 

مجری: من می دانم شما هنوز قطعا وارد بحثتان نشدید ولی می خواهم یک سوالی باز 

ک: این فلسفه این است که حضرت آقا چرا مکتب را می گوید و حاج قاسم را اینطور بزرگ می کند. 

مجری: صحبت شما را قطع می کنم که ان شاء الله بیشتر روی این قضایا مانور بدهیم خدمتتان عرض شود که حاج قاسم یک چهره نظامی هست به نگاه عمومی که به فرموده شما هم یک ارتش جهانی را هدایت می کند شکل می دهد و در نهایت هم به شهادت می رسد. اگر قرار هست حاج قاسم بعنوان یک مکتب یک الگوی تراز انقلاب معرفی بشود صنوف دیگر مثلا دانشجو طلبه نمی دانم کسی که در عرصه تولید فعال هست اینها هم می توانند از این مکتب تاثیر پیدا کنند؟ 

ک: حتماً، حالا این را تبیینش چطور می شود؟ در تبیین شخصیت حاج قاسم اتفاق می افتد. 

حالا می آییم سراغ برای اینکه سوال شما هم زیباتر جواب داده بشود می آییم وارد خود بحث مکتب می شویم. یک بحث اینکه حضرت آقا حاج قاسم را بزرگ می کند که بزرگ هست در مقابل دیدگان قرار می دهد اسوه حسنه انقلاب اسلامی معرفی می کند چرا؟ چون ظرفیتی در خودش ایجاد کرده در چهل سال مجاهده در واقع با هوای نفس مجاهدت فردی و اجتماعی و بین المللی یک ظرفیتی در او ایجاد شده که شایستگی و قابلیت مکتب شدن را پیدا کرده یعنی یک ظرفیت عظیم روحی فکری و عملی و رفتاری در حاج قاسم شکل گرفته که می تواند برای آحاد جامعه الگو و سرمشق و راهنما باشد. 

از لحاظ ظرفیت روحی منظورمان چه هست؟ آن ایمان، آن تعبد آن اخلاص، آن توسل آن جهتگیری های انقلابی، اینها دیگر بحث تخصص نیست طرف در هر رشته ای باشد طلبه باشد دانشجو باشد معلم باشد صنعتی باشد نظامی باشد کارگر باشد این جهتگیری روحی را نیاز دارد برای رسیذن به اهداف و آرمان های انقلاب اسلامی این شجاعت را می خواهد این معنویت را می خواهد این توکل را می خواهد این توسل را می خواهد! اینها در واقع آن به وفاداری در واقع عشق ورزیدن و وفاداری به آرمان های انقلاب اسلامی و این انگیزه را داشتن که آرمان های انقلاب اسلامی را دنبال بکند اینها آن ظرفیت های روحی در واقع حاج قاسم هست آن ظرفیتی که آن عشق به آرمان های انقلاب اسلامی که در این سن شصت سالگی چهل سال مداوم بدون وقفه بدون استراحت کار می کند به تعبیر عزیز ما سید حسن نصرالله می گوید آنجایی که ما خسته می شدیم و می خواستیم استراحت کنیم به ما اجازه نمی داد می گفت دشمن مقابل ما اسرائیل است! اینجا جای استراحت نیست ما باید خودمان را تقویت کنیم باید خودمان را قوی کنیم آماده آن تقابل بشویم آماده جنگ بشویم. و اگر زحمات حاج قاسم قطعا توفیقات جنگ سی و سه روزه اتفاق نمی افتد یعنی غافلگیر می شد در حالیکه قبلش دشمن را شناخته بود انگیزه داشت دشمن شناس بود و این جهاد آنچنان در روحیه او وجود داشت این باور آنچنان باور به انقلاب اسلامی پیگیری آرمان های انقلاب اسلامی شبانه روز نمی شناخت این ظرفیت در واقع روحی است که حاج قاسم در خودش ایجاد کرده آن اخلاص آن ایمان عشق به شهداء عشق به شهادت عشق به خدا. وصیتنامه واقعا یک جایی به من گفتند بیا وصیتنامه حاج قاسم را صحبت کن گفتم که به یک عارف بگویید بیاید ما واقعا نمی توانیم بفهمیم این عشق به خدا که در وصیتنامه حاج قاسم هست. 

تصدیق می فرمایید که دیگر قشر خاصی برنمی دارد از طلبه تا دانشجو تا خیلی ها که حضرت امام فرمود پنجاه سال عبادت کردید بیایید یک روز هم بیایید یک چند ساعت هم وقت بگذارید وصیتنامه شهداء را بخوانید. 

بعد بعدی خدمت شما عرض کنم من بر اساس آن شاکله انسانی دارم می گویم شاکله انسان آن ابعاد اصلی انسان چیست؟ سه تا است، آن انگیزه است اندیشه و رفتار و در واقع عمل انسان است بعد انگیزشی را گفتم. در بعد فکری حاج قاسم در واقع صاحب یک مکتب نظری هست برای خودش در جایگاه خودش اهل تفکر است اهل فرهنگ است اهل اندیشه است یک عقلانیتی دارد که حالا در سوال آخر به آن می پردازیم عقلانیت حاج قاسم چیست. 

در یک کلام عقلانیت حاج قاسم را اگر من بخواهم در دو تا کلمه جمع کنم بعد فکری و بعد فرهنگی اش را عقلانیت ایمانی و انقلابی. این باید توضیح داده بشود همه جامعه ما همه ما نیازمند این عقلانیت ایمانی و انقلابی هستیم. در بعد رفتاری هم که مشخص است شاخصه بزرگش مجاهدت است مجاهدانه و جهادگونه و ایثارگرانه عمل کردن.

تواضعش مردم داری اش ساده زیستی قناعت همه اینها بعد رفتاری. 

پس حاج قاسم یک ظرفیت با آن خودسازی با آن معنویت با آن جهاد یک ظرفیت عظیم روحی فکری و رفتاری عملی پیدا کرده که می تواند در همه این ابعاد در واقع راهنما سرمشق الگو و مدل نسل در واقع جوان ما و کسانی که می خواهند خودشان را به آن جایگاه انسان تراز انقلاب اسلامی برسانند هست. 

مجری: آیا مکتب حاج قاسم در ادامه مکتب حضرت امام هست یا نه موازی آن مکتب دارد حرکت می کند یا بروز شده است مکتبی است که به تراز وضعیت امروز جامعه ما مطابقت دارد؟ 

ک: قطعا همان است حالا در ادامه بحث می گوییم حاج قاسم شاگرد است یکی از نکاتی که حضرت آقا می فرمایند که حاج قاسم شاگرد مکتب امام خمینی است حاج قاسم معجزه امام خمینی بود. البته روز وفات حضرت معصومه سلام الله علیها است همه اینها برکات وجود حضرت معصومه سلام الله علیها است ظرفیت شفاعت همه امت را دارد. امام علیه السلام فرمود پاره تن من در قم دفن می شود به شفاعتش همه اهل محشر وارد بهشت می شوند! واقعا اگر انقلاب اسلامی چرا از قم آغاز شد؟ به برکت حضرت معصومه سلام الله علیها بود. 

اینها همه از برکات وجودی حضرت است این انقلاب و شهداء خیلی حالا بگذریم. 

مجری: من یک نکته دیگری می خواستم خدمتتان عرض کنم درباره حاج قاسم ببینید اول انقلاب فضایی شکل گرفته بود در جامعه که بهرحال مسابقه ای برای ایثار و شهادت و معنویت و ارزش ها بود مثلا من در قالب بعضی خاطراتی که از آن سال ها بجا مانده تعریف کنم بعضی از پاسدارهای قدیمی رزمنده های قدیمی می گفتند که آنها که متاهل بودند زن و بچه داشتند بعد از چند ماه کار فی سبیل الله اگر مثلا یک دو هزار و پانصد تومانی هم از طرف کمیته و سپاه برایشان حقوق می آمد سختشان بود یک وقت هایی احساس گناه می کردند گریه شان می گرفت. ولی الان ما نسل جدید بعضی هایمان اینطور هستیم دقیقه به دقیقه کاری که برای اسلام و انقلاب می کنیم هم فاکتور می زنیم پولش را می خواهیم طلبکار هستیم سهممان را از این سفره می خواهیم. طبع ها عوض شد یک زمانی بحث این بود بین بچه های بسیجی دهه شصت که ما ذکر که می گوییم سبحان الله بگوییم لبمان کمتر تکان می خورد یا الحمد لله بگوییم؟ الان نگاه می کنیم صفرهای حساب بانکی ما از دفترچه می زند بیرون یا نه؟ کمتر کار کنیم و بیشتر در بیاوریم برایمان افتخار شد یا واژه های ما شده پیچاندمش دورش زدم انگار مثلا. فرهنگ و طبایع عوض شد حالا باصطلاح ذائقه ها دلایل مختلفی دارد فرهنگ مصرف گرایی تهاجم فرهنگی همه مسائلی که پیش آند باعث شد که ذائقه ها عوض شد. چطور حاج قاسم تغییر نکرد؟ 

ک: بزرگی حاج قاسم در همین است که مکتب می شود و این خیل عظیم جمعیت را دنبال خودش راه می اندازد و این اشک ها را روان می کند عظمت حاج قاسم همین است که اسیر نشد در این فضا! 

حالا ببینید دو تا بحث است حاج احمد کاظمی همینطور، حاج احمد کاظمی یک جایی یک نکته ای دارد یک کلامی دارد می گوید خدایا در روزگاری از تو شهادت می خواهم که دیگر کسی دنبال شهادت نیست! 

آن عقلانیت به تعبیر سطح پایینش زرنگی حاج قاسم همین است که هیچگاه مسیر را گم نکرد هیچگاه از آن مسیر و مکتبی که حضرت امام و حضرت آقا طراحی کرده بودند و مسیر شهداء خارج نشد. پست و مقام و حدمت شما عرض کنم مدرک دانشگاهی و این درجه ها و قپه ها هیچگاه نتوانست او را شکار کند دنیا نتوانست او را شکار کند. 

مجری: اینکه می گوییم قدرت فساد آور است چه؟ 

ک: نه بستگی دارد قدرت یک امکاناتی است قدرت اگر در دست سلمان و ابوذر باشد قطعا در خدمت ولایت امیرالمومنین بکار می برد. قدرت بد نیست به ذاته قدرت اگر در دست انسان مهذب باشد این قدرت را تبدیل می کند به ابزار اقتدار جهان اسلام! ابزار قدرت اسلام. اگر در دست انسان غیرمهذب باشد می شود تیغ در دست مستی زنگ! 

خود بخود که ابزار است این ابزار و امکانات را ما در چه جهتی بکار ببریم؟ ثروت هم همینطور است ثروت را اگر دست حضرت زهراء سلام الله علیها باشد یک ریالش در خانه اش نمی آید می تواند استفاده می کند. آقا امیرالمومنین ثروت کم ندارد اما ظاهر بروز و ظهور ثروت را در سفره حضرت نمی بینید در خانه اش نمی بینید با این ثروت مشکلات جامعه اسلامی فقراء مشکلات جهان اسلام را حل می کند. 

لذا حاج قاسم همینطور امکاناتی که البته اصلا دنبال دنیا نیست هیچگاه یک حق ماموریتی برای خودش نمی گیرد. 

بحث شما دو تا نکته دارد اصلا چرا اینطور شد؟ چرا ما نتوانستیم ولی ارزش ها نابود شد؟ نه نشد. وقتی که شما حاج قاسم را داری وقتی که شهید حججی را داری وقتی که مدافعان حرم را داری می گویی آن سرچشمه انقلاب اسلامی خشک نشده هست اما چرا فضای همگانی که می فرمودید پول می گذاشتند حقوق می گذاشتند وسط حسینیه اگر کسی نیاز دارد بردارد ببرد یا شهید برنسی اعتراض می کرد می گفت ما برای چه حقوق بگیریم ما باید روز برویم کار بنایی شب بیاییم سپاه خدمت بکنیم نگاهشان این بود. 

چرا آن نگاه که در واقع اکثریت را شامل می شد الان نیست این یک بحث دیگر است. بحث الگوها و مدل ها به مدل های توسعه وقتی شما مدل توسعه را الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت نداشته باشی الگوی توسعه غربی را بیاوری در ایران جریان بدهی این الگوی توسعه کار خودش را می کند آن انگیزه ها را عوض می کند مردم را بسمت تجمل و دنیا و اینها می برد آن ارزش ها را بالا پایین می کند اولویت ها را حساسیت ها را تغییر می دهد. 

یک مشکل ما همین بود دیگر یعنی فضای فرهنگ و جهاد و شهادت که با آن اخلاص امام با قدرت به برکت خون شهداء ایجاد شد آن تداومش استمرارش تدوامش و تکاملش احتیاج به الگو دارد احتیاج به مدل دارد باید ساختارها هم بیاید به کمک نه که اینطور باشد که آن الگوها مدل ها ساختارهای اجتماعی همه به یک سمتی دارد می رود و بعد بسمت توسعه مادی دارد می رود شما می خواهی توسعه الهی اینجا ایجاد کنی سخت است خلاف جریان آب شنا کردن می شود. 

لذا اینکه حضرت آقا تاکید دارد روی نهضت علمی روی نهضت نرم افزاری روی مبانی انقلاب اسلامی کار کردن تاکید دارد می فرماید این انقلاب ما بزرگ ترین انقلاب است انقلاب ما از جهت کار کردن روی مبانی خودش جزء ضعیف ترین انقلاب ها است باید انقلاب روی مبانی اش کار کرد. 

این عظمت حاج قاسم است عظمت شهداء مدافع حرم است عظمت شهید حججی ها است که اسیر زمانه اسیر این جو نشدند و البته عظمت انقلاب اسلامی است که می تواند همه اینها را غلبه کند. 

نمی دانم سخن از که هست معروف است دویست و پنجاه فرهنگ عالم در فرهنگ مدرنیته حذف شدند و نابود شدند و بعد از ظهور و بروز مدرنیته همه فرهنگ ها در واقع در این فرهنگ حل شد و هر اتفاقی در عالم افتاد هر انقلابی حرکتی در عالم افتاد در دل مدرنیته بود! 

بعد ایشان می گوید که می گویم دقیقا نمی دانم اسمش چیست می گوید تنها مذهبی تنها تفکری که می تواند مدرنیته را در جهاز هاضمه خودش هضم کند تفکر شیعه است که بهرحال این تفکر دایره اش ضیق می شود تنگ می شود تحت فشار قرار می گیرد اما نابود نمی شود بلکه این ظرفیت را دارد که بعد از اینهمه سال بعد از چهارصد سال بقول معررف ظهور و بروز مدرنیته بیاید انقلاب کند بعد از اینکه تازه آنها فکر می کنند دین در صحنه جامعه نابود شد مرگ دین را اعلام می کنند از سال ٢٠٠٠ به بعد اعلام می کنند کلبه الکترونیک هست و دیگر اسم نام نشانی از مذهب و انقلاب دیگر شما جستجو نکن یکدفعه انقلاب اسلامی بمصابه انفجار نوری می آید و اردوگاه شرق و غرب را دچار چالش و شکست می کند. 

و همینطور این چالش ادامه دارد تا ان شاء الله بحث تمدن اسلامی و عصر ظهور. می خواهم بگویم آن عظمت حاج قاسم هست که اسیر، خودش صاحب مکتب است خودش صاحب تفکر است خودش یک مکتب نظری و عملی دارد که راه را از چاه تشخیص می دهد می رود. 

حالا در بحث آخر در عقلانیت آنجا این را مقداری بیشتر باز می کنیم. 

مجری: الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را می شود از مکتب حاج قاسم استخراج کرد؟ 

ک: ببینید الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت یک بحث نظری دارد یک بحث های فلسفی دارد یک بحث های عملی دارد! 

ولی شما وقتی که می خواهید بیایید بگویید که سبک زندگی غربی چون تمدن غرب آخرش به یک سبک زندگی می رسد یعنی بحث انقلاب فلسفی می شود بحث انقلاب علمی انقلاب صنعتی انقلاب تکنولوژی همه اینها هست بعدش می آید تبدیل به سبک زندگی می شود همین الگوهای خوراک پوشاک مسکن ارتباطات همه اینها را عوض می کند. 

شما می توانید اینجا مطرح کنید که سبک زندگی حاج قاسم سلیمانی مکتب فکری او و سبک زندگی حاج قاسم در مقابل آن سبک زندگی غربی است این را می توانید مطرح بکنید و برای آدم و انسانی که برای آن جامعه آن قشر وسطی که می خواهد پروژه دولت اسلامی را محقق بکند می خواهد خدمت شما عرض کنم که تحقق ببخشد عبور از دولت مدرن به دولت اسلامی و وارد فاز جامعه سازی و تمدن سازی بشود این آدم الگو و مدلش معرفی می کند این آدم می گوید که این انسان تراز آن کسی که مقابل چشم تو است کسی که تو باید از او الهام بگیری و مسیر را جلو بروی حاج قاسم سلیمانی هست. 

حاج قاسم تئوری در واقع تئوری علمی این وسط نیامده ارایه کند اما یک ظرفیتی بروز از خودش داده یک ظرفیتی دارد که می تواند پشتیبان در واقع روحی و در واقع انگیزشی که باشد؟ همین نسل جوانی که می خواهد این الگوی پیشرفت را محقق کند و اصلا واقعا این برکت شهداء است. 

دختر شهید نواب صفوی می گفت که ایشان یک زمانی دمخور بود با شهید چمران شما بهتر از من می دانید در جنگ با همدیگر بودند. وقتی شهید چمران شهید شد دیگر من را خیل راه ندادند می گفت من لباس نظامی پوشیدم با چمران در خط می آمدم. 

می گفت که چمران به من می گفت من پدرت را خیلی دوست داشتم چمران شخصیت علمی است دیگر یکی از مفاخر علمی جامعه ایران است. می گفت من پدرت را خیلی دوست داشتم بعضی شب ها در قبرستان مسگرآباد که بود در تهران بعدا آوردندش قم یواشکی از دیوار قبرستان بالا می رفتم کسی نبود می رفتم سر قبر ایشان می نشستم! شهید چمران از شهید نواب صفوی چه می گیرد؟ انگیزه می گیرد الگو می گیرد وفاداری به اسلام آن شدت آن معنویت آن صلابت آن در چمران جاری  می شود و بعدچمران هم برای خودش یک الگویی است. 

مجری: من یک نکته ای را می خواهم عرض کنم خدمتتان ببینید حالا اشاره کردید به شهید چمران که بهرحال ایشان یک نخبه علمی هست و البته تحصیلاتشان بعضا در آمریکا هم بوده یا عباس بابایی که باز در آمریکا بود یا همین حاج قاسم دارد در مدارسی رشد می کند که قبل از انقلاب و فضای اینطوری هم بوده. ما الان یک وقت هایی دغدغه اسلامی کردن علوم را داریم که می گوییم متون کتاب ها باید اسلامی بشود تا انسان اسلامی رشد پیدا کند. از اینطرف می بینیم یکی مثل حاج قاسم در این درجه می درخشد که بعنوان مکتب از او یاد می شود ولی شاید خیلی با این کتاب های اسلامی هم تحصیلات آکادمیکش لااقل دراین زمینه ها نبوده این چطور ممکن هست ما حصر کنیم در اینکه واقعا فقط باید کتاب ها اسلامی بشود؟ 

ک: بعضی ها این مثال را می زنند می گفتند که حاج قاسم بعد چمران اینها در زمان طاغوت پرورش پیدا کردند ما در زمان انقلاب اسلامی چه پرورش دادیم؟ 

این شوخی کردن با مساله است و به انحراف بردن مساله است. اینهمه از ظرفیت حاج قاسم و شهداء که می گوییم اینهمه نشان دهنده ظرفیت عظیم مکتب اسلام برای تربیت است! ظرفیت عظیم ولایت برای تربیت است یعنی بتعبیر امام یک جمله ای دارد امام خودش می گوید ما باید الگو داشته باشیم بهرحال باید وارد مثلا بحث مباحث جدید بشویم امام حالا نمی خواهم عبارت خاص امام را اینجا بکار ببریم می گوید ما مثلا انقلاب را تثبیت کردیم باید محتوا داشته باشیم 

این خلاها را داریم اما امام می گوید که در همین زمان هم با همین ظرفیت های فعلی هم می شود با استفاده از قرآن می شود اسلام را حاکم کرد در جهان. 

همین ظرفیت های فعلی ما نمی گوییم که همه دین دست ما است مباحث فقه حکومتی و اینجاها خدمت شما عرض کنم که در ادامه در مباحث تکاملی انقلاب اسلامی در رسیدن به تمدن اسلامی خیلی اتفاقات جدید در توسعه معارف دینی اتفاق می افتد همین بحث توسعه معرفت دینی یک بحث استمراری است دیگر مثلا مباحثی که فرض کنید که معارفی که دست شیخ مفید بوده تا بعدش مثلا فرض کنید شیخ انصاری تا الان الان خیلی سطح بالاتری است. 

در واقع یک رشد مستمری هست، امثال شهید چمران شهداء ما حاج قاسم اینها محصول مکتب در واقع اسلام هستتد محصول مکتب امام هستند محصول مکتب تربیتی اسلام و تشیع هستند اینها در بستر در واقع تکاملی جامعه شیعه هست که پرورش پیدا کردند. حالا از این به بعد ما می گوییم همین کفایت می کند؟ می گوییم نه، چون فقط بحث تربیت انسان که نداریم چون شما می خواهید حکومت تشکیل بدهید می خواهیذ تمدن تشکیل بدهید این تشکیل حکومت و تشکیل تمدن یک بعدش حضرت آقا فرمود که تربیت انسان تراز است یک بخشش تولید فکر است! تولید علم است توسعه علمی هست. 

نمی دانم حواب داده شد یا نه؟ 

مجری: درست است من فقط می خواستم این آیه الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا را اینجا بخواهیم تفسیرش کنیم در شخصیت مثل حاج قاسم ها که اینها پرورش یافته مثلا حوزه ها اینها نیستند من یک مثال کمی ساده تر بزنم. 

ک: البته می شود بواسطه حوزه ها 

مجری: بله آنطور که قطعا نفس بزرگان حوزه تربیت شده مکتب اهل بیت و مراجع و بزرگان هستند من بشکل کلاسیکش ساده تر خودمانی تر، شاید از این ادبیات بهتر خوششان بیاید. 

الان اگر بعضی از این شهداء زنده ظاهری بشوند باید بیایند پیش من طلبه مساله شرعی بپرسند من مساله شرعی بیشتر بلد هستم ولی الان ملت می روند پای مزار شهداء حاجت می گیرند ما همینقدر ملت عظیمی که هستند … شاهکار کردیم. 

می خواهم آنجا لنهدینهم سبلنا را بیاورم وسط که اینها که واقعا خالصانه در مسیر خدا رفتند. 

ک: دقیقا همینطور است همین که جاهدوا فینا به همه عظمت حاج قاسم همین است که در بحث جهاد که می رسیم در بحث عرفان حاج قاسم که می رسیم بهتر آشکار می شود بحثش جایگاهش بهتر آشکار می شود، همین است. که جهاد یک ظرفیتی دارد که یک برکاتت خاص خودش را نازل می کند به میزانی که آدم ها در مسیر الهی مجاهدت بیشتری و در واقع تلاش بیشتری بخرج بدهند آن هدایت الهی و آن رشد اتفاق می افتد! درست است. 

مجری: چون شما یک اشاره ای شما داشتید به اسم سلمان و ابوذر می خواهم یک تیکه سیاسی هم بیاندازم یک بزرگواری می گفت که اگر پول سلاح و رسانه را دست سلمان و ابوذر هم بدهی منجر به فساد می شود ولی ظاهرا حاج قاسم ها ثابت کردند که اینطور نیست. 

ک: بله باعث تاسف است واقعا باعث تاسف است این نشان این است که آن معرفت شناسی ما دچار مشکل است دیگر. 

امکانات را در واقع پول و ثروت را دست سلمان و ابوذر بدهید نه تنها دچار مشکل نمی شوند بلکه این ثروت و امکانات را خرج توسعه ملت آقا امیرالمومنین و توسعه اسلام می کنند. 

واقعا مطلق نیست پول دست هر کسی بیایذ فساد می آورد نه بستگی دارد دست که باشد این قدرت این امکانات و این پول دست که باشد! 

مجری: بخواهیم از این بحث مکتب سلیمانی فعلا عبور کنیم می خواهم ببینم اگر ناگفته ای هست از زبان شما بشنویم. می خواهم به این شکل بپرسم فرض کنید ما هیچی از مکتب سلیمانی نمی دانیم! شما چطور این مکتب را برای ما تشریح می کنید؟ 

ک: عرض کردم اگر بخواهیم کل بحث را در پاراگراف در دو سه تا خط بخواهیم جمع بندی کنیم این را گفتیم که حضرت آقا با بحث مکتب سلیمانی خواستند که این شخصیت را بعنوان انسان تراز انقلاب اسلامی بعنوان یک الگو سمبل و یک اسوه حسنه انقلاب اسلامی معرفی کنند تا در واقع الگوی نسل جوان باشد تا با این شخصیت آشنا بشود تا از شخصیت انگیزه و نیرو بگیرد تا خدمت شما عرض کنم که تأسی کند به این شخصیت تا راه او دغدغه او فتوحات او را بشناسد مساله های او را بشناسد و این انگیزه در او ایجاد بشود که خدمت شما عرض کنم که بتواند هر کدام یک سلیمانی کوچکی باشند. 

این ظرفیت انگیزه سازی را دارد این شخصیت. بعد چرا به این نقطه رسید چه در وجود حاج قاسم بود که صاحب این مدال درخشان شد؟ عرض کردیم در چهل سال مجاهدت یک ظرفیت عظیم روحی فکری و رفتاری اعم از آن ایمان، خدمت شما عرض کنم که اخلاص، تواضع، آن عقلانیت ایمانی و انقلابی و آن خصوصیاتی که در ابعاد روحی فکری و رفتاری حاج قاسم شمردیم آن وفاداری به آرمان های انقلاب اسلامی آن شدت و تکاپو برای تحقق آرمان های انقلاب اسلامی اینها را گفتیم می تواند الگو و مدل همه باشد. 

حالا اینجا بحث هایی عزیزان در این مدت زحمت کشیدند مباحثی را مطرح کردند صاحبنظران در رابطه با مکتب سلیمانی که اصلا تعریف مکتب چیست و این ارکان مکتب حاج قاسم چیست این اصول مکتب حاج قاسم چیست مثلا دیدم که اشاره شده مثلا ارکان مکتب حاج قاسم چهارتا چیز هست ولایت مداری هست، اخلاص او هست مقاومت در برابر دشمن و فروتنی در برابر مردم همان اشداء علی الکفار رحماء بینهم! اینها این اشداء علی الکفار رحماء بینهم و این اخلاص و این ولایت مداری ارکان اولی اصلی در واقع مکتب و اندیشه حاج قاسم هست. بعضی ها می گویند که حاج قاسم شاگرد مکتب اسلامی است پرورش یافته مکتب انقلاب اسلامی اگر اصول حاکم بر مکتب حاج قاسم را می خواهید نگاه کنید شما باید ببینید که اصول و مبانی انقلاب اسلامی چیست. لذا اصول انقلاب اسلامی چیست؟ آنکه روبنای انقلاب اسلامی و شاخص در واقع موفقیت انقلاب اسلامی، آیا انقلاب اسلامی در مسیر خاص خودش دارد درست حرکت می کند یا نه؟ این اصول عبارتند از ولایتمداری مردم داری عدالت خواهی استقلال طلبی ظلم ستیزی استکبار ستیزی، این خدمت شما عرض کنم که توجه به استقلال و اقتدار ایران اسلامی پنج شش تا اصولی هست که انقلاب اسلامی اینها را باید همواره دنبال بکند. اینهل مطالبی است که مطرح می شود. 

ولی من بنظرم می رسد همین که عرض کردم آن شاکله اصلی شخصیت ایشان را آن ابعاد روحی فکری و عملی و رفتاری او را توجه داشته باشیم ظرفیت هایی که در حاج قاسم ایجاد شده آن عقلانیتش اینها را بسط پیدا بکنیم دیگر این ابعاد مکتب روشن می شود ما خود همین عقلانیت در واقع حاج قاسم عقلانیت انقلابی و ایمانی اش را توضیح بدهیم خودش در واقع یک مکتبی هست مکتب عقلانی حاج قاسم. 

خدمت شما عرض کنم آن اصول رفتاری اش آن مردم داری اش آن تواضعش را همان نکاتی که اشاره کردید ایشان ظاهرا صاحب خانه هم نبود در منزل سازمانی زندگی می کرد دنبال مدرک نرفت دنبال تحصیلات خاص دانشگاهی نرفت همان در رزومه اش هم نوشته که دیپلم! دیپلمی که باید صاحبنظران و خدمت شما عرض کنم که اساتید بیایند پای درس این مکتب. 

و بنظرم می رسد که این سوالات بعدی که شما مطرح می کنید ما هر چقدر به سوالات می پردازیم این ابعاد مکتب حاج قاسم روشن تر می شود. 

من فکر می کنم این اندازه کافی باشد. 

مجری: اگر بخواهیم در بحث شکلگیری شخصیتی مثل حاج قاسم وارد شویم چه سیر تربیتی ای طی کرد حاج قاسم که به اینجا رسید بعنوان یک مکتب معرفی می شود. 

می خواهم به یک مدل دیگر این سوال را مطرح کنم یک موقع هست که افراد شناخت دارند راجع به خیلی از مسائل می فهمند حق چیست باطل چیست می توانند دهها ساعت درباره اش حرف بزنند یا کتاب بنویسند. اما اینکه اراده هم داشته باشند که طرف حق باشند و سلوک فردی و اجتماعی شان هم بر مبنا حق حرکت کند کمی سخت است. چطور می شود کسی مثل حاج قاسم به اینجا می رسد؟ 

ک: ببینید سوال واقعا از آن سوال های خیلی زیبا است که در تبیین شخصیت حاجی و مکتب حاج قاسم اثر دارد. 

سوال این هست که مسیر تربیت حاج قاسم چه بود بستر تربیت حاج قاسم چه بود چه شد حاج قاسم به اینجا رسید به این نقطه رسید که البته می شود سوال کرد چه شد که زین الدین زین الدین شد چه شد که احمد کاظمی احمد کاظمی شد و همینطور بیاییم جلو. 

ببینید دو سه تا عوامل را باید دید بله تربیت خانوادگی محیط خانواده قطعا موثر است محیط سنتی منطقه روستا آن ارزش ها حتما موثر است نان حلال پدر شیر طیب و حلال مادر حتما موثر است. یک جا دیدم که حاج قاسم فرمود پدرم یک لقمه حرام یا یک گندم حرام وارد خانه ما نکرد! مادر همینطور!  علیرغم در واقع فقر اقتصادی اما یک غنای معنوی یک باطن خوب قوی توکل توسل عزت مناعت طبع که حاج قاسم در این محیط پرورش پیدا می کند. 

اگر بخواهیم بررسی کنیم خیلی از آدم ها خیلی شخصیت ها طلبه ها روحانیون گمنام معلم ها اینها بزرگان در شکل گیری شخصیت و تربیت موثر هستند. اما اینها همه فرعی است بنظرم، خیلی ها اینها بهرمند هستند خیلی از پدر مادرها خوب و لقمه حلال و نان حلال و این حرف ها دارند بهره می برند اما حاج قاسم نمی شوند. عامل اصلی تربیت حاج قاسم چه بود؟ حاج قاسم در کدام پرورشی چه بستری شد حاج قاسم؟ بدون تردید انقلاب اسلامی. 

یعنی در واقع پدر معنوی حاج قاسم انقلاب اسلامی و امام است. اگر انقلاب اسلامی نمی شد ما حاج قاسم نداشتیم اگر انقلاب اسلامی حسین برنسی حداکثر یک بنای خوب و مومن و حلال خور بود! احمد متوسلیان یک دانشجوی خوب بود حاج همت یک معلم خوب بود مهدی زین الدین شاید یک پزشک متدین خووب می شد حاج حسین خرازی مثلا همینطور بعضی هایشان شاید یک کاسب خوب می شدند یک مهندس خوب می شدند. 

چه اتفاقی افتاد که یکدفعه این ظرفیت های اینها بروز پیدا کرد؟ استعدادهای اینها شکوفا شد، شد حاج قاسم سلیمانی کارمند سازمان آب کرمان شد حاج قاسم سلیمانی بزرگ ژنرال عرصه میدان های نبردی که نظر کارشناسی اش همه کارشناسان نظامی دنیا را تحت شعاع خودش قرار می دهد و تسلیم و متواضع می کند، انقلاب اسلامی. 

ببینید شما دیدید مثلا حالا نکته جالبی هست بعضی وقت ها در فیلم ها عکس ها، عکس های قدیمی سرداران ما را ببینید قیافه ها تیپشان چطور است لباسشان مدل مثلا آرایش مویشان چه شکلی است؟ مثل بقیه مردم است. 

یک بحثی است بقول عزیزان تعین ها در شرایط است یعنی اینکه آدم چه می شود آن لباسش خوراکش پوشاکش اقتصادش این تیپش این در شرایط است که رقم می خورد. 

اگر نظام طاغوت می خواهم این را بگویم نظام طاغوت که حاکم باشد زمستان که حاکم باشد ظلمت که حاکم باشد آن دانه جوانه نمی زند میوه نمی شود نمی دهد تبدیل به میوه نمی شود محصول نمی دهد. 

اگر ولایت طاغوت بر جامعه حاکم باشد زمستان در واقع و آن ظلمت طاغوت بر عالم حاکم باشد استعدادهای آدم ها رشد نمی کند و ما امر فرعون برشید! رشد در ولایت انبیاء الهی است در ولایت طاغوت نیست. 

در سوره نور ببینید تعبیر عجیبی دارد می گوید اینقدر در این ولایت طاغوت اینقدر دریای تاریک ظلمانی می گوید اذا اخرج یده لم یکد یراه دستش را که درمی آورد در این فضا دست خودش را نمی بیند. پس استعدادها ظرفیت ها امکانات خودش را هم نمی تواند ببیند و نمی تواند استفاده بکند. 

عظمت امام عظمت انقلاب اینجا است که می آید آن بستر را می شکند آن فضا را می شکند آن شرایط را تغییر می دهد آن زمستان را تبدیل به بهار می کند در این شرایط در شرایط انقلاب یک نوری دمیده می شود آن ظلمت می رود کنار فطرت ها چه می شود؟ فطرت ها بیدار می شود در این بستر ظرفیت ها و استعدادهای امثال حاج قاسم سلیمانی شکوفا می شود. اگر انقلاب اسلامی نبود قطعا این ظرفیت ها به بروز نمی رسید عامل اصلی تربیت حاج قاسم اینکه حاج قاسم حاج قاسم سلیمانی قاسم سلیمانی کرمانی می شود قاسم سلیمانی سردار بین المللی جهان اسلام، انقلاب اسلامی است قیام امام است. غیر از این نیست. 

روایت هست که می گوید پیامبران می آیند آن دفائن العقول را رشد می دهند امام زمان علیه السلام می آید عقول انسان ها چهل برابر می شود رشد می کنند این رشد در این ولایت است لذا خدمت شما عرض کنم که رشد در ولایت است. امام کاری می کند که این استعدادها آشکار بشود کار امام کار پیامبرگونه است پیامبران استعدادها را آشکار می کنند عقول را رشد می دهند امام هم کارش همین است. 

امام یک تعبیری حقیر داشتم پیامبر عصر مدرنیته واقعا امام پیامبر این دوران این دورانی که تئوری مرگ دین اعلام شده بود این دورانی که فکر می کردند کار دین تمام شده است دورانی که در رمان هایشان در کتاب هایشان در نظریاتشان می گفتند دیگر از سال ٢٠٠٠ به بعد دیگر دین را در موزه ها جستجو بکن و واقعا باورشان شده بود که آینده جهان در واقع آینده حاکمیت مطلق تکنولوژی بر اخلاق هست از ایمان دیگر نام و نشانی نیست از مذهب نام و نشانی نیست واقعا باورشان شده بود واقعا تئوری مرگ دین را اعلام کرده بودند امام در این عصر پیامبر مدرنیته بود پیامبر عصر مدرنیته بود آمد بساط مدرنیته را بهم بزد. حسنین هیکلی تعبیری دارد می گوید گویی گلوله ای است که از صدر اسلام شلیک شده بعد از چندین قرن دوباره سپاه علی را رهبری کند. روزنامه توریسی بعد از انقلاب اسلامی  می نویسد که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم ملت ایران را برای یاری اسلام برگزیده است!! 

این کار امام بود این یک نکته، لذا یک فیلمی من دیدم خیلی خوشم می آمد پخش بکنید خیلی زیبا است دیدار امام با پاسداران قم است امام در یک پنجره ای ایستاده پاسدارها هم نشستند امام دارد می گوید من چقدر چهره های شما را قیافه های نورانی شما را دوست دارم و اینها هم بلند بلند گریه می کنند همه اش ما قربان تو برویم ما فدای تو بشویم. خودشان می فهمند که آن جوانانی بودند که آن ظلمت طاغوت را درک کردند و می فهمند با نور امام با نور انقلاب اسلامی وارد عرصه حیات طیبه شدند. 

امام فتح القلوب کرد فتوحاتی معنوی برای آدم ها باز کرد نه تنها ایران بلکه خیلی این پیام امام را شنیدند در واقع بارقه انقلاب اسلامی به آنها رسید نورانی شدند روشن شدند. 

لذا من یک نکته ای دیگر تا بحث بیدار شدن فطرت ها و این حرف ها، یک نکته مهم دیگر هم که باید به آن توجه بشود این است که بعضی این چیزها در دایره فهم ما و در دسترس ما نیست. ببینید این شهداء و این بزرگان اولیاء الله و احبائه! اصفیاء الله و اودائه اینها برگزیده خدا هستند گویی اینها اصحاب آخرالزمانی هستند خدا اینها را نگه داشته بعنوان ذخیره ای که در این عصر امام خمینی ذخیره عالم تشیع در این دوران بود شاید علامه امینی می گوید. خدای متعال ذخیره گذاشته برای قرن چهارده هجری برای آماده سازی ظهور خدا خودش تربیت کرده و خدا خودش به موقع در این عصر آورده. 

کتاب چزابه را نمی دانم خواندید یا نه دو تا خاطره خیلی زیبا دارد بکار ما می آید این دو تا خاطره که خیلی هایش هم دست ما نیست از جای دیگر مدیریت می شوذ سیستم خدا انتخاب شده است. فتح الله جعفری می گوید که ما برای عملیات فتح المبین رفتیم پیش حضرت امام نگران بودیم دغدغه داشتیم چون عملیات قبلی ما محدود بود شهداء ما محدود بودند حالا می خواهیم یک عملیاتی طراحی کنیم که ما فکر می کنیم که در محاسبات ما ده هزار تا شهید می دهیم و ما نمی توانیم این ده هزار شهید را تحمل کنیم و خونشان را گردن بگیریم. به امام گفتیم که ظاهرا محسن رضایی به امام می گوید فرماندهان این دغدغه را دارند می ترسند! که ده هزار تا شهید در عملیات داده بشود. بعد امام گفت کسی شهید بشود نشود اصلا دست شما نیست تعبیرات کتاب ببینید دقیقا چه گفته. 

یک نکته ای من یادم مانده در کتاب می گوید و شاهد مثال بحث ما اینجا است گفت امام فرمود آنهایی که جنگ را مدیریت می کنند اسمشان در لوح محفوظ ثبت است!!! روایتی هست که طرف می آید اسامی شهداء را می بیند در کتابی که ظاهرا دست امام سجاد علیه السلام یا امام صادق علیه السلام دست نه، حالا بگذریم این را پخشش نکنید… 

امام می فرماید که در لوح محفوظ اسم اینها ثبت است. بعد همین جا یک خاطره می گوید که در بحث ما است شک دارم که سردار رشید یا شهید صیاد شیرازی به امام می گوید امام من در این جنگ دارم معجزه می بینم می گوید چه می بینی؟ می گوید که مسعود نیاکی سرلشکر رژیم طاغوت نظام طاغوت که آنجا پرورش پیدا کرده در دعای باز شک از من است در دعا توسل است یا زیارت عاشوراء است از همه بیشتر گریه می کند و امام خیلی زیبا می گوید امام می گوید این همان بازگشت انسان است به فطرت خویش. چطور نیاکی فرمانده لشکر نظام طاغوت به فطرت خودش برگشت در انقلاب اسلامی. 

انقلاب اسلامی فطرت ها را لذا آن بارقه انقلاب اسلامی رفت در آفریقا بذر انقلاب اسلامی پاشیده شد در آفریقا امام بعد از جنگ در پیام قطعنامه گفت که جنگ ما بیداری آفریقا را در پی خواهد داشت، که می فهمید که می توانست حدس بزند؟ اما امام می فهمید چکار کرده می فهمید این پیام انقلاب این عطر و بوی انقلاب هر جا که برود آدم ها را زنده می کند تربیت می کند متحول می کند این فطرت ها را بیدار می کند! می شود زکزاکی و بیست میلیون شیعه. 

و من اعتقاد دارم ای فقط نیجریه نیست این نمی شود فقط رفته باشد در نیجریه نه در کل آفریقا پخش شده. آنجا یک باغبانی بنام زکزاکی بود که این را پرورش داد! یک شخصیتی بود که پای آرمان های انقلاب اسلامی فداکاری کرد شش تا شهید داد تا این فضا را به ظهور و بروز رساند قطعا جاهای دیگر هم هست آدم خاص خودش را می خواهد شرایط خاص خودش را می خواهد. 

وقتی که این پیام انقلاب اسلامی این جهاد و شهادت یک اکسیری است وقتی که می رود در سواحل لبنان که قدیم هر کس می خواست خوشگذارنی کند فساد کند می رفت در ساحل لبنان، این پیام انقلاب اسلامی آنچنان جذاب است آنچنان فطرت ها را بیدار می کند آنچنان پرورش دهنده است آنچنان تربیت کننده است که از همان سواحل لبنان که تعبیه شده بود بسترسازی شده بود برای فساد از درونش عماد مغنیه می آید از درونش حزب الله لبنان بهترین جوان ها معنوی ترین جوان ها. 

مجری: نکته ای بعنوان سوال می خواهم خدمتتان طرح کنم. 

ک: وصیت حاجی را هم بگویم آن نگاه حاج قاسم به خدمت شما عرض کنم که، یک چیز می خواهم بگویم که در وصیت حاج قاسم یک نکته بسیار زیبایی است یک نگاه تقویت می کند. 

خداوندا تو را سپاس که مرا، این مکتب این معرفت، خداوندا تو را سپاس که مرا صلب به صلب قرن به قرن از صلبی به صلبی منتقل کردی و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجسته ترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم و سرباز رکاب او شوم! 

همان که اصفیاء الله و اودائه است خدای متعال حاج قاسم را نسل به نسل صلب به صلب آورد در این دوران در دورانی که اسلام به او نیازمند هست در این دوران فداکاری کند. 

پس اصل بحث همین است که در واقع انقلاب اسلامی مهم ترین عامل در واقع پرورش و تربیت حاج قاسم و نسل سلیمانی ها است. 

مجری: یک نکته ای هست حاج آقا انقلاب اسلامی قطعا بستر شکوفایی فطرت ها هست اما ظرف وجودی خود افراد هم مطرح است خیلی ها در همین آمدند و رفتند و سیراب نشدند تشنه هستند هنوز ولی یکی مثل قاسم سلیمانی بلد است چطور از این ظرف استفاده کند سیراب کند خودش را راهش را برود. 

ک: دقیقا همینطور است عرض کردم اولش اینها ظرفیت هایی دارند ظرفیت های خاص هستند یک ایمان خاص یک ظرفیت هایی که عرض کردم بعضی هایش مثالی که زدم بعضی هایش واقعا با آن محاسبات عادی و مادی قابل فهم نیست اینهمه ظرفیت حاج قاسم از کجا ایجاد شد؟ یک بحث هایی قطعا خدادادی هست حالا می خواهیم خیلی ببریم یک بحث هایی بهرحال برمی گردد به امتحانات و برمی گردد به عوالم دیگر که خدا چرا این ظرفیت ها و این استعداد را به ایشان داد اینها یک بحث دیگر است نمی خواهم وارد آن عرصه بشویم قطعا همینطور است. 

استعدادها و ظرفیت هایی داشتند و بعد در این بستر در این محیط این استعدادها و ظرفیت ها شکوفا شد. اگر انقلاب اسلامی نبود اگر امام نبود این ظرفیت ها شکوفا نمی شد. 

مجری: بعد ما چکار کنیم که حالا مثل سلیمانی داشته باشیم تکثیر کنیم حاج قاسم را ؟ 

ک: حالا می آییم سراغ در واقع نقطه تکمیلی این بحث. انقلاب اسلامی بستر پرورشی حاج قاسم بود درست است؟ این را اگر به تفاهم برسیم و قبول کنیم مسیر تکثیر حاج قاسم ها هم دقیقا همین استمرار و تکامل انقلاب اسلامی مگر انقلاب اسلامی حاج قاسم پرورش نداد؟! برای ادام حاج قاسم ها هم استمرار و تکامل انقلاب اسلامی است. 

انقلاب اسلامی حاج قاسم پرورش داد اینکه استمرار و توسعه انقلاب اسلامی حضور انقلاب اسلامی در میدان های جدید امام یک انقلاب کرد یک دفاع مقدسی شد نسل عظیم در واقع سرداران و حاج قاسم ها و حاج قاسم سلیمانی شکوفا شد درست است؟ و بعد انقلاب اسلامی در این چهل سال در عرصه های جدیدی حضور پیدا کرد در میدان های جدید میدان های مقاومت در شامات حضور پیدا کرد در این بستر دوباره نگاه می کنیم می بینیم که در این بستر حججی ها پرورش پیدا کردند درست است؟ ابوحامدها پرورش پیدا کردند رضا بخشی ها پرورش پیدا کردند عمار حلب شیر حلب محمد خانی پرورش پیدا کرد درست است؟ فرمانده شهید حججی بود فرمانده حیدریون بود شهید مرتضی یادم رفته فامیلش شهید بزرگواری که حاج قاسم هم، بچه شمال بودند آنجا از نوابغ جنگ و نوابغ سپاه قدس بودند خیلی هایشان هنوز آشکار نشده شخصیت هایشان. محمد جنتی! معروف به حیدر! محمد خانی، فرمانده تیپ سیدالشهداء! 

ببینید ما تکثیر سلیمانی هم باز همان انقلاب اسلامی است حضور انقلاب اسلامی در میدان های جدید توسعه انقلاب اسلامی شدت درگیری انقلاب اسلامی با دنیا کفر در این بستر پرورشی فراهم می کند که نسل قاسم سلیمانی ها را تکثیر می کند. 

در سازش قاسم سلیمانی ها ایجاد نخواهد شد یعنی نسل گم می شود! در شدت درگیری است در جنگ است نمی گویم فقط جنگ نظامی نه، در درگیری است در درگیری جنگ سخت است جنگ نرم است در حوزه سیاسی است فرهنگی است اقتصادی است در جنگ رسانه است اگر آدم هایی که می آیند این وسط آن انگیزه را داشته باشند آن ایمان را داشته باشند آن روحیه جهادی را داشته باشند بخواهند تقابل کنند مقابله کنند اصلا در این بستر عرض کردم وقتی که تنور جنگ داغ می شود شما محصولش را در آفریقا می بینید محصولش را در سواحل لبنان می بینید محصولش را در غزه می بینید. 

اتفاقی نیست که نسل ارتش بین المللی جهان اسلام شکل می گیرد شما زینبیون را دارد فاطمیون را دارید حیدریون را دارید درست است؟ حشدالشعبی شکل می گیرد دفاع وطنی در سوریه شکل می گیرد انصارالله شکل می گیرد عبدالملک حوثی ها می آیند وسط میدان اینها از کجا پیدا شدند؟ اینها در ادامه درگیری انقلاب اسلامی با دنیای کفر. 

مجری: باور به ستیز ناتمام حق و باطل. 

ک: همین است و این معجزه انقلاب اسلامی و معجزه حضرت آقا است. 

مجری: آدم های خنثی آدم هایی که روحیه خنثی و بی تفاوت داشته باشند قاسم سلیمانی نمی شوند. 

ک: قطعا اولش ایمان است اخلاص است آن انگیزه است آن آرمان خواهی آرمان خواهی خیلی مهم است. آرمان طلبی آرمان خواهی اهداف انقلاب اسلامی را باور داشتن و برای اهداف انقلاب دویدن و جنگیدن و شهید شدن! شهید شدن و مجاهدت کردن این نکته اش مهم است. 

پس بنابراین خدمت شما عرض کنم که تداوم و استمرار و تکامل انقلاب اسلامی در این شدت درگیری با نظام کفر اتفاق افتاده. 

بعضی ها متوجه استراتژی رهبری نیستند می گویند چرا همه اش آقا به آمریکا گیر می دهد صلح کنیم برویم کنار دیگر آمریکا متوجه نیستند. که دوام و بقاء انقلاب اسلامی اینکه انقلاب اسلامی در مسیر خودش درست برود خط سیر خودش را درست برود در ریل خودش حرکت کند منحرف نشود و در این بستر فطرت جوامع دیگر را شکوفا کند آن روحیه عزت و غیرت جامعه اسلامی را شکوفا کند آن روحیه ظلم ستیزی و شجاعت را در آنها شکوفا بکند و در کنار خودش پدیده انصارالله یمن را هم رقم بزند اینها در همین روحیه مبارزه و آن برائت بحث تولی و تبری است آن برائت از دشمن است. وگرنه در فضای سازش با دشمن قطعا همه این رشدها و در واقع شکوفایی ها چه می شود؟ متوقف خواهد شد. 

مجری: من یک تعبیری از فرمایش شما می خواهم بکار ببرم ببیند این تعبیر من درست است؟ من اینطور متوجه شدم که الان ایستادگی و نبرد با آمریکا صرفا یک رویکرد سیاسی نیست اتفاقا یک رویکرد تربیتی است و باعث رشد انسان هایی می شود که فطرت را اصل می دانند. 

ک: قطعا همینطور است. 

اینکه حاج قاسم اینقدر انقلاب اسلامی برایش مهم است برای چیست؟! چون حاج قاسم حالا می خوانم تعابیر حاج قاسم را در رابطه با انقلاب اسلامی را. چون حاج قاسم با ما فرق می کند در این چهل سال در وسط میدان نبرد عمق استراتژی انقلاب اسلامی را دیده آن پرورش انسان ها در بستر انقلاب اسلامی را دیده. 

اینکه پیام انقلاب اسلامی عطر انقلاب اسلامی نور و بارقه انقلاب اسلامی این دعوت به بیداری فطرت انقلاب اسلامی حاج قاسم در آفریقا دیده در یمن دیده در بحرین دیده در غزه دیده در لبنان دیده. در همه جا در جهان اسلام دیده و می بیند با تمام وجود لمس می کند که رهبری و مدیریت امام برکت خون شهداء آن ایستادگی درگیری با دنیا کفر چه تاثیری در بیداری جهان اسلام دارد می گذارد! در بیداری فطرت ها دارد می گذارد و شکل گیری پروژه ان شاء الله امت اسلامی دارد می گذارد و برکات بینظیری حالا واقعا امروز نگاه می کنید می بینید که یک اتفاق عجیبی که افتاده به برکت انقلاب اسلامی شهداء و این مجاهدت ها و شهداء مدافع حرم و حاج قاسم هم خیلی نقش داشته امروزه در جامعه جهانی و در جهان اسلام بین تفکر اسلام ناب با نمایندگی ایران با اسلام آمریکایی با نمایندگی ترکیه و عربستان و اینها تفاوت و تمایز اتفاق می افتد. 

قبلا اینطور نبود قبلا این بصیرت نسبت واقعا به دین و اسلام ناب وجود نداشت! امروز واقعا در جامعه اسلامی نخبگان جامعه اسلامی مقایسه می کنند مثل اینکه دو تا اسلام هست یک اسلام با قرائت ایرانی حالا می گویم مثلا نماینده اش شیعی و اسلام در واقع مقاومت که امام دارد شخصیت هایش امام است! آقا است سید حسن نصرالله هست حاج قاسم است عماد مغنیه است عبدالملک حوثی است و مثلا و از آنطرف ما نگاه می کنیم اردوغان را داریم می بینیم و از اینطرف شخصیت هایی مثل زرقاوی و ابوبکر بغدادی و اینها را. از اینطرف که نگاه می کنیم می بینیم اسلامی که دارد ارایه می کند واقعا سوال برایش ایجاد می کند می گوید یک انقلاب اسلامی ایجاد شده با این ظرفیت ها با این اقتدار با این معنویت با این ظرفیتی که در برابر دنیای کفر خودش را حفظ کرده این چه ظرفیتی است چه چیزی است چقدر با معنوی است چقدر با مرام است چقدر رحمانی است نگاه می کند در لبنان می بیند که مسیحی و یهودی و غیرمسلمان و مسلمان و شیعه و سنی همه زیر چتر حمایتی حاج قاسم شکل گرفتند امنیت کلیساهایشان و نمی دانم فلانشان دیر و کنیسه شان از این تفکر است. از آنطرف در جریان تکفیری خودشان به خودشان رحم نمی کنند راحت سرمی برند! 

در این تفکر کدام جریان بزرگ می شود؟ کدام پیام با فطرت آدم ها مطابق است؟ این است دیگر. 

بخوانم، اینکه حاج قاسم انقلاب اسلامی خیلی برایش مهم است با تمام وجودش این برکت انقلاب اسلامی در پرورش امثال خودش و شهداء و بیدارب فطری و بیداری اسلامی که دارد اتفاق می افتد بیداری معنوی که دارد اتفاق می افتد حاج قاسم چون وسط میدان است قشنگ دارد لمس می کند. 

می خوانم چند تایش را، جمهوری اسلامی مرکز اسلام و تشیع است امروز قرارگاه حسین بن علی ایران است! بدانید حمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند دیگر حرم ها می ماند اگر دشمن این حرم را از بین برد حرمی باقی نمی ماند نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمدی. چقدر این جایگاه جایگاه محوری انقلاب اسلامی که همه مقاومت ها و همه معنویت ها به این نقطه وصل است. 

چه شما که بعنوان شیعه به آن اعتقاد دینی دارید و چه شما بعنوان سنی اعتقاد عقلی دارید، چقدر قشنگ تقسیم می کند، بدانید به دور از هرگونه اختلاف برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید خیمه خیمه رسول الله است اساس دشمنی جهان با جمهوری اسلامی آتش زدن و ویران کردن این خیمه است دور آن بچرخید والله والله والله این خیمه اگر آسیب دید بیت الله الحرام و مدینه حرم رسول الله و نجف کربلا کاظمین سامراء مشهد باقی نمی ماند قرآن آسیب می بیند. 

خیلی عجیب است قسم می خورد والله والله والله والله والله مهم ترین محور محاسبه در قیامت انقلاب اسلامی است مهم ترین سوالی که از تو می کنند برای این انقلاب اسلامی چکار کردی؟ حاج قاسم این ایمان این ارادت این بصیرت این عمق شناخت انقلاب اسلامی را در میدان های بیرونی دیده تاثیرش را دیده تاثیرش را در تربیت افراد تربیت شهداء تربیت نسل خودش این را دیده و بعد در این چهل ساله تاثیر این انقلاب اسلامی را در این بیذاری فطری معنوی در جهان اسلام خودش حضور میدانی داشته و می بیند و محوریت انقلاب اسلامی. 

لذا شما خیلی عجیب است خطاب به جناح ها حاج قاسم جناحی بود؟! حاج قاسم کجا جناحی بودء؟!! حاج قاسم انقلابی بود. جناح های سیاسی دارد می گوید این تعبیرش را باید دوستان بخوانند اما خطابش به جناح های سیاسی است می گوید اصلاح طلب اصولگرا فلان اگر عمل شما و کلام شما یا مناظره های شما به نحوی تضعیف کننده دین و انقلاب بود ای گروه های سیاسی اگر در منظره هایتان امقلاب و دین را تضعیف کردید که متاسفانه کردند بدانید شما مغضوب نبی اکرم اسلام و شهداء این راه هستید. خیلی تعبیر سنگین است، این آدم جناحی است؟ این آدم دارد به جناح های سیاسی خطاب می کند می گوید اگر انقلاب اسلامی را تضعیف کردید مغضوب پیامبر هستید! مغضوب شهداء هستید! 

مرزها را تفکیک کنید نسبت خودتان را با انقلاب اسلامی با ولایت روشن کنید. بعد باز در همین وصیت می گوید اگر این انقلاب آسیب ببیند حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود! دیگر به زمان شاه هم برنمی گردیم دشمن سعی می کند دیگر اینجا کفر   بی دینی را جریان بدهد ترویج کند. 

من اینجا خیلی مثال دارم انقلاب اسلامی واقعا زلزله ایجاد کرده داعش شرق و غرب را دچار چالش کرد و یک بیداری فطری و معنوی ایجاد کرد و برای خیلی از بزرگان در واقع میدان های مبارزه دنیا برای کسانی که ایدئولوژی آنها اسلامی نبود ایدئولوژی چپ داشتند سوسیالیستی مارکسیستی بود اینها برایشان سوال ایجاد کرد. 

فیدل کاسترو می گوید که من هیچگاه با سرمایه داری سازش نخواهم کرد اما باید ببینیم الگوی اقتصادی که امام خمینی می گفت چیست من حاضر هستم آن را پیاده کنم. 

کتاب خط مقدم حاج حسن طهرانی اعلی الله مقامه هست که واقعا هم شخصیت حاج قاسم را از آن کسانی که بسیار حضرت آقا سه صفت بزرگ دانشمند پارسا عابد! در رابطه با حسن طهرانی مقدم گفت ایشان را واقعا شخصیتش جای کار دارد در کتاب خط مقدم شکل گیری بحث موشکی. آنجا یک خاطره خیلی قشنگی هست از آقای رفیق دوست می گوید رفتند پیش آقای کیمیسونگ ایشان من را در آغوش گرفت من تعجب کردم ایشان رهبر است من یک وزیر ساده هستم نباید اینقدر من را تحویل بگیرد طبق پروتکل های ملاقات های سیاسی. 

بعد به من گفت که می دانی چرا اینقدر من شماها را دوست دارم؟ گفتم نه، گفت که ببین خیلی تعبیرش زیبا است، گفت ببین من در بیست سال بیست و پنج سال مبارزه فقط موفق شدم من کیمیسونگ موفق شدم یک لگد به ساق آمریکا بزنم در این دعوا در همین حد من بیشتر نتوانستم به آمریکا ضربه بزنم اما شما با انقلاب اسلامی خودتان قلبش را نشانه گرفتید، یعنی چه؟ یعنی شما می توانید این را بکشید می توانید این نظام را ساقط کنید من نمی توانم من حداکثر یک لگد به پایش توانستم بزنم شما می توانید نابودش کنید می توانید عالم را از شر این نظام در واقع سرمایه داری ظالمانه نجات بدهید. بعد آنجا نکته زیبایی می گوید چرا؟ می گوید چون شما با ایدئولوژی وارد شدید شما با اسلام وارد شدید و من مشتاق هستم که در رابطه با اسلام مطالعه کنم. 

بیداری فطری، ارتقاء وجدان ایجاد کرد، علامت سوال در ذهن های عموم مردم گذاشت، خصوصا نخبگان بزرگان. البته در تکثیر سلیمانی و نمونه های در واقع سلیمانی های کوچک و آدم های تراز در این نسل قطعا همین نکته ای که الان دوستان زحمت می کشند و حضرت آقا گرایش را دادند یعنی تبیین مکب سلیمانی قطعا موثر است. 

مجری: ما بعنوان مجموعه وارثون یا مجموعه های مرتبط با جبهه فرهنگی انقلاب اینها چه وظیفه و رسالتی در این خصوص دارند که باعث شوند مثل سلیمانی ها زیاد شوند. 

ک: یک بحثش همین است عرض کردیم ببینید اگر در همین روالی که بحث کردیم خدمتتان بخواهم جواب بدهم همین است عظمت انقلاب اسلامی را در چشم دوستان بزرگ کنید. 

تبیین مناسب نسبت به انقلاب اسلامی داشته باشند بفهمند جایگاه انقلاب اسلامی و نسبت خودشان با انقلاب اسلامی. تکلیف و وظیفه که نسبت به انقلاب اسلامی دارند چیست حاج قاسم این را خوب فهمید آن عظمت و بزرگی انقلاب را با تمام وجود از بن دندان لمس کرد لذا خودش را وقف مسیر انقلاب اسلامی کرد یک بحثش همین است 

و طبیعتا عرض کردیم حضرت آقا می خواهد الگو بدهد سمبل بدهد می خواهد اسوه حسنه بدهد طبیعتا در تکثیر سلیمانی تبیین مکتب سلیمانی حتما موثر است. یک کار واقعا باارزشی است که دوستان دارند انجام می دهند. 

کار کردن روی ابعاد شخصیتی ایشان معرفی این الگوی ناب و محصول فاخر در این زمینه ارایه کردن قطعا موثر است مساله ها و دغدغه های جناب حاج قاسم سلیمانی را واکاوی کردن! بتوانیم منتقل بکنیم آن دغدغه ها و در واقع آن دلسوزی های حاج قاسم را نگاه حاج قاسم به ولایت نگاه حاج قاسم به انقلاب اسلامی اینها را منتقل کردن به نسل جوان! که واقعا برایش سوال پیش بیاید یعنی اینقدر انقلاب مهم است اینقدر انقلاب بزرگ است که انقلاب اسلامی را حرم می داند؟ اینقدر دارد بزرگ است پس ما هنوز انقلاب را نشناختیم که ایشان شش بار قسم جلاله می خورد که والله والله والله والله والله والله مهم ترین محور محاسبه در قیامت انقلاب اسلامی است. اولین سوالی که از آدم می کنند حالا می گوید اولین سوال نماز است از اینطرف در فضای اجتماعی اولین سوال این است که برای انقلاب چکار کردی چه فداکاری در رابطه با انقلاب اسلامی کردی چه خدمتی به انقلاب کردی بی تفاوت بودی؟ 

یعنی اگر فقط رفتی دنبال نماز اما کاری به انقلاب نداشتی بهرحال باید دغدغه داشته باشیم که مشکل برایمان ایجاد نشود. 

مخصوصا خدای ناکرده اگر کسی اهل نماز باشد و بعد با این انقلاب مخالف باشد موافق نباشد این دیگر حالا بحثش جدا است که بهرحال دچار مشکل می شود. 

شما نگاه می کنید ببینید همین نسل جدید شهداء و مدافعین حرم وقتی که واکاوی می کنید شهید حججی را وقتی شخصیتش را واکاوی می کنید دقیقا تحت تاثیر حاج احمد کاظمی است! تحت تاثیر شهداء است شخصیت راهیان نوری هست! 

مجری: قاسم سلیمانی می گوید یک همت و باکری دیگری پیدا کردم در همین محمدخانی. 

ک: من برایش صدقه می دادم یک موقع من به دوستان می گفتم خواندن کتاب شهید محمدخانی برای مسجدی ها و هیئتی ها از نان شب واجب تر است! این آدم یک هیئت دار تراز انقلاب اسلامی است واقعا اینطور است. ظرفیت ها این شخص کجا شکل گرفته؟ نگاه می کنیم ظرفیت هایش در همین راهیان نور! در این هیئت های امام حسین در این خدمت کردن برای شهداء یادواره گرفتن برای شهداء. کار تشکیلاتی کار ستادی اینها را نگاه می کنیم با آن نگاه انگیزشی اش را نگاه می کنیم می بینیم در همین هیئت ها است در فضای شهداء است در همین بنر زدن برای شهداء است برای دویدن برای شهداء است. و این مسیر مسیر امداد است کسی که بیاید پای کار به او امداد می شود به او توجه می شود انتخاب می شود گلچین می شود. 

بحث واقعا زیاد است بحث مفصل است و باید اینها همه گوشه هایی از بحث است باید مساله دقت بشود واکاوی بشود من احساس می کنم حق مطلب اداء نمی شود بقول معروف پای ملخی را به محضر سلیمان بردن است اینطور است برگ سبزی ست تحفه درویش چه کند بینوا ندارد بیش عقل ناقص ما و فهم ناقص ما والا ابعاد شخصیتی حاج قاسم خیلی بالاتر است. 

باید فقط فکر کنم تنها کسی که خوب می تواند بفهمد خوب تبیین کند حق حاج قاسم را اداء کند خود حضرت آقا است. ما این صحبت ها را می کنیم از باب اینکه می خواهیم یک ثوابی، حالا بحث ثواب که مثلا نه دوست داریم اسممان در این فضا ثبت بشود ما هم بهرحال آن پیرزنی که آمده بود برای خرید حضرت یوسف یک کلافی آورده بود گفت می دانم قیمت یوسف خیلی بالاتر از این حرف ها است آمدم محبت خودم را بگویم واقعا هم ما حالا ارادت خودمان را به این مکتب مثلا بیان کنیم وگرنه نمی توانیم حق حاجی را بفهمیم و بیان کنیم. 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">