اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

حتی به قیمت جان

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۶، ۱۰:۱۹ ب.ظ

  خانم خدیجه میرشکار، امدادگر شجاعی است که  در جبهه به اسارت دشمن درآمد. روح سلحشوری و مقاومت جانانه او در اسارتگاه، دشمن را به ذلت و حقارت کشاند.

در خاطرات او آمده است زمانی که به دلیل بیماری و ضعف جسمی ناشی از شرایط غیرانسانی دوران اسارت، حالش رو به وخامت گذاشت، به دستور پزشک عراقی خواستند برای مداوایش به او خون تزریق کنند که رمق هایش را در حنجره آورد و فریاد زد: من خون بعثی نمی خواهم، بگذارید بمیرم.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">