اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

تقدیم به آقا مصطفی خورشیدی

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۰۴ ب.ظ


شهادت امام جعفر صادق علیه السلام برای من یادآور خاطره ای فراموش ناشدنی و البته شیرین و دلنشین است. دست خودم نیست. هر سال چنین روزی، بی اختیار یاد آقا مصطفی خورشیدی می افتم. آقا مصطفی از مداحان جبهه و جنگی شهرستان بابل است که مقاطعی حساس از نوجوانی حیات ما در سایه مودت با او رقم خورد و زیر پر و بالش سپری شد.

یکی از ابتکارات فرهنگی آقا مصطفای خورشیدی، راه اندازی اردوی زیارتی قم در ایام شهادت امام جعفر صادق علیه السلام بود. نام امام صادق علیه السلام با نام قم گره خورده است؛ هم از این باب که ایشان رئیس و سر و سامان دهنده مکتبی است که تداوم آن در پایگاهی مستحکم به نام قم جریان دارد و هم از این منظر که حادثه تاریخی و سرنوشت ساز حمله گارد شاه به طلاب فیضیه در فروردین 42، درست در روز شهادت صادق آل محمد (ص) اتفاق افتاده است. با این نگاه، انتخاب این روز برای اجرای اردوهای زیارتی به شهر علم و اجتهاد، انتخابی هوشمندانه تلقی می شود. دردمندانه باید گفت جای چنین اردوهای سازنده ای سال هاست که در میان هیئات و جلسات مذهبی خالی مانده و این امر از سوی نسل جدید فعال در عرصه های مذهبی، مورد غفلت قرار گرفته است.

این هم می شود جزو باقیات الصالحات آقا مصطفی خورشیدی که من هربار سالروز شهادت امام صادق علیه السلام اگر در حرم حضرت مصومه سلام الله علیها باشد دو رکعتی نماز به نیابت از او به جا می آورم.

چهره آقا مصطفی نخستین بار در پانزدهم خرداد68 در قاب دیده و ذهن من جا خوش کرد. پنجم دبستان بودم که امام (ره) از بین ما رفت. هر روز دسته هایی خودجوش از گلشن تا کاظمبیک شکل می گرفت. جوانی لاغر و عینکی روی دوش یکی می نشست و با فریاد از امام و شهدا می گفت. حرف هایش خاص بود. بعضی جملاتش هنوز یادم مانده: امام نمرده، امام را کشتند، به او جام زهر دادند ... عده ای هم تلاش می کردند دستشان را به ساق پای او رسانده و از آن بالا به پایین بکشانند. فکر می کردم دنبال تبرّک هستند! ناباورانه دست پدر را می کشیدم و می پرسیدم: این آقاهه راس میگه؟ واقعاً امامو کشتن؟!

یادم می آید جلسات محبان الحسین علیه السلام (یادگار شهید نصیرایی) که از دیرباز با مدیریت آقا مصطفی هر هفته برقرار بود، صرفاً یک هیئت معمولی نبود و با توجه به دغدغه ها و نگاه فرهنگی و مطالعاتی وی از سبک و سیاق آموزشی نیز بهره داشت. قرائت قرآن همراه با رفع اشکال، قرائت حدیث، گزارشی از مسائل سیاسی روز که به اقتضای آن سال ها، به طور معمول برگرفته از محتوای روزنامه جمهوری بود، بیان نکاتی از زندگی شهدا و توصیه های کاربردی منطبق با سبک زندگی دینی، بخش هایی از این آموزش هفتگی ضمن هیئت! را شامل می شد.

نکته ای که در ابتدای سال های دبیرستان برایم عجیب و سؤال برانگیز بود این بود که بدانم علت این همه تلاش و پافشاری و پیگیری چهره به چهره آقا مصطفی برای دعوت و کشاندن جوان ها و نوجوان ها به پای این جلسات چیست؟ واقعاً دوست داشتم از نیّت و انگیزه او با خبر باشم. یک شب جلسه در منزل آقا مصطفی برگزار شد. آن موقع ایشان مستآجر منزل مرحوم آرام نژاد بود. مرحوم آرام نژاد پیرمردی خندان و خوش سیما بود که به یقین باطنی زیباتر از ظاهر داشت. در اتاقی کوچک نشستیم و با این که تعداد اعضا زیاد نبود ولی از نظر جا به شدت در مضیقه بودیم. از سر و وضع دو اتاقی که در اختیار داشت مشخص بود که آقا مصطفی با حداقل های زندگی کنار آمده است. این منظره برایم تازگی داشت و عجیب به نظر می رسید. یاد پرسش ذهنی خودم درباره تقلای خستگی ناپذیر او برای جذب و ایجاد رغبت در رفقا افتادم. یک بیت معروف ادبیات فارسی در خاطرم زنده شد و مدام زیر لب تکرار کردم: ای جان جان جان جان، ما نامدیم از بهر نان. از دل همین جلسات، عده ای به سلک طلبگی درآمده و امروز به عنوان فضلایی جوان و خوش آوازه، کشکول باقیات الصالحات آقا مصطفی را وزین تر ساخته اند.

تا آن جا که من یادم می آید نخستین بار، آقا مصطفی خورشیدی بود که علم عزاداری ایام فاطمیه را در بابل برافراشت. آن سال ها معدودی از هیئات بابل در شب و روز شهادت بانوی دو عالم اقامه عزا می کردند. بعضی روستاها که در همان شب شهادت هم مراسم عروسی داشتند. هیئت محبان الحسین آقا مصطفی خورشیدی نزدیک به یک ماه، هر شب به اقامه عزای حضرت ام ابیها علیهاالسلام در منازل اعضای هیئت در جای جای شهر می پرداخت تا به مرور، هیئت های دیگر هم در این عرصه پا گذاشتند. امروز در دورافتاده ترین نقاط این شهرستان هم ایام فاطمیه، رونقی چشمگیر دارد. به گمانم به خاطر علقه شخصی آقا مصطفی بود که نزدیک به یک ماه، هر شب فاطمیه را با صرف آبگوشت به پایان می رساندیم؛ طوری که روزهای آخر فاطمیه، در خواب هم کابوس آبگوشت را می دیدیم!

از دیگر کارهای به یادماندنی و شورانگیز آقا مصطفی، الله اکبرهای خیابانی در شب های 22بهمن و سوم خرداد بود. این اقدام انقلابی و نشاط آور همچنان توسط جوان ترهای برخی از پایگاه های بسیج شهر البته فقط در شب 22 بهمن تکرار می شود.

آقا مصطفی، همت عجیبی در گرامیداشت یاد شهدا و الگوسازی برای جوان ها داشت. به طور مثال تنها هیئتی که  در بابل برای آوینی، مراسم چهلم و سالگرد می گرفت و حتی پیش از آن که سنگ مزاری برای سید شهیدان اهل قلم نصب شود، پای مزارش حاضر گردید همین هیئت آقا مصطفی بود. عکسی قدیمی که در بالای این مطلب می بینید مربوط است به چند هفته پس از شهادت سید مرتضی در بهشت زهرا سلام الله علیها.

 ایشان برای نخستین بار در هفته دفاع مقدس، هفت شب پیاپی مراسم شب خاطره شهدا را برگزار کرد. یادم می آید آقا سید سجاد را اول بار در روایتگری یکی از همان شب ها دیدم. به سید مهدی ایزدهی که کنارم نشسته بود گفتم: خودمونیم، این بابا که یه ضرب داره ... می گه چقدر شبیهته؟ پاسخش یک کلمه بود: برادرمه!

از خجالت، مردم.

امروز هم سالروز شهادت امام جعفر صادق علیه السلام است و باز یاد آقا مصطفی خورشیدی افتادم. خواستم با این چند سطر، عرض ارادتی نسبت به ساحت خورشید سپهر مداحان بابل داشته باشم. انشاءالله که قدردان فعالیت های این سرداران مخلص و گمنام جبهه فرهنگی اسلام باشیم. انشاءالله روزی بر حسب وظیفه از این خادمان بی نام و نشان مکتب و معارف دین، تجلیلی شایسته بعمل بیاوریم. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظرات  (۲)

  • فرزند کاوه
  • سلام اخوی
    سوز صدای آقا مصطفی هنوزم خاصه
    نفسش گرم باشه ایشالا و دلش روشن
    چه شد از این مرد خوب یاد کردی او که از دید گروه فشار ادم بده انقلابه

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">