اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

یکشنبه هسته ای در بابل!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۳، ۱۲:۲۲ ب.ظ


اگر چه کامران غضنفری، شهرتش را مرهون پژوهش بی بدیل خود در موضوع جام زهر و انتشار کتاب راز قطعنامه است؛ اما این محقق و نویسنده پرآوازه کشور حرف هایی ناب هم از پشت پرده مذاکرات هسته ای ایران با سردمداران کشورهای زیاده خواه دارد که بسیار شنیدنی است.

ناگفته های توافقات هسته ای و نقد و بررسی مستند مذاکره با شیطان را می توانید یکشنبه 9 آذر بعد از نماز عشا در مسجد ولایت بابل از زیان کامران غضنفری بشنوید. جلسات هفتگی انصار حزب الله و موضوعات چالشی آن همراه با پرسش و پاسخ بوده و شرکت در آن برای عموم آزاد است.

شعری زیبا از علی رضا قزوه را به برگزارکنندگان و شرکت کنندگان در این جلسه به یادماندنی تقدیم می کنم:

یک بیشتر است یا سیصد؟

چقدر بازی دشواری بود

در آلماتی دو داشتیم دو بر یک می بردیم

که داور انگلیسی نگذاشت

در آلماتی یک

یک بر یک شده بودیم

در بغداد

صفر بر صفر

حتی در مذاکرات اردوغان و سیلوا با ما

دو هیچ به نفع ما شده بود

وقتی که با ننه اشتون مذاکره می کردیم آن روزها

با کدخدا که بستیم

بازی ناگهان شش بر یک به نفع کدخدا شد

بی دعوت به نیویورک که رفتیم

بازی ۲۱ بر یک

به نفع آنان شد

ده امتیاز به خاطر یک صندلی

و بعد سه روز مذاکرات نفس گیر

سی و پنج بر یک

فقط تیر دروازه را اشتباه گرفته بودیم.

آنها گل می زدند

ما لبخند می زدیم

آنها گل می زدند

ما به آنها پنالتی تعارف می کردیم

سوار بنز شدیم

سندش را به ما نشان دادند

گفتند تک چرخ بزنید

به شرط آن که فقط یک چرخش بچرخد

گفتند بوق بزنید

به شرط آن که صدایش بیرون نرود

دنده عوض کنید

اما در حالت پارک

 گفتند می توانید برای یک برنامه

با اجازه ی ما

در بنز خودتان لم بدهید

گفتند با اجازه ما می توانید حتی به آینه ی بغل نگاه کنید

گفتند با اجازه ی شورای امنیت

می توانید در آینه ی عقب به مدت دو تا سه دقیقه خیره شوید و لذت ببرید

بنا شد نتیجه را کلاه قرمزی اعلام کند

و ناگهان کلاه قرمزی گفت:

ما برده ایم !

داور گفت آنها برده اند

ننه اشتون خندید و رفت در آغوش کری

کری گفت ما برده ایم

اسرائیل گفت ما آن یک گل را قبول نداریم

کلاه قرمزی گفت:

یک از سی و پنج بزرگتر است

پس ما برده ایم

و پسرخاله اعداد را در هم ضرب کرد و گفت:

گاهی اگر خدا بخواهد

یک بزرگتر از سی و پنج خواهد شد

ناصر می گوید:

در فردو به دستشویی نمی توان رفت

وگرنه بازی سی وشش بر یک می شود

در اراک آب معدنی نمی توان خورد

وگرنه سی و هفت بر یک می شود

بناست پول ها آزاد شوند

تا پول بیفتک و شاتوبریان ۲۵ بعلاوه شش شود

بناست پنج درصد از تحریم ها کم شود

به بهای حذف دو تا بیست درصد

در متن انگلیسی بناست

تمام پاز ها تبدیل به پز شود

فیل ها تبدیل به بز

تمام آب های سنگین

آب هویج شوند

لطفا برای پسرخاله دست بزنید و صندلی بیاورید

در نیویورک

دو صندلی

در شورای حکام و امنیت

سه صندلی

یک فرهنگ انگلیسی دانش آموز

برای لحظه های امضا

یک فراک قرمز برای پسرخاله و کلاه قرمزی

یک کلاه برای بابانوئل

بناست بازی هر شش ماه ادامه داشته باشد

هر شش ماه شش گل

به حساب شش بعلاوه ی شش می ریزند

تا پنجاه سال

و آخرش بازی را

سیصد بر یک اعلام می کنند!

آن وقت کلاه قرمزی خواهد گفت:

یک بیشتر است یا سیصد!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">