اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

عمق این فاجعه را درک کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۵۶ ق.ظ

 دختر 4 ساله ای که به همراه خانواده به یکی از بوستان های نزدیک خانه خود در قم رفته بود، به علت برق گرفتگی توسط تیر چراغ برق داخل بوستان، از دنیا رفت که به همین علت تا کنون برخی از مسئولان شهرداری قم بازداشت شده اند.

به گزارش خبرنگار ایلنا در قم، پنج شنبه شب هفته گذشته (5 تیرماه 93)، دختر بچه ای 4 سال و نیمه به نام "خانم فاطمه امینی"، در یکی از بوستان های کوچک، ما بین میدان روح الله قم و مسجد سلماسی این شهر، به علت برق گرفتگی ناشی از اتصالات تیر چراغ برق، از دنیا می رود.

به گفته "حجت الاسلام امین امینی" پدر روحانی این دختر فوت شده که از شهرداری قم شکایت کرده، "تا کنون شهردار منطقه، رئیس فضای سبز شهرداری و رئیس اداره برق منطقه مربوطه بازداشت شده اند"؛ البته برخی از نقل قول ها نیز حکایت از آزادی برخی از آنان داشته و تلاش هایی برای انداختن تقصیر این ماجرا به گردن کارگران از جمله کارگران خدمات شهری قم وجود دارد.

آن گونه که آقای امینی نقل می کند، شهرداری قم و همچنین اداره برق منطقه مربوطه که در فاصله حدود 50 متری بوستان قرار دارد، از خرابی اتصال تیر چراغ برق در داخل بوستان خبر دار بوده اند؛ باغبانی هم که در آن بوستان مشغول به کار است به پدر «خانم فاطمه» گفته بود که ما هم به بالاتری ها گزارش دادیم که این تیر چراغ برق خطرناک است، اما گفتند تو آبیاری خودت را انجام بده، چکار داری؟ می آیند درست می کنند.

پدر «خانم فاطمه» از قول یکی از افراد مرتبط با شهرداری گفت که در بررسی تماس های سامانه 137 که سامانه ارتباط مردم با شهرداری است، دیده ایم که مردم تماس گرفته و می گفتند تیر برق این بوستان خرابی اتصال دارد؛ همچنین هفته گذشته نیز یک پسر بچه دیگر به همین شیوه دچار برق گرفتگی می شود که البته نمی میرد، اما بعد از تشنج بسیار شدید و انتقال او به خانه توسط خانواده اش، این موضوع به نزدیکترین اداره برق که در فاصله حدود 50 متری بوستان قرار دارد، اطلاع داده می شود.

آقای امینی تأکید می کند، که این اتفاق و از دست دادن دخترم، یک سهل انگاری حتمی حتمی از سوی مسئولین مربوطه بود؛ و بچه ما فقط باید فدا می شد؛ تازه هنوز هم خیلی ها به فکرش نیافتاده بودند و وقتی شهردار منطقه 7 را گرفتند تازه آقایان بیدار شدند، مثل این که اتفاقی افتاده است.

*
تلاش برای عدم انعکاس خبر در رسانه ها

برخی از همان ابتدا تلاش کردند تا این خبر به هیچ عنوان به خبرگزاری ها، روزنامه ها و صدا و سیما انتقال پیدا نکرده، چه آنکه به گفته پدر «خانم فاطمه»، "بعد از حدود یک هفته از درگذشت دخترش، تا کنون شهردار قم و...، حتی برای تسلیت و ابراز تأسف نیز به خانواده امینی مراجعه نکردند"، تا مبادا خبری در این باره نیز منتشر شود. وی اضافه کرد: "البته فقط تا کنون خانم ارجمند عضو شورای شهر قم برای ابراز همدردی به منزل ما آمدند که به گفته خود ایشان، نه از طرف شورای شهر بلکه به صورت انفرادی و مستقل این کار را انجام دادند.".

به گفته حجت الاسلام امینی پدر «خانم فاطمه»، "در روز تشییع جنازه، یکی از مسئولین سرشناس در شهرداری قم، به محل غسالخانه بهشت معصومه قم مراجعه کرده و با همراهی برخی از پرسنل دیگر شهرداری می خواستند با گرفتن امضایی از من، قبری را به صورت رایگان به ما بدهند، اما وقتی خواستم برگه را امضا کنم دیدم روی آن نوشته شده به علت عدم بضاعت مالی این تقاضا را دارم که من فورا گفتم من همین الان می توانم چندین قبر را خریداری کنم و نیازی به کارهای شما ندارم؛ وقتی هم جنازه را برای تشییع به حرم حضرت معصومه منتقل کردیم، همان مسئول مذکور شهرداری قم، قبل از سایرین جنازه را بلند کرده و با صدای بلند فریاد می زد بلند بگو "لا اله الی ا..." و چنان گریه می کرد که گویی یکی از نزدیکترین افراد خانوادگی «خانم فاطمه» است.".

*
علمکرد تأسف بار اورژانس و مراکز درمانی

حرف های پدر «خانم فاطمه» در گفت وگو با ایلنا، نشان از آن دارد که علاوه بر سهل انگاری شهرداری قم و اداره برق، برای خرابی اتصالی که در تیر چراغ برق بوستان مورد نظر وجود داشت، اورژانس قم و همچنین دانشگاه علوم پزشکی قم که از متولیان امر بهداشت و درمان است نیز از ادارات پر اشکال شهر قم هستند، چه آنکه خود حجت الاسلام امینی با بیان این که باید علاوه بر شهرداری قم از اداره برق و اورژانس قم نیز شکایت می کردم، به شرح تأسف باری از وضعیت فعالیت اورژانس و نیز یکی از مهمترین مراکز درمانی قم می پردازد.

از زمانی که دختر بچه را برق گرفته و بیهوش می شود، همراهان «خانم فاطمه» با اورژانس 115 تماس می گیرند؛ تا چند دقیقه ای که در محل حادثه حضور داشتند اورژانس نیامده بود و به همین دلیل پدر «خانم فاطمه» با پای برهنه سوار بر موتوری می شود تا دخترش را به یک مرکز درمانی برساند؛ جالب این است که اقوام خانواده امینی می گویند تا 15 دقیقه بعد از رفتن پدر «خانم فاطمه»، که در محل بوستان حضور داشتند، بازهم اورژانس نمی آید؛ آن گونه که باجناق آقای امینی گفته، مجددا با اورژانس تماس می گیرد اما آن شخصی که پاسخ گو بود، می پرسید بهوش است؟ بهوش نیست؟ و دائما سؤال پیچ های بی مورد می کرد و بعد هم بدون این که جواب روشنی بدهد که ماشین اورژانس آمده یا نه، گوشی را با حالت خاصی قطع می کند.

آقای امینی بعد از آن که در ساعت 23:30 شب برای نجات دخترش از مرگ، به درمانگاه قرآن و عترت قم که یکی از درمانگاه های نزدیک حرم حضرت معصومه است مراجعه می کند، می بیند تمام چراغ های این درمانگاه خاموش است؛ به ناچار با همان موتور سیکلت سوار، دخترش را به درمانگاه حرم حضرت معصومه که در میدان آستانه قرار دارد می برد تا بلکه این درمانگاه که در یکی از شلوغ ترین نقاط شهر قم واقع شده و با امکاناتی که دارد دخترش را از مرگ نجات دهد اما شرح ماجرای داخل درمانگاه حرم حضرت معصومه نیز یکی از نکات تأسف بار است.

پدر «خانم فاطمه» می گوید: "تقریبا حدود 20 دقیقه ای در درمانگاه حرم حضرت معصومه روی بچه کارهایی انجام دادند؛ رفتم داخل اتاق، دیدم بدن بچه دارد یخ می کند؛ این ها فقط یک چیزی گذاشتند به دهان بچه و یکی هم ماساژ قلبی به او می دهد و یکی هم از این وسایل بادی به دستش و یک اکسیژن هم به دهانش وصل کردند. من فکر کردم به دخترم شوک دادند اما دیدم یکی از این پرستارها می گوید، دستگاه شوک ما خراب است؛ و تازه بعد از 20 دقیقه به من می گوید زنگ بزن به اورژانس 115 برایش دستگاه شوک بیاورند؛ بعد که اورژانس آمد خیلی خونسرد و آرام آرام وارد درمانگاه می شدند؛ که من گفتم، "آقا بجنب بچه داره می میره"؛ عجیب است این اورژانسی که به داخل درمانگاه رسید، نگاه کرد به مانیتور پزشکی بالای تختی که دخترم روی آن بود و گفت این دختر بچه که قلب دارد، که یکی از پرستاران درمانگاه گفت نه! این مانیتور را الکی گذاشتیم...؛ یعنی برای ما فیلم گذاشته بودند که این بچه قلب دارد."

وی گفت: وقتی من دیدم این قدر دارند بازی در میاورند؛ دخترم را به دایی اش سپردم و گفتم من به حرم می روم، تا حضرت معصومه را واسطه کنم، خدا بچه را به ما برگرداند؛ پای ضریح بودم که برادر خانمم زنگ زد و گفت نفس بچه برگشت؛ اما نگو بچه مرده بود؛ این ها بچه را سوار ماشین اورژانس کرده و به بیمارستان کامکار بردند؛ بیمارستان کامکار هم قدری روی بچه کار کردند و بعد او را در سردخانه گذاشته بودند.

*
دیدار پدر دختر فوت شده با دادستان قم

آقای امینی در ادامه گفت وگوی خود با خبرنگار ایلنا، به مراجعه خود به آقای گنجی دادستان قم برای پیگیری شکایتش و قول مساعد دادستان قم برای پیگیری جدی این ماجرا اشاره کرد و گفت: مرگ دختر من ربطی به چند کارگر ساده یا آدم های زیردست ندارد، بلکه مسئولین اصلی باید جوابگو باشند.

پدر «خانم فاطمه» گفت: هر بار که از این خیابان امام موسی صدر قم یا همان خاکفرج رد می شوم و این ساختمان بزرگ شهرداری قم را می بینم، با خودم می گویم این ها برای خودشان کاخ درست کردند....

وی افزود: من که برای مسببین از دست رفتن دخترم، تقاضای اشد مجازات دارم؛ برای هر کسی که مسئولش هست؛ یعنی شدیدترین کاری که می شود انجام داد؛ در قانون بدترین حالتی که برایش درنظر گرفتند، همان حالت را برای شان بیاورند، تا برای بقیه مسئولین عبرت شود.

*
مسببین از دست رفتن دخترم زیردستان و یا یک کارگر ساده نیست

آقای امینی با تأکید بر این که مسببین اصلی از دست رفتن دخترم زیردستان یا یک کارگر ساده نیست، گفت: از همان ابتدا گفتم خدایا ولی این بچه را خودت دادی؛ اصراری هم به کشتن این افراد ندارم، ولی اشد مجازات را خواستارم؛ یعنی هر مسئولی هست استعفا دهد و از مسئولیتش بیرون بیاید؛ یا او را کنار بگذارند؛ بعد هم این مسائل را اعلام کنند و به دیگر مسئولین بگویند بی احتیاطی و بی مسئولیتی نکنیم؛ بعد هم هی تلاش نکنند خبر مخفی شود و خبر را جمع کنند، بلکه باید خبر را همه بفهمند و بعد مسئولین دیگر خودشان را جمع کنند؛ بگذارند مسئولین بفهمند که وقتی می گویی چشم و انجام نمی دهی چه آثاری دارد؟ به برخی باید گفت تو وقتی کاری نمی توانی انجام دهی، از سمت خود برو کنار؛ تا کی باید بچه های مردم فدا شوند؟ اگر کاری را بلد نیستی برو کنار.

وی با بیان این که حرف من این است که برای چه دخترم کشته شد؟، گفت: دخترم واقعا کشته شد؛ چون می توانستند این تیر چراغ برق را درست کنند که نکردند؛ سهل انگاری محض بوده است؛ حالا که بچه ما فدا شد؛ حداقل بچه های دیگر را دریابند که به چنین حوادثی دچار نشوند؛ مثلا میله هایی که در پارک ها گذاشته شده را عایق کاری کنند یا وصل کنند به زمین، که اگر برقی هم داشت به زمین منتقل شود و نه به تن بچه های مردم؛ چقدر باید بچه های مردم بمیرند تا آقایان به خود بیایند؟ معلوم نیست شاید سال های قبل هم چنین اتفاقاتی رخ داده باشد.

پدر خانم فاطمه خاطرنشان کرد: این بیمارستان-درمانگاه نزدیک حرم حضرت معصومه نیز، یکی از معضلات شهر قم است؛ با توجه به این که حرم حضرت معصومه از تمام دنیا زائر پذیر است، اگر یک زائری بیاید و قلبش بگیرد، یک ماساژ و شوک نباید داشته باشند تا از آن استفاده کنند تا قلب بیمار برگردد؟ نباید به گونه ای باشد که همراهان یک بیمار از درمانگاه نا امید شده و فقط به حرم حضرت معصومه پناه ببرند؛ البته با همان امکانات کمی که در درمانگاه بود، برای دخترم زحمات لازم را کشیدند اما حرف این است که چرا امکانات اولیه و لازم فراهم نشده است؟

آقای امینی در پایان سخنانش گفت: حداقل وقتی آقا(مقام معظم رهبری) تأکید می کنند بچه های تان را زیاد کنید، مسئولین نباید این گونه کار کنند و بچه های مردم به سمت مرگ بروند و اصلا چنین دغدغه هایی برای مردم باشد.

با توجه به وقوع حادثه تلخ فوت «خانم فاطمه» دختر بچه 4 ساله در یکی از بوستان های قم، به نظر می رسد نمایندگان مردم در شورای اسلامی شهر قم در دوره چهارم، در آزمونی سخت قرار گرفته اند؛ باید منتظر ماند و دید که اعضای شورای اسلامی شهر قم در قبال این اتفاق، چه واکنشی نشان خواهد داد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">