اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بهشت زهرا» ثبت شده است

مدیر بهشت زهرا از مرگ چه آموخت؟!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۲ مهر ۱۳۹۸، ۰۸:۱۵ ب.ظ

رونمایی از آمبولانس‌های لاکچری بهشت زهرا (س) +عکس

 

چند وقت پیش خبری منتشر شد درباره استفاده سلبریتی های مایه دار از آمبولانس برای انجام کارهای شخصی و فرار از ترافیک!

حالا مدیریت بهشت زهرا سه آمبولانس لوکس وی آی پی خریداری کرده و مدعی شده که این اقدام را برای تکریم علما و دانشمندان و هنرمندان و نام آوران متوفی انجام داده است!

این که پشت پرده این توجیه هم همان مساله درآمدزایی و اجاره دادن آمبولانس لوکس ویژه حمل اجساد سرمایه داران است و ... تقریبا واضح و غیرقابل انکار است

اما فرض را بر صحت ادعای مدیریت بهشت زهرا می گذاریم

بزرگترین عبرت مرگ دقیا همین نکته است که فقیر و غنی و با سواد و بی سواد و سلبریتی و کارگر و کارمند و کوچک و بزرگ نمی شناسد و همه باید دیر یا زود در مقداری پارچه سفید و زیر تلی از خاک بخوابند و با توجه به این عبرت یاد بگیرند که زندگی شان را انسانی بسازند و دل به مادیات نبندند و ...

 

وقتی مدیریت آرمستان تصور می کند تکریم افراد حتی اگر متوفی باشند منوط به لوکس بازی و تجمل گرایی است یعنی تمام این مدت حضور در بهشت زهرا درسی از مرگ و معاد نگرفته و همچنان دنیا زدگی را یک ارزش می پندارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مثل علی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۸، ۰۲:۲۵ ب.ظ

شهید حامد جرفی


دکتر جان کوپر که درلندن مرکز شیعه شناسی تأسیس کرد، در ابتدا اصلاً مسلمان نبود. در دانشگاه پزشکی اهواز تدریس می کرد که با دانشجویی آشنا شد به نام حامد جرفی. حامد که در رشته زبان های انگلیسی و فرانسه تحصیل می کرد و علاوه بر آن به زبان عربی نیز مسلط بود، صفحاتی از نهج البلاغه را برای استاد ترجمه کرد. کوپر محو معانی بلند و کلمات حکیمانه مولا شد. گفت: علی روانشناس بزرگی است. اسلام آورد و بعد تصمیم گرفت مدتی را با حامد همخانه شود بلکه از رفتار او آداب دین را بیشتر بشناسد.

لابد حامد رفتاری مطابق با اسلام داشت و از آن دست آدم هایی نبود که دین را فقط در زبان خلاصه کند که استاد شیفته رفتارش گردید و با الهام از او اسلام علوی را به پایتخت انگلستان کشاند.

حامد جرفی اهل هویزه بود. در دانشگاه اهواز درس می خواند. اندکی هم با دروس حوزوی آشنا بود. کتاب های شهید مطهری و بعضی آثار و احادیث اسلامی ار ترجمه می کرد و به دست جوانان اروپایی می رساند.

در شرکت نفتی پارسونز که یک شرکت غیرایرانی بود کار می کرد و همان جا نیز با ترجمه نهج البلاغه چند نفر از کارمندان خارجی را به آیین اسلام درآورد.

مبارزات تشکیلاتی اش بر ضد رژیم ستشاهی باعث صدور حکم اعدام صحرایی برای او گردید. زندگی مخفیانه اش تا پیروزی انقلاب ادامه داشت. بعد از انقلاب مدتی مترجم مخصوص امام بود در مصاحبه های مطبوعاتی با خبرنگاران خارجی.

جنگ شروع شده یا نشده آمد خوزستان. منافقین در اهواز او و دوست صمیمی اش سید حسین علم الهدی را به محاصره درآوردند. درگیری شجاعانه این دونفر نه تنها عملیات تروریستی منافقین را ناکام گذاشت بلکه از آنها تلفات هم گرفت.

اول معلم بود. مردم هویزه طوماری جمع کردند که بخشدارشان بشود. حکمش آمد و شد بخشدار هویزه. عشایر را بسیج کرد و راه را بر شبیخون دشمن بست. بعثی ها او را شناسایی کرده بودند و از طریق رادیو، تهدیدش می کردند.

به سختی بیمار شد. از خدا خواست در بستر نمیرد. گفت: حیف است آدم مرید مولا علی باشد و مثل مولا شهید نشود.

بخشداری هویزه مرکز فرماندهی و بسیج مدافعین شهر بود. دشمن ساختمان بخشداری را به توپ بست. ترکشی آمد و فرق سر حامد را شکافت. او را به تهران بردند. مدتی در کما بود. درست روز هفدهم دی 59 که سید حسین علم الهدی و یاران عاشورایی اش در کربلای هویزه، زیر شنی تانک ها پرپر می زدند، حامد جرفی نیز بال و پر گشود و به دوستانش پیوست.

اگر به بهشت زهرای تهران رفتید، مزار او را در قطعه 24 زیارت کنید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا