اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۶۰ مطلب در فروردين ۱۳۹۸ ثبت شده است

ما می توانیم!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۸، ۰۸:۱۹ ق.ظ

بنی صدر می گفت: زمین بدهیم، زمان بگیریم! اعتقادی به نیروهای مردمی و سپاه نداشت. دست و بال ارتش را هم در مقابل تجاوز رژیم بعث بسته بود. معتقد بود نمی شود در خوزستان مقاومت کرد. بهانه می آورد امکانات کم است و نیروهای ما آمادگی لازم را ندارند.

بنی صدر که عزل شد، امام(ره) خودش فرماندهی کل قوا را برعهده گرفت. فرمان داد حصر آبادان باید شکسته شود. امام معتقد بود همه آحاد ملت وظیفه دفاع از کشور را برعهده دارند و مقاومت در مقابل دشمن، جهاد و دفاعی مقدس است.

حصر آبادان با پیشتازی نیروهای لشکر 77 ارتش شکسته شد. فتح بستان، فتح المبین، بیت المقدس و ... پشت سر هم رقم خورد و دشمن در بسیاری از مناطق به درون مرزهای خود عقب رانده شد.

نیروهای عمل کننده، همان نیروهای نظامی زمان بین صدر بودند. امکانات، همان امکانات بود. آنچه که در این میان تغییر کرد، نگاه "ما نمی توانیم" بود که تبدیل شد به باور "ما می توانیم".

گام دوم انقلاب نیازمند درس آموزی از این عبرت تاریخی و تقویت این باور سازنده و انقلابی است. محاصره اقتصادی و تحریم علمی و فشارهای سیاسی دشمن ممکن است زیاد باشد؛ اما اگر باورکنیم که با اتکا به خداوند و فرهنگ خودباوری و تکیه بر داشته های درونی خود می توانیم مشکلات را از پیش رو برداشته و در همه زمینه های اقتصادی و علمی و صنعتی و کشاوری و ... به استقلال برسیم، تحریم ها وفشارها تنها فرصتی برای ارائه نبوغ و شکوفایی استعدادهایمان خواهد بود. نگاه مردم مستضعف وآزادی خواه دنیا به ماست و عزت جمهوری اسلامی، الگوی مبارزه و خودباوری آنان خواهد بود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

متری شیش و نیم را ببینید

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۹ فروردين ۱۳۹۸، ۱۱:۵۳ ب.ظ


متری شیش و نیم را امروز عصر در سینما آیه قم دیدم.

بابت ساخت این فیلم باید به سعید روستایی تبریک گفت. برخلاف ابد و یک روز، این اثر، سیاه نمایی صرف و تحقیر جامعه ایرانی برای دریافت جوایز بین المللی را در اولویت قرار نداد. داستان فیلم تلاش داشت تا واقعیت تلخ اعتیاد و ذلت و نکبت ناشی از آن را به طور ملموس به تصویر بکشاند.

اگر چه بهتر است سینماها هشدار لازم را برای عدم تناسب محتوای فیلم با سنین زیر دوازده سال اعلام کنند؛ اما به هر حال دیدن این فیلم را باید به همه جوانان و نوجوانان کشور توصیه کرد. این فیلم به شکلی محسوس خطر اعتیاد و ابتلای به مصرف مواد مخدر را به خانواده ها گوشزد می کند و به جوانها هشدار می دهد که نکبت و مصیبت ناشی از مصرف مواد، شرف انسانی را به مرتبه حیوانی تنزل می دهد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

این گنجینه به زودی در قم رونمایی می شود

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۸، ۰۵:۵۷ ب.ظ

yilm_photo_2019-01-24_01-04-39.jpg


عصر دیروز با دعوت یکی از دوستان دیداری از ساختمان نیمه کاره موزه دفاع مقدس قم داشتم.

این ساختمان به زودی تکیمل و راه اندازی خواهد شد. پارک موزه دفاع مقدس قم در واقع پارک موزه انقلاب اسلامی نیز هست. قم در تب و تاب مبارزات ضد ستمشاهی نقشی محوری داشت که پرداختن به آن می تواند برای نسل جدید جامعه جذاب باشد. در دفاع مقدس نیز قمی ها خوش درخشیدند و از بدو آغاز تهاجم ارتش بعث، حضوری مشهود و سرنوشت ساز در جنگ داشتند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید در قم مزاری اختصاصی برای شهدای آزادی خرمشهر در نزدیکی حرم مطهر وجود دارد.

بازار ترورها در قم داغ بود؛ اما از ویژگی های دیگر قم در سال های جهاد و حماسه را باید بمباران پیاپی این شهر توسط هواپیماها و موشک های دوربرد ارتش بعث دانست. حساسیت خاصی که دشمن روی شهر محوری و مهم قم داشت باعث شده بود کینه آنان به مردم مظلوم این شهر بارها در قالب به خاک و خون کشاندن مردم بیگناه کوچه و بازار سر باز کند.

خیلی از خیابان های مرکزی شهر قم دستکمی از مناطق عملیاتی دفاع مقدس نداشته و بارها چه در کوران انقلاب و چه در سال های دفاع مقدس، خون زن و مرد و کودک این دیار در کف آن بر زمین ریخته است.

مکان احداث موزه انقلاب و دفاع مقدس قم جایی مناسب و قابل دسترسی است. با توجه به نقش مهم قم در دهه های مربوط به انقلاب و دفاع مقدس و نیز تردد زائران خارجی در این شهر و تمایل آنها به بازدید از این موزه، انتظار می رود دوستان دست اندرکار در تهیه محتوای این گنجینه تاریخی نهایت دقت و اهتمام خویش را به کار گرفته تا مجموعه ای در خور جایگاه جهانی شهر مقدس قم با قابلیت پیام رسانی برای ملت های آزادی خواه دنیا آماده بهره برداری شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ایران عامل طوفان در عراق!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۸، ۰۸:۴۵ ق.ظ

در همین چند روز اخیر، سیل و طوفان وحشتناک در کشور عراق، خسارت هایی به همراه داشت و خبرگزاری ها درباره خسارت های ورود این سامانه به کشورمان هشدارهایی داده بودند.

همین روزها تصاویر مربوط به تخریب یک پل بر اثر طغیان رودخانه در کشور نیوزلند نیز توسط رسانه های کشورمان منتشر شده است.

بعد عده ای شایعه ساخته اند که سیل در ایران به خاطر بارورسازی ابرها رخ داده است! درست مثل ادعای تکراری وقوع زلزله بم و کرمانشاه و... به دلیل انجام آزمایشات هسته ای!

از نظر علمی، بارور سازی ابرها نمی تواند این حجم از باران را ایجاد کند؛ اما آیا سیل و طوفان و زلزله همزمان در کشورهای دیگر هم به خاطر بارور سازی ابرها در ایران بوده است؟!

حواسمان به شایعات فاقد مبنا و غیر مستند در فضای مجازی باشد. دشمن درصدد موج سواری و ایجاد التهاب روانی در جامعه است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

شیراز و سیل شایعه!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۸، ۰۸:۳۰ ق.ظ

اسامی تمام جانباختگان سیل اخیر شیراز در سطح رسانه های عمومی منتشر شده است.

هیچ خانواده ای نیست که با فضای مجازی بیگانه باشد.

این که منابع ناشناس با سوءاستفاده از فضای آزاد مجازی مدعی شده اند تعداد کشته شدگان سیل شیراز بسیار فراتر از آمار اعلام شده است، دروغی بیش نیست.

مطمئن باشید حتی اگر یک نفر بود که اسمش در فهرست منتشر شده رسانه ها قرار نداشت، عکس و خبری از او از طرف خانواده یا دوستانش در همین فضای مجازی به سرعت نور! انتشار پیدا می کرد.

به شایعات توجه نکنیم و آرامش روانی جامعه را دستخوش ماجراجویی و فرصت طلبی خبرسازان ناشناس قرار ندهیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

خمینی از همه جوان تر بود!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۷ فروردين ۱۳۹۸، ۱۰:۵۳ ق.ظ

هر یک از فصول سال، سر جای خود لازم و حیاتی است و خاصیت خودش را داراست. بهار میوه خودش را دارد و تابستان هم محصول خودش را.

گاهی وسط زمستان که به ناگاه هوا گرم می شود، درخت ها شکوفه ای نابهنگام می زنند که برایشان ضرر دارد.

اداره مملکت هم به مدیران پیر نیاز دارد و هم به نیروی جوان. معیار در توانایی افراد، صرف سن و تاریخ تولد نیست. خرد و تجربه مدیران کارکشته و یا قدرت و نشاط جوانی، هر دو برای پیشبرد یک هدف، بایسته و لازم به نظر رسیده و مکمل هم محسوب می شوند. جبهه حق، هم حبیب بن مظاهر می خواهد هم قاسم بن الحسن علیه السلام را.

آن چه مهم است وجه کاربردی و انگیزه ورود به میدان و تلاطم برای تأثیر گذاری و حرکت است.

انقلاب اسلامی به بلوغ چهل سالگی رسیده و قرار است با بهره گیری از تجربیات تاریخ ساز خود، گام دوم را در جهت دستیابی به اهداف عالی و تحقق تمدن نوین جهانی با استحکامی بیش از گذشته بردارد.

در این خیزش هدفمند، تفکر جوان و نشاط روحی و انگیزه قلبی واراده مستحکم، عناصری است که حرکت انقلاب اسلامی را شتاب می بخشد. به عبارت دیگر، توقف برای یک انقلاب، سمّی مهلک به حساب می آید، خواه این توقف از سوی جوانان باشد و یا کهنسالان. حرکت مستمر و رو به جلو، تضمین حیات یک انقلاب فراگیر و تمدن ساز است، خواه از سوی جوانان صورت بپذیرد یا کهنسالان.

بنابراین آن چه که درباره ضرورت حضور جوانان در عرصه های راهبردی و مدیریتی انقلاب اسلامی بیان می شود در واقع معطوف به دل های جوان و روحیه های با نشاط و انگیزه و اراده های پولادین در راه تحقق اهداف متعالی انقلاب جهانی اسلام است. اسلام به خستگی و گوشه نشینی و انفعال و انزوا روی خوش نشان نمی دهد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سلبریتی عزیز دقت کن!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۸، ۰۸:۴۵ ب.ظ
1ppk_photo_2019-01-22_07-19-23.jpg

سلام سلبریتی!
کسی انتظار ندارد که وقت بگذاری و درباره چیزی که نمی دانی مطالعه و پژوهش کنی؛ اما یک جستجوی ساده در اینترنت کار سختی نیست.
کشور آمریکا اخیراً شاهد آتش سوزی های وسیع و خانمان سوز بود که ارتش پرادعای این کشور هم تا مدت ها قادر نبود آن را مهار کند.
سیل و طوفان های آمریکا را هم می توانی با یک جستجوی ساده پیدا کنی. در سیل ماریا سه هزار آمریکایی کشته شدند. 
کشورهای دیگر جهان هم از این دست حوادث را بارها تجربه کرده اند. به فهم شما لابد آنجا هم چهل سال مرگ بر فلان کشور را سرداده اند!
دقت کن اخوی! شما توپ را خوب شوت میزنی، قبول؛ اما شهرت و موفقیتت در یک رشته دلیل نمی شود که یکهو احساس کنی مغز متفکر جامعه هم هستی و نظریه پردازی کنی.
الان یک نفر بگوید آتش سوزی های وسیع در کالیفرنیا اثر مرگ بر آمریکا گفتن ما بود خود شما حس روشنفکری ات گل نمی کند که بگویی این حرف ها خرافات است؟ بعد خودت چشمت را می بندی و مینویسی که چون مرگ بر آمریکا گفتیم در کشورمان سیل آمد؟! قبل از انقلاب، سیل و زلزله نداشتیم؟ 
یک دقیقه، فقط یک دقیقه وقت بگذار، فکر کن و بعد حرف بزن. عرض دیگری نیست.
  • سیدحمید مشتاقی نیا

تداوم انقلاب، در گرو حاکمیت اخلاق

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۸، ۰۵:۰۷ ب.ظ

محور فعالیت های انقلاب اسلامی از بدو شروع مبارزات ضد ستمشاهی، مبتنی بر معنویت و آموزه های اخلاقی بود. نماز ظهر عاشورا نمادی از دلبستگی مجاهدان فی سبیل الله به احکام دین است که حتی در بحبوحه خطر نیز دل از تعلقات معنوی و اجرای فرامین الهی نبریده و در همه مقاطع حرکت و جوشش انقلابی خویش رضایت خدا را مدّنظر قرار می دهند.

امام(ره) هر نوع ظلم در روند مبارزات را نهی می نمود و از سوی دیگر بر ضرورت انس بیشتر با خدا تأکید داشت.

از همین رو، نسلی انقلابی در جریان نهضت اسلامی ایران پدید آمد که مصداق آیه "الذین یومنون بالغیب" قرار گرفته و در همه احوال و امور، همواره خود را در محضر خدا می دید.

تقوا چیزی جز انس با خدا و نظارت بر خود از زاویه حاکمیت الهی نیست و تحقق این امر تنها در گرو ایمان کامل انسان ها به معاد و باور قلبی به حساب و کتاب الهی است.

گام دوم انقلاب، گام دوم انقلابی اسلامی است که با محوریت اخلاق و معنویت و عرفان و شور و شعور و حماسه شکل گرفت و در ورای همه جاذبه های مادی و بر خلاف تفکرات سیاسی ماکیاولی، قدرت را نه یک هدف، که ابزاری برای آبادانی آخرت دانسته و از این رهگذر، خدمت به خلق و توجه به مردم به عنوان ولی نعمتان انقلاب را دستمایه جلب رضایت خدای متعال می داند.

"اخلاق اسلامی" باید به عنوان عنصری سرنوشت ساز و مقوّم انقلاب اسلامی در عرصه های داخلی و بین المللی همواره مورد دقت و توجه برنامه ریزان و سیاستگذاران فرهنگی قرار بگیرد. بی تردید فرهنگ خدمت رسانی برآمده از اخلاق اسلامی است که با کمک عناصر محوری اندیشه انقلاب از قبیل استکبارستیزی، ساده زیستی و عدالت خواهی، تمدن نوین اسلامی را در سراسر عالم رقم خواهد زد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

ردپای دولت قبل و سیل اخیر

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۸، ۱۲:۲۱ ب.ظ

در جریان سیل اخیر، فقط 6200 واحد مسکونی در استان مازندران آسیب دید. هنوز از تعداد خانه های آسیب دیده در استان های گلستان، خوزستان، فارس، کرمان، کرمانشاه، لرستان و ... اطلاع دقیقی در دست نیست.

هیچ کدام از این خانه های آسیب دیده، جزء طرح مسکن مهر نبوده اند. علت این که این چند روزه زبان مسئولان دراز نشده و زیاد مقابل دوربین آفتابی نمی شوند، همین است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

انقلاب برادری

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۸، ۱۰:۲۱ ق.ظ

عدالت را به این معنا گرفته اند که هر چیزی سر جای خودش قرار داشته باشد و از این منظر، نظام اسلامی، نظام عدل است چه اینکه قرار است برخلاف نظام های مبتنی بر ظلم و بی عدالتی، حاکمیت حق را به منصه ظهور برساند.

تاروپود جمهوری اسلامی با عدالت سرشته شده و از این روست که همواره انتظار می رود همانطور که بنای نظام بر عدالت بوده، روند آن نیز مبتنی بر عدالت باشد.

عدالت شئون مختلفی دارد و علاوه بر عدالت قضایی، عدالت اجتماعی نیز مهمترین جلوه یک نظام حق طلب محسوب می شود. با پیروزی انقلاب اسلامی، جهاد فی سبیل الله در راه محرومیت زدایی آغاز شد و دستاوردهای رفاهی و خدماتی چشمگیری را برای مردم شهر و روستا به خصوص در مناطق کمتر برخوردار، به همراه داشت. این جهاد مقدس همچنان ادامه دارد.

توزیع عادلانه ثروت و برقراری عدالت در همه شئون جامعه بر دوپایه محقق خواهد شد:

یک- باور مسئولان و چهره های تأثیرگذار در رفتار عادلانه و اتخاذ سیاستهای مبتنی بر حق

دو- گسترش فرهنگ مطالبه گری بر اساس آموزه امر به معروف و نهی از منکر که فریضه حیاتی دین است.

نظام اسلامی باید الگویی از تلفیق آخرت گرایی و غنای مادی بوده تا به همگان ثابت کند سعادت دنیا و آخرت در گرو عمل به منویات دین و توجه به توحید و فطرت است. این امر مستلزم تحقق عدالت اجتماعی و نوسازی معنوی در همه زوایای جامعه است و البته منافاتی با همراهی و مساعدت به ملت های مظلوم دنیا ندارد.

در گام دوم انقلاب اسلامی، توجه به درون در راستای تحکیم عدالت اجتماعی با نگاه به بیرون در انجام رسالت دینی و انسانی حمایت از مظلومان و پابرهنگان عالم، آمیزه ای از حاکمیت مترقی دینی را جلوه گر خواهد شد و دوگانگی موهوم و شبهه غیرانسانی تقابل بین "محرومیت زدایی در داخل" و "رفع مظلومیت مردم ستمدیده جهان" را باطل میسازد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

از شمال کشور خبر می رسد

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۸، ۰۸:۲۴ ق.ظ

صدا و سیمای استان مازندران هنوز آن طور که باید مساله سیل شمال کشور و مشکلات سیل زدگان را جدی نگرفته است. توجه بیش از حد به برنامه های شاد و مفرح نوروز، باعث کمرنگ شدن اهمیت حادثه ای می شود که زندگی بسیاری از ساکنین این استان را آسیب زده است.

مردم مناطق سیل زده برای دریافت کمک های اهدایی باید در صفی طولانی مقابل مراکز اداری مثل فرمانداری و ... ایستاده و اعصاب و روان و شخصیتشان تحت الشعاع قرار بگیرد و ثمره آن هم بدخلقی نسبت به نظام جمهوری است.

مسئولان فکری اساسی کرده و از پشت میز بیرون بیایند و کمک ها را با هدایت شوراهای محل و روستا به در خانه نیازمندان رسانده تا عزت این عزیزان نیز خدشه دار نشود.

بچه های جهادگر بسیج همچنان در وسط میدان ایستاده و خدمت رسانی می کنند. خوب است پایگاه هایی که هنوز آستین بالا نزده اند نیز هر چه سریع تر وارد عمل شده و تجربه ای شیرین از تعهد نیروهای مخلص انقلاب نسبت به جامعه را ترسیم نمایند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

به این گروه جهادی اعتماد دارم

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۸، ۰۸:۱۵ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

این جمع از خواهران را میشناسم و به آنها اعتماد کامل دارم.

خواهرانی بسیجی از بابل با همراهی خواهران بسیجی محلی شهر سیمرغ به شناسایی دقیق خانواده های سیل زده نیازمند پرداخته و به طور مستقیم و فارغ از پیچ و خم های اداری و صفهای طویل سازمان های امدادی و با حفظ کرامت و شخصیت نیازمندان، کمک های لازم را به دستشان می رسانند.

نمی گویم برای خدا برای پیغمبر برای آخرت که به اقتضای وجدان و انسانیت خود در حد وسعتان کمک کنید:

خانم سیده ماجده نصراله زاده معصومیان، شماره کارت بانک تجارت ۵۸۵۹۸۳۱۰۲۴۷۳۹۷۲۳

یاعلی

  • سیدحمید مشتاقی نیا

انقلاب اسلامی زنده است!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۸، ۰۴:۴۲ ب.ظ

گاه وقتی سخن از دستاوردهای انقلاب اسلامی به میان می آید، زود دنبال تهیه فهرستی از پیشرفت های علمی و صنعتی و خدماتی و رفاهی و ... می رویم که البته همه این موارد در جای خود مهم و قابل اعتنا است؛ اما فراموش نکنیم جمله معروف حضرت امام را که فتح خرمشهر را نه فتح خاک که فتح ارزشهای اسلامی دانست.

بزرگ ترین ثمره انقلاب اسلامی تربیت انسانهایی است که ورای همه تعلقات مادی، انسانیت انسان را به رخ کشانده و فارغ از تمایلات غریزی، حرکت به سوی تکامل و فتح قله های شرف و انسانیت و کرامت را سرلوحه خویش قرار داده اند.

مطالعه زندگی نورانی بسیاری از شهدای گرانقدر انقلاب حاکی از تحول شگرفی است که آشنایی با راه امام و اهداف اسلام در روند حیاتشان پدید آورده است.

شهدای مدافع حرم در عصری که دشمن درصدد به فراموشی سپردن ارزش های اسلامی از طریق شبیخون فرهنگی بود، احیای دوباره طریقت رستگاری و جلوه ای از تربیت نسل پرفروغ جوانان انقلاب اسلامی است که نوید اهتزاز پرچم لااله الاالله بر تارک گیتی را سر میدهد.

انقلاب اسلامی زنده است و با نشاط و پرقدرت به دنبال تحقق آرمانهای انسانی و الهی؛ حرکت جهانی اش را تداوم خواهد بخشید.

دلسوزان انقلاب اسلامی و فعالان عرصه دفاع از ارزشها با تمرکز بیشتر بر عنصر تربیت، تقویت باورهای دینی و پررنگ سازی هنجارهای اخلاقی را باید به عنوان مولفه ای اساسی در حفظ انقلاب و تضمین گام های بعدی این راه، مدّنظر قرار داده و جهاد در عرصه تقابل با ناتوی فرهنگی دشمنان را یک فریضه مهم تلقی نمایند.

نشر معارف الهی و تبیین اهداف مقدس انقلاب اسلامی و تمدن بزرگ و نوین اسلامی که با همت جوانان آزادی خواه و عدالت طلب سراسر جهان محقق خواهد شد مستلزم میدان داری نسلی است که آموزه های مکتب وحی را در تار و پود وجود خود حس نموده و دستیابی به اهداف دین و انقلاب را همواره دغدغه مستمر خویش بداند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

انقلاب جهانی مستضعفین

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۸، ۱۲:۳۴ ب.ظ

جهان سالها شاهد دو قطبی چپ و راست، ذیل عنوان کمونیسم و سرمایه داری بود. آن چه در تاریخ ثایت شد این است که حکام همه مکاتب مادی، از یک منشأ فکری الهام گرفته و در نهایت یک افق را برای تحقق آرمان هایشان دنبال می کنند. از نظر مکاتب مادی عالم، "قدرت" یک عنصر محوری و معیاری برای اثبات حقانیت است و در این چرخه، هر نوع مقاومت و مخالفتی مستحق نابودی است.

مکاتب مادی عالم، انسان را در قالبی حیوانی تعریف نموده و از این منظر موفق به تأمین نیازهای روحی و فطری بشر نگردیده اند.

درد مشترک دیگری که باطن حاکمیتهای برخاسته از مکاتب مادی چپ و راست را عیان می سازد، مقوله جاه طلبی و خودمحوری است؛ به گونه ای که در احزاب پرادعای حامی ظاهری طبقات کارگر و کشاورز، سهم خواهی بیشتر و منفعت جویی و عافیت طلبی باندی و جناحی بیداد نموده و در نهایت، شعار نجات محرومان را به داعیه ای پوچ و ریاکارانه بدل ساخته است.

انقلاب اسلامی ایران اما جنگ زرگری مکاتب دنیاطلب و مادی گرا را برهم زده و نظم نوینی در تقابل دو جبهه حق و باطل به معنای واقعی کلمه ایجاد کرده است.

انقلاب اسلامی ایران، تفکر حق طلبی را فارغ از هر نوع گرایش دینی و ملی، به عنوان یک معیار انسانی در جوامع بشری پررنگ ساخته و سرمنشأ تحول و جوشش نهضتهای آزادی بخش در سراسر پهنه گیتی قرار گرفته است.

گام دوم انقلاب، انسجام بیشتر ملتهای مستضعف جهان را رقم خواهد زد. گفتمان عدالتخواهی به عنوان رمز اتحاد فطری ملتهای دنیا با استفاده از ظرفیت رسانه و عنصر تبلیغ و احیای اندیشه های انسانی، صفی متحد و خلل ناپذیر را برای تقابل با جبهه زیاده طلبی و چپاولگری در عالم ایجاد خواهد نمود.

وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمْ الْوَارِثِینَ

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نماینده بابل را آب برد!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۸، ۰۷:۴۵ ق.ظ

با وقوع سیل در استان های مازندران و گلستان اخبار پراکنده ای از مفقود شدن چند شهروند در این مناطق به گوش می رسد.

سیل در شهرستان بابل نیز منجر به ویرانی بعضی از جاده ها و مسیرهای روستایی و قطع آب شرب شهروندان گردید.

در این میان، بی خبری از نماینده اول! بابل در مجلس منجر به بروز برخی گمانه ها از احتمال غرق شدن وی در سیلاب اخیر گردیده است.

پیگیری های علی نجفی خوشرودپی، نماینده فعلی و از دیپلمات های بی چون و چرا و وابسته به طیف پرتلاش و خستگی ناپذیر اصلاح طلبان که دولت را از خود دولت نیز بیشتر قبول دارد، می تواند منجر به حل مشکل آب آشامیدنی مردم بابل در مذاکرات بعدی برجام شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دعوتنامه اختصاصی!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۸، ۰۴:۱۸ ب.ظ

ods1_ابراهیم_خردمندی_اقا.jpg


جبهه ماندنشان طولانی شده بود. علی رضا به ابراهیم گفت: بهتر نیست برگردیم قم و درس و بحثمان را ادامه بدهیم؟ آنجا هم برای خودش سنگری است.

در حجره نشسته بودند که ابراهیم رو کرد به علی رضا و گفت: دیشب خواب عجیبی دیدم. سیدی نورانی که نمی توانستم صورتش را ببینم به من گفت: آقا ابراهیم! اینجا چه می کنی؟ گفتم: آمدم حوزه درسم را بخوانم. ادامه داد: شما باید بیایید و در دانشگاه ما درس بخوانی. پرسیدم: دانشگاه شما کجاست؟ گفت: به شما اطلاع می دهیم.

هر دو دقایقی سکوت کردند و بعد درباره تعبیر آن به گفتگو نشستند؛ اما به نتیجه ای نرسیدند. آخرش گفتند: انشاءالله خیر است.

فردای آن روز پستچی نامه های طلاب را به مدرسه آورد. نامه ای هم دست ابراهیم داد. علی رضا رفته بود لباس هایش را بشوید. وقتی به حجره برگشت دید ابراهیم مثل آدمی که خشکش زده باشد، بی حرکت نشسته و به نقطه ای خیره مانده است. کاغذی در دستش بود و مات و مبهوت نگاهش می کرد و توان صحبت نداشت. علی رضا ترسید. علت را پرسید؛ اما صدایی از ابراهیم در نمی آمد. با اشاره به او فهماند که نامه را بخواند.

علی رضا نامه را از دستش گرفت و خواند. با خطی زیبا نوشته شده بود: آقای ابراهیم خردمندی، شما باید بیایید و در دانشگاه ما درس بخوانید. پای نامه امضا زده بود: حسین بن علی بن ابیطالب. بدن علیرضا به لرزه افتاد. سریع پشت پاکت را نگاه کرد. هیچ نشانی از فرستنده نبود. فقط آدرس گیرنده ثبت شده بود.

گفت: ابراهیم! این که همان خواب دیشب است. ابراهیم تازه به حرف آمد: درست است. همان خواب است که عقلمان در تعبیرش به جایی قد نداد. علی رضا! دیگر ماندن جایز است. من باید به جبهه بروم و می دانم که در این سفر دیگر بازگشتی نخواهم داشت. تو خودت می دانی که چه کنی.

علی رضا معطل نکرد و رشته کلام را دست گرفت: من هیچوقت تو را تنها نگذاشتم. از کودکی هم بازی بودیم و بعد هم درس و مدرسه و هم حجره و هم رزم. هر جا بروی من هم با تو می آیم.

این حرف ها را یک شب، نزدیکی های عملیات کربلای چهار، علی رضا یوسفی در سنگر برایم تعریف کرد. ابراهیم خردمندی هم نشسته بود و سر به زیر داشت و می شنید. هر دو نفرشان از آن بچه های اهل حال و با معنویت بودند که از خلوت های شبانه و مناجاتشان می شد فهمید سیم شان به جای دیگری وصل است.

ابراهیم خردمندی جزو آخرین نیروهای باقی مانده در ام الرصاص بود. دستور عقب نشینی که آمد، سر حرفش ایستاد که شما بروید و من عراقی ها را مشغول می کنم. یک تنه ایستاد و تا گلوله آخر، مقاومت کرد. خشاب هایش که خالی شد، به طرف دشمن سنگ پرت می کرد. عراقی ها نارنجک که می انداختند خیز می رفت و قبل از انفجار، دوباره آن را به سمت دشمن پرتاب می کرد. دشمن فهمید او دیگر سلاحی ندارد. یکی از عراقی ها، نارنجکی را از ضامن خارج کرد و با تأخیر انداخت زیر پای ابراهیم. ابراهیم تا خواست آن را بردارد، منفجر شد و ...

علی رضا هم پای حرفش ایستاد و او را تنها نگذاشت. همان شب در نقطه ای دیگر از ام الرصاص، او نیز خود را به دانشگاه اباعبدالله رساند.

راوی: غلامرضا صادق نیا/ بابل

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بنی آدم و سیلاب!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ فروردين ۱۳۹۸، ۰۸:۴۰ ب.ظ

در حالی که مسئولان شهرداری بابل در حال تدارک و آغاز جشن های نوروزی در پارک شهید شکری هستند و لحظه به لحظه اخبار مربوط به آن را توسط رسانه های وابسته پمپاژ می کنند، مردم شهرهای زلزله زده ثلاث باباجانی و قصرشیرین در حال جمع آوری کمک برای سیل زدگان مازندران و گلستان می باشند.

راستی آب شرب بسیاری از مردم شهر بابل هم چند روزی است که قطع شده است.

خبری از ان جی او های خلق الساعه و دوربینی و پرهیاهو نیست؛ اما بچه های هیاتی و بسیجی بابل، چند کیلومتر آن طرف تر در حال کمک رسانی به مردم سیل زده روستاهای بهنمیر و سیمرغ هستند.

حوادث طبیعی، معرکه امتحان است. سربلند کسی است که خدا را در نظر داشته باشد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آب و خواب!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۳ فروردين ۱۳۹۸، ۱۲:۱۷ ب.ظ

t8bb_photo_2019-01-19_05-43-30.jpg


نمی گویم مثل مهدی باکری لنگه شلوارتان را بالا بزنید و بدون دوربین و خدم و حشم بروید وسط سیل زده ها و دردی را درمان کنید و مشکلی را برطرف سازید؛ نه، خدمت لیاقت می خواهد؛ اما لااقل محض رضای خدا دل از تفریح و خوشگذرانی بردارید و از قشم و کیش و سواحل جنوب، خیر سرتان دل کسی را آب نکنید.

نمی گویم مثل مردم باشید اما شبیه مردم باشید و دستکم، بر زخمشان نمک نپاشید. گلستان و مازندران و بخش هایی از کرمان و ... را آب برد شما را خواب نبرد!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

عیدانه شهید علم الهدی

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۲ فروردين ۱۳۹۸، ۱۲:۱۹ ب.ظ

*نامه روح بخش شهید سید حسین علم الهدی خطاب به خواهرش*

سید حسین علم الهدی از دانشجویان شهید پیرو خط امام است که در کربلای هویزه ماندگار شد و مزار او و یارانش امروز زیارتگاه عاشقان کوی وصال و شهادت است. این دانشجوی شهید در نامه ای زیبا خطاب به خواهر بزرگوارش که به مناسبت عید نوروز نگاشته شد توصیه هایی در خصوص تکلیف انسان به خصوص زنان در عرصه خلقت و لزوم هوشیاری در قبال جاذبه های فریبنده دنیا و فرهنگ مصرف گرایی غرب داشته که جالب و خواندنی است:

خواهر عزیز
پس از اهداء سلام و درود ، رسیدن به فلاح را برایتان آرزو می کنم.
چون در آغاز قدم گذاشتن در سال جدید از شما دور بودم و نتوانستم خود را به این راضی کنم که سال نو را آغاز کنیم و در این لحظات حساس از عمر با شما سخن نگویم ناچار قلم به دست گرفتم تا با شما حرف بزنم .
ساعتی پیش داشتم مطالعه می کردم که به یک جمله رسیدم در مورد این جمله زیبا فکر کردم و مناسب دیدم که نتیجه این ساعات فکر را که در آستانه شروع سال جدید بود ، برایتان بنویسم.
شاندلshandel متفکر بزرگ اروپای قرن بیستم درمورد چگونگی زندگی انسان در قرن بیستم می گوید:«انسان این عصر زندگی را وقف تهیه ی وسائل زندگی می کند.» 
ما زندگی را در رنج می گذرانیم تا راحتی و آسایش ایجاد کنیم تمام عمر می دویم تا لحظاتی بنشینیم .
تمام عمر زحمت می کشیم تا استراحت کنیم و البته عمر می گذرد و راحتی و نشستن و آرامش را لمس نمی کنیم و نمی یابیم زیرا مرتباً از طریق اجتماع به ما نیازهای جدید تلقین می شود
نیازهای کاذب و مصنوعی که دائماً درآدم بوجود می آورند بوسیله تبلیغات است تلویزیون را روشن می کنید بعد از دو ساعت خاموش می کنید به خودتان نگاه می کنید می بینید هفت هشت احتیاج خرید تازه بوجود آمد، که قبلاً لازم نداشتید قبلاً مثلاً با خاکستر دیگ را می شستید امروز حتماًباید پودر ... . بخرید
بوردا می خرید زن روز می خرید نگاه می کنید در فکر تهیه لباسها و مدلهای آن می افتید. استعمار فرهنگی و فرهنگ زدایی از طریق تقلید، تشبه رقابت مصرفهای مصنوعی و سمبلیک و جلب توجه است و اینجاست که به سخن عمیق محمد (ص) که «مَن یَشبَه بِقَوم فَهُوَ مِنهُ» که از کلمه شبیه استفاده شده اگر زندگیمان مثل اروپائی ها شد اگر وضع لباسمان مثل مدلهای ارائه داده شده زن روز و بوردا و خانم .... شد خود نیز از نظر خصوصیات انسانی و درک و انتخاب راه زندگی به سوی او شدن میل کرده ایم. 

یکنواختی و قالبی شدن انسانها درجوامع گوناگون مخصوصاً در ملت ما که مرتباً بوسیله برنامه های فرهنگی مان در سطح وسیعی از طرف مسئولان امر پیاده می شود همه در قالبهای ماشینیسم بخاطر بالا بردن مصرف جهانی مخصوصاً جهان سوم که دنیای صنعتی به ما تحمیل می کند . غارت اصالتها منابع معنوی واز بین رفتن خصوصیات زندگی شرقی و یا اسلامی که عبارت از مصرف هرچه کمتر و تولید هرچه بیشتر بوسیله عوامل آموزشی دگرگون می شود . چرا که اروپای صنعتی می بایست برای تولیدات اضافی خود مصرف کننده پیدا کند . و چه کند که بتواند کالای مصرفی بدهد و مواد تولیدی بگیرد و منت هم بگذارد و خود را هم بالاتر و متمدن قلمداد کند و اگر هم سواری خواست خر خوبی تربیت کرده باشدو... .
ابتدا با استعمار فرهنگی کار خود را آغاز می کند و سپس از یک خصیصه پاک و اصیل خدائی که برسم امانت به انسان داده شده استفاده می کند و آن تنوع که شکلی از تکامل است
می بینیم (همراه با درد) که تمام فلسفه ها و مذهب ها و ایده آلها و عشق ها و خواستنها و ... خلاصه شده در این: اصالت مال زندگی مادی است بنابراین وقتی زندگی مادی اصالت دارد هدف رفاه است پس برای چه باید کار کرد؟ برای ساختن وسایل آسایش.
بنظر شما آیا انسان امروز بیشتر آسایش دارد یا انسان دیروز؟
پس همه نیروهایمان صرف فدا کردن آسایش زندگی ، برای تهیه وسایل آسایش زندگی
داستان شازده کوچولو را خوانده اید؟
آیا قربانی شدن آسایش زندگی برای چه؟ برای تکامل؟ برای تعالی؟ برای رفتن به حقیقت؟
برای رسیدن به ایده آلهای مقدس انسانی؟ برای تقرب و نزدیکی به بهترین دوست و یار او(الله) و نه برای بدست آوردن وسایل آسایش زندگی . زیستن برای مصرف، مصرف برای زیستن
یک دور باطل دور حماقت کار - استراحت - خوردن - خوابیدن همین و بس !!!
بهتر است کمی فکر کنیم ملاک ما برای شناختن افراد چیست؟ مثال می زنم، آیا وقتی مثلاً به خواستگاری می روید چه می پرسید؟ می پرسید که آدم باهوشی هستید؟ باشهامت هستید؟ چه مقدار وقار و اصالت دارید؟چه مقدار قرآن را درک کرده اید؟ چه مقدار در تاریخ و اقتصاد و جامعه شناسی و انسان شناسی و تفسیر و فهم سخنان ائمه مطالعه دارید؟ معلوماتتان چقدر است؟و . . . . هرگز !
درست همانگونه می اندیشیم و همانگونه انتخاب می کنیم که فرهنگ مادی بورژوازی غرب بما تحمیل کرده و معیار ارزشهامان بسته بندی شده از غرب می آید ، اما خود نمی دانیم و نمی فهمیم و خیال می کنیم که اندیشه و فکرمان اسلامی است
در صورتیکه اندیشه ای که قرآن بما می خواهد بدهد درست عکس آنست و با آن در تضاد کامل است
و اصلاً اندیشه ی تربیتی قرآن برای از بین بردن چنین ارزشها و معیارها و طرز تفکرها و برداشتها و چنین شناختی است به زندگی حیات وسایل مادی نیازها آرزوها خواستها ایده آلها و ... .
وما تمام تلاشمان و ناراحتی هایمان و رنج ها و حتی نوع احساسهامان در اینست که بهتر زندگی کنیم بجای اندیشیدن به اینکه چگونه باید زندگی کنیم و چرا؟ زندگی یعنی چه؟ تلاش برای چه؟ اصلاً چرا زندگی کنیم؟ و به اینها توجه نداریم ؛ چراکه نتوانستیم خود را از لجن فرهنگ بورژوازی نجات دهیم از لجن مصرف بدون تولید
از لجنزندگی خلاصه شده در مادیات، و تمام نیروهای خلاق و نبوغهای سرشار را در وسیله خلاصه خلاصه کردن، درست مثل کسی که پله ای گذاشته تا خود را به پشت بام برساند اما همینکه پا روی پلکان اول گذاشت آنقدر راجع به خود پله فکر می کند سوراخ سمبه های آن رنگ آن و... که لحظه ای خواهد رسید و گریبانِ مرگِ او را فرا گرفت و هنوز در فکر اینست که پله چوبی را تبدیل به فلزی یا فلزی را تبدیل به کائوچو یا طلا و یا ....کند و در نتیجه عمر تمام میشود و خود را به پشت بام نرسانده
خواهش می کنم این جمله را با دقت بخوان و فکر کن تا عظمت آنرا درک کنی اَلنّاس نیامٌ اِذا ماتوُ اِنتَبَهوُ(مردم خوابند وقتی که مردند متنبه می شوند ، بیدارمی شوند) که حدس می زنم این جمله زیبا از فاطمه ی(س)بزرگ آن الگو نمونه شاهد اسوه در همه زمانها برای همه نسلها و همه دختران و مادران تاریخ
آن چهره زنده که جز از وقایع مرگ او از تاریخ زندگیش چیزی نمی دانیم و او که باید در لحظه های زندگی در تصمیم ها در انتخاب ها در جلو چشمانمان باشد تا بیاموزیم که چگونه زندگی کنیم و چگونه بمیریم
نتایجی که من از این جمله گرفته ام به شما ارائه می دهم چه بسا که شما فکر کنید و به نتایج عمیق تری دست یابید
مردم خوابند1-خواب معمولاً در شب است و از خصوصیات شب تاریکی و سیاهی و ظلمات است
2-کسی که خواب است از وقایعی که در اطرافش اتفاق می افتد بی خبر است
3- " " " از خودش نیز بی خبر است
4-اگردشمنی داشته باشد به سادگی می تواند اورا از بین ببرد تا در دام بیندازد
5-هنگامیکه خورشید که مظهر نور است و روشنایی طلوع کرد انسان از خواب بیدار می شود
6-کلمه ناس بکار رفته به معنای توده مردم
7-چه کسی متنبه می شود بیزار می شود پشیمان می شود بعد از اینکه بیدار شد؟
کسی که می فهمد استعدادها و نیروهای بسیار در وجود داشته سرمایه های عظیمی خدا به او عطا کرده و آنها را راکد در عالم خواب و ناآگاهی قرار داده همانند آب راکدی که می گندد و بوی بد می دهد
و درثانی کار از کار گذشته و مرگ فرا رسیده و راه بازگشتی نیست
هدف او (الله)از آفرینش انسان تکامل بسوی اوست و سرمایه های مادی را در اختیار انسان گذارده تا در خدمت آن هدف بکار بریم، اما ... چگونه به دست خود استعدادها و نبوغهایمان را دفن می کنیم و در گورستان فراموشی رها می کنیم و به قول قرآن زندگی مان کافرانه می شود.
زین للذین کفروا لحیوة الدنیا و َیسخَروُنَ من الذین امنو و الذین اتقو فوقهم یوم القیامة
کسانی که کفر ورزیدند و حیات دنیا برای آنان زینت داده شده و ایمان آورندگان را مسخره می کنند ولی کسانی که تقوی پیشه کردند روز قیامت و حیات اخروی بر ایشان بسیار برتر و مهمتر است.
در آیه14سوره آل عمران مراجعه کنید و دریابید که در این آیه نقش زن در تعیین جهت فکری و مسیر زندگی مرد و اجتماع چگونه مطرح شده
الدنیا مزرعة الآخره
12یونس هرچه که نداشتیم از خدا می خواهیم و هنگامیکه خدا آنرا بما داد اورا فراموش می کنیم پس جزو مسرفین هستیم
کذلک زین للمسرفین ما کانو یعملون - ان الله لا یحب القوم المسرفین
  • سیدحمید مشتاقی نیا

جبل الصبر!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۸، ۰۵:۲۲ ب.ظ

زینب اگر می نشست و گریه می کرد، جای شماتت نبود.

مرد هستیم مثلا! و حادثه ای غمبار را که به چشم خود می بینیم حتی اگر حادثه دیده را نشناسیم، قلبمان به درد می آید، حالمان گرفته می شود و دل و دماغمان از بین می رود. این اقتضای سرشت انسانی است.

زینب، یک زن است. داغ دو فرزند را در یک روز دید. داغ برادرانش را دید آنهم به فجیع ترین نوع مصیبت. داغ یاران و همراهان، درد غربت و تشنگی و اسیری و آوارگی و ... اگر می نشست و فقط می گریست، هیچ جای ملامت نبود. مویه کرد و آه کشید و پریشان؛ اما توقف نکرد.

زینب یک زن است؛ اما دختر علی است، یک زن حیدری است.

ایستاد و خم نشد و زبان گشود و سخن گفت و فریاد زد.

زبان یک رسانه است که رایگان و بی منت در اختیار بندگان خدا قرار گرفته است. زینب قدر رسانه و معجزه آن را می دانست و یک تنه با یک رسانه در مقابل هزاران رسانه دیگر که در اختیار دشمن بود، قد علم کرد. او می دانست صداقت و استدلال، هیمنه پوچ تبلیغات دشمن را بر باد خواهد داد که داد.

عاشورا بعد از خطبه های زینب، عاشورا شد و ماند و محور تاریخ قرار گرفت. زینب اگر می گریست جای شماتت نبود؛ اما او تکه ای ای از جورچین میدان نبرد با باطل بود. راه حق گاه از میدان رزم می گذرد و گاه از عرصه قلم و بیان. زینب، زن بود و حماسه آفرید؛ زن اگر زینب باشد صحنه جهاد فی سبیل الله و جبهه تقابل با پلیدی ها جا برای سربازی در طریقت حق، بسیار دارد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا