اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین نظرات

۱۴ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

باز هم اعتراض به عملکرد دانشگاه آزاد

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۲۹ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۱۷ ق.ظ

خبرگزاری فارس: وضعیت نابسامان فرهنگی دانشگاه آزاد بابل رسیدگی شود


امام جمعه بابل خواستار نظارت بر فضای نابسامان فرهنگی در دانشگاه آزاد این شهر شد.

خبرگزاری فارس به نقل از امام جمعه محترم شهرستان بابل در خطبه های نمازجمعه این هفته آورده است:

"روحانی با انتقاد شدید از وضعیت ضدفرهنگی در دانشگاه آزاد اسلامی بابل و با بیان اینکه براساس نامه اعتراضی 700 دانشجوی این دانشگاه نسبت به رئیس دانشگاه درباره عدم تخصیص وجوه فرهنگی، یک سایت محلی اقدام به انعکاس این نامه اعتراضی کرد، گفت: اقدام انتشار این نامه توسط رسانه‌ها با واکنش و شکایت رئیس دانشگاه در مراجع قضایی مواجه شد، سئوال این است آیا وضعیت موجود فرهنگی جای واکنش دارد، بسیاری از دانشجویان از وضعیت نابه‌سامان این دانشگاه ابراز نگرانی کردند و بنده از ریاست دانشگاه آزاد کشور می‌خواهم که این مساله را مورد پیگیری قرار دهد."

با روی کار آمدن دولت جدید، دانشگاه آزاد نیز با یک عقبگرد محسوس، در حالی که پس از سال ها تلاش و مجاهدت دلسوزان قرار بود به نظارت ملی از سوی نهادهای علمی کشور تن بدهد دوباره سیر قهقرایی خود را در پیش گرفت و به یک نهاد آزاد و نظارت ناپذیر تبدیل شد.

بی شک هر کس که در روی کار آمدن دولت یازدهم و انزوای گفتمان اصیل انقلاب اسلامی نقش داشته، در وضعیت فعلی دانشگاه آزاد نیز مقصر شناخته می شود.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

فوری! نامه سرگشاده به ریاست دادگستری مازندران

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۴۹ ق.ظ

ریاست محترم دادگستری استان مازندران استاد بزرگوارم جناب حجت الاسلام تقوی با سلام ساعاتی پیش، برادر بسیجی مان سجاد پیروزپیمان از فعالان جبهه فرهنگی حزب الله مازندران با شکایت سرپرست دانشگاه آزاد بابل بازداشت شد. شکر خدا حضرتعالی که از خوش سابقه ترین مدیران ارزشی نهاد قضایی هستید بهتر از ما نسبت به دو طرف ماجرا و نوع تفکر و آمال و وابستگی ها و سوابقشان اطلاع دارید. البته هر شخصی با هر نوع تفکر و گرایشی به برکت وجود آزادی و عدالت در نظام اسلامی حق دارد که از هر فردی با هر تفکر و گرایشی به مراجع قانونی شکایت برده و تشخیص میزان حقانیت دعوای طرح شده، فارغ از ماهیت دو طرف برعهده دستگاه قضایی است. تا اینجای کار، هیچ بحث و حرف و حدیثی نیست. آن چه که دغدغه این حقیر برای نگارش این نامه بوده، نگرانی نسبت به عملکرد برخی قانون دان هایی است که نوع قانونگرایی شان توام با غرض ورزی های شخصی و جناحی و با انگیزه های آلوده به انتقام جویی و قدرت طلبی است. بازداشت یک خبرنگار جوان بسیجی در ساعات پایانی ماه مبارک رمضان و در آستانه تعطیلات چند روزه عید سعید فطر چنین شائبه ای را در برخی اذهان دامن زده است. به منظور رفع هر نوع سوئ تفاهم از حضرتعالی که بی اغراق و به گواهی همه نیروهای خط مقدمی جبهه انقلاب در مازندران، همواره سدی محکم و قابل اعتماد در مقابل طمع ورزی های صاحبان مکنت بوده اید استدعا دارم شخصا به این پرونده ورود پیدا کرده و مانع از مظلومیت احتمالی یکی از جوانان مومن انقلاب و اسلام بشوید. طاعاتتان مقبول درگاه حق. والسلام علی عبادالله الصالحین. سید حمید مشتاقی نیا حوزه علمیه قم توضیح: سجاد پیروز پیمان خبرنگار سایت بلاغ نیوز در دادگاه انقلاب شهرستان ساری بازداشت شده است.م

  • سیدحمید مشتاقی نیا

کلاهبرداری کنید از ما جایزه بگیرید!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۲۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۶:۰۱ ب.ظ

اول با دقت به این پیامک توجه کنید: بارساندن تماسهای دریافتی خود از اپراتورهای غیرایرانسلی به20دقیقه تا 25 تیر،از 10 دقیقه تماس رایگان ایرانسل به ایرانسل بهره مند شوید. ملاحظه فرمودید? می گوید کاری کنید تا تماس های دریافتی تان به فلان قدر برسد تا از ما جایزه بگیرید! یعنی مثلا آن بابایی که با شما تماس گرفته را آن قدر پشت خط نگه دارید و باعث شوید پول از حسابش کم بشود تا با ما شریک شده و بخشی از سودی که برایمان از جیب رفیقتان برداشته اید را به شما پاداش بدهیم! شما بفرمایید این دعوت به همدستی برای خالی کردن جیب بندگان خدا چه نام دارد? اگر اسم این کار آموزش کلاهبرداری نیست پس چیست?! دست و پای شیطان که در ماه رمضان به غل و زنجیر بسته شده، این مدل زیر آبی رفتن های شیطنت آلود فقط کار بنی بشر است و بس!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بابل یا کابل? مساله این است!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۴، ۰۳:۱۹ ق.ظ

شب گذشته در نشست جمعی از جوانان فعال اجتماعی شهر بابل که با حجت الاسلام ناصری نماینده این شهر در مجلس برگزار شد شرکت داشتم. موضوع جلسه نقد و بررسی وضع خدماتی و عمرانی شهر و فعالیت های شهرداری بابل بود. حاج آقا ناصری سخنان جالبی داشت که برایم شنیدنی بود. ایشان نیز دغدغه خاصی نسبت به وضعیت شهر داشت که نشان می داد با جوانان منتقد حاضر در جلسه، همفکر و همنظر است. البته ویژگی خاص جلسه مذکور همین بود که حاضران از طیف های مختلف سیاسی و فرهنگی بودند. عبارتی را جناب آقای ناصری در توصیف وضع ظاهری شهر به کار برد که عمق نگرانی ایشان نسبت به سطح خدمات و توجه برخی مسئولان را به خوبی نشان می داد. جمله ایشان این بود: آدم وقتی وارد بابل می شود انگار وارد افغانستان شده است!! صحبت های این نماینده روحانی و دلسوز شهرمان به گمانم در شبکه های مجازی تلفن همراه به خوبی منعکس شده باشد. در تمام مدت برگزاری این جلسه چند ساعته، فقط به این موضوع فکر می کردم که وقتی جوانانی چنین فرهیخته و اهل درد و دلسوز و مطلع دور و برمان وجود دارند که حاضرند بی هیچ منتی نقدها و ایده های سازنده خود را در اختیار مسئولان قرار بدهند، چرا باز هم گوش شنوایی دستکم برای شنیدن حرفهایشان در حوزه مدیریت شهری وجود ندارد?! دورادور از تجربه و پختگی جناب آقای کاردگر، رییس شورای اسلامی بابل تعاریفی شنیده ام. واقعا از ایشان انتظار می رود خودش دنبال این بچه ها راه بیفتد و از آنها بخواهد تا انتقادها و پیشنهادهایشان را در اختیار او و همکارانش قرار دهند. بی تعارف اگر اعضای شورای شهر و شخص شهردار در ادعای خدمت بی شائبه به مردم صداقت دارند - که انشالله چنین است- باید از ایده های نخبگان شهر استقبال نمایند. جنبش مطالبه گری از مسئولان شهری وارد مرحله ای حساس شده و بنا دارد تا متولیان امور شهری را مجاب کند که برنامه های خود را در تراز شهر با تمدن و فرهنگ اصیل بابل قرار دهند. یکی از پرسش های جالب این جریان خودجوش که البته پاسخ آن با سکوت اکثریت اعضای شورای شهر مواجه شده این است که آیا از عملکرد شهردار منتخب خود راضی هستید?! همان طور که عرض کردم کمتر کسی شهامت پاسخ به این سوال را داشته است. تحلیل این واقعه باشد برای بعد. حاج آقا ناصری جمله عمیق دیگری را نیز به کار برد که البته ریشه ای فقهی داشته و کنایه ای ابلغ من التصریح است: هر مسئولی که می داند فرد یا افرادی شایسته تر از او برای تصدی امور وجود دارند حرام است که در آن پست باقی بماند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

جشنواره ملی پوستر بیداری

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۹ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۴۳ ب.ظ

"فراخوان جشنواره ملّی پوستر بیداری"


موضوعات:

-نهضت جهانی اسلام و قیام کربلا

-بیانات امام خمینی و مقام معظم رهبری در خصوص مقاومت و بیداری اسلامی

-مردم و زیارت امام حسین علیه السلام

-پیاده روی اربعین حسینی

-فلسطین مسأله اول مسلمیـن و مبــارزه بـا رژیم صهیونیستی

-تجلیل از مقام ارجمند شهدای بیـداری اسلامی و مدافع حرم

-قتل عام مردم یمن و جنایات آل سعود

-نهضت گسترده مردمی در دفاع از هویت اماکن مقدس عراق و سوریه

-بیداری اسلامی، بحرین، مصر، تونس و...


جوایز:

-نفر اول: لوح سپاس، تندیس و مبلغ هفت میلیون تومان

-نفر دوم: لوح سپاس، تندیس و مبلغ پنج میلیون تومان

-نفر سوم: لوح سپاس، تندیس و مبلغ سه میلیون تومان


جوایز بخش‌های جانبی به تعداد هفت نفر هرکدام پانصد هزار تومان.


مهلت ارسال آثار: 30 مرداد ماه 1394


ثبت نام در www.posterbidari.com

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اصولگراها این جمله را با آب طلا بنویسند!!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۹ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۰۰ ب.ظ

اواخر سال هشتاد و هفت، هنوز چند ماهی به انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده بود. از همان وقت مباحثی مطرح بود که آیا جناح اصولگرا [ البته مدعی اصولگرایی ] آیا در این دوره از محمود احمدی نژاد حمایت کند یا برود سراغ چهره ای مطیع و فرمانبر? احمدی نژاد در آن چهارسال نخست نشان داد که ممکن است آنچه که اسلام و انقلاب و رهبری می گوید، باشد اما به یقین آنچه که باندهای قدرت می خواهند، نیست. اظهارنظرها در این باره بسیار بود. محمدجواد لاریجانی، مغز متفکر راست سنتی، در این بین اظهارنظری کرد که مهری بر پایان این نوع مجادلات بود. لاریجانی گفت: ما اصولگراها چاره ای جز حمایت از احمدی نژاد نداریم. خیلی دلم می خواهد حضرات اصولگرا و پایداری و دیگر مدعیان همسو، این عبارت کلیدی را بالای دفتر مشقشان بنویسند و هر شب ده بار آن را تکرار کنند. خرد اصولگراها وقتی به کار افتاد و از تسخیر سحر اکبر خارج شد، فهمید که این تنها احمدی نژاد مستقل بود که توانست فضای سیاسی کشور را از حلقوم اصلاح طلبان خارج کند تا در پرتو آن نفعی هم به ایشان برسد. سال ۸۸ نیز تنها کسی که یارای رقابت با نخست وزیر منسوب به امام را داشت، فقط محمود احمدی نژاد بود. خرد مستقل و غیر متاثر، اذعان داشته و دارد که میان گفتار و رفتار سایر مهره های شاخص اصولگرا آن قدری فاصله هست که نتوانند به زور پول و شعار، اعتمادی را در دل پابرهنگان انقلاب جلب کنند. الان هم اوضاع همان است که می بینید. من وقتی تقلای صاحبان قدرت را برای حذف احمدی نژاد می بینم، زحمتی برای رفع شبهات و پاسخ به تخریب ها به خود نمی دهم. فقط لبخندی می زنم و این عبارت را تکرار می کنم: شما اصولگراها، پایداری ها، حزب اللهی ها و ... چاره ای جز حمایت از احمدی نژاد ندارید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

باز هم رسایی دسته گل به آب داد!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۶:۱۵ ب.ظ

باز هم رسایی دسته گل به آب داد! باز هم افشای زوایایی پنهان از زندگی یک روحانی که عمری است می کوشد تا کژی ها را به فریاد کشانده و هر آنچه و هر آنکه را که در انحراف از مسیر اسلام ناب و انقلاب اسلامی می داند به تقابل فراخواند. این ماهیت حقیقی حمید رسایی، نماینده ای است که سالهای سال، آرزوی مافیای فساد و اژدهای هفت سر قدرت و ثروت را در تعامل و تفاهم با خویش به گور فرستاده است. این روزها دوباره حمید رسایی، سیبل حملات بوقچی های سیاست باز قرار گرفته تا یکبار دیگر به زعم برخی، اثبات شود که مخالفان با فساد، خودشان دستی در آتش داشته و اهل بخیه اند! سفر تبلیغی حجت الاسلام رسایی به فنلاند دستمایه ای شد برای این ادعا که نماینده مبارز با جریان های فساد، خودش نیز اهل رانت بوده و دامنی آلوده دارد. تیم های تخریبی جریان های فشار وابسته به از مابهتران تازه به دوران رسیده و البته مدعی تملک نظام، حواسشان نبود قبل از آنکه آتش تهیه خود را تدارک ببینند لااقل سری به قسمت تصاویر وبسایت این نماینده روحانی مجلس بزنند و ببینند که رسایی، پیش از نمایندگی در مجلس و حتی در دوران شوم حاکمیت اصلاحات نیز به عنوان مبلغی برتر و نمونه همواره از سوی مسلمانان مقیم اروپا برای تبیلغ در مناسبت های مذهبی دعوت می شده و این مساله، امری عادی بوده و ربطی به جایگاه نمایندگی وی ندارد. البته یکی از نمایندگان روحانی و شمالی مجلس در تماس تلفنی حقیر به نکته ای ظریف در این رابطه اشاره کرد که بیان آن خالی از لطف نیست. ایشان فرمود اینکه در زمان تعطیلات دوهفته ای مجلس، یک نماینده از حق استراحت خود می گذرد و در کسوت یک روحانی، با سفر به قلب اروپا از فرصت ایام الله رمضان برای تبلیغ دین اسلام و نشر اهداف انقلاب اسلامی بهره می گیرد یک امتیاز و یک ویژگی برجسته محسوب می شود. حضور این نماینده فعال و پرآوازه به عنوان یک مقام سیاسی در قالب یک مبلغ دینی و ارتباط او با مسلمانان مقیم اروپا، شاه کلیدی برای اثبات پیوند سازنده دین و سیاست در ایران بوده و فرصتی ممتاز برای تقویت همبستگی و الفت قلوب مسلمین با نظام اسلامی محسوب می شود. خوب تا اینجای کار که ثابت شد تیم های تخریبی جز بر مبنای یک بغض سیاسی، حرفی برای گفتن ندارند. همین بوقچی ها بودند که در جریان مسابقات جام جهانی فوتبال در برزیل، بیشترین هجمه را در زیرسوال بردن ماموریت نظارتی مجلس به حمید رسایی برای سفر به آن کشور به کار بستند، در حالی که حجت الاسلام رسایی به رغم مسوولیت مستقیم در بررسی پرونده فساد در فوتبال، از ابتدا اعلام کرده بود با این سفر مخالف است. جالب آنکه با انصراف او و جایگزینی افراد دیگر، هیچ حس مسولیتی از مدعیان تخریبچی که اساس سفر یک نماینده مجلس به برزیل را زیر سوال می بردند، شنیده و دیده نشد و دیگر حتی کسی نپرسید نتیجه و گزارش سفر نمایندگان مسافر برزیل، چه بوده و به کجا ارایه شده است?! بگذارید یک چیز را صاف و پوست کنده به شما بگویم. مطمئن باشید اگر یک قبض پرداخت نشده آب و برق مرتبط به حمید رسایی دست باندهای قدرت طلبی که منافعشان از زبان و قلم انقلابی این روحانی سازش ناپذیر و الگو گرفته از شهید مدرس به خطر افتاده، قرار می گرفت از او یک مفسد اقتصادی تمام عیار، همطراز سرکردگان نانجیب خودشان که تخلفات چند میلیارد دلاری کرسنت و استات اویل و ... را یدک می کشند، می ساختند! خالی بودن دست آنان و تمسک به خاله زنک بازی در تخریب وجهه حمید رسایی، گویاترین سند در وجود پاکی و بی آلایشی در پیشینه رفتاری این روحانی و نماینده مجلس می باشد. حالا که شب های قدر و لحظات غربت مولاست بگذارید به این نکته هم اشاره کنم که به شهادت تاریخ، علی علمدار تمام جنگ های رسول خدا با کفار بود و از همان غزوه بدر که ثابت شد نیمی از قریشیان به هلاکت رسیده در نبرد، از دم تیغ ذوالفقار او گذشته اند، کینه علی، آتش زیر خاکستری شد که در دل ناپاک مشرکان و منافقان بر جای ماند و منشا تمام ناجوانمردی های روا شده در حق او و شیعیانش، از سقیفه تا محراب مسجد کوفه و از صلح تحمیلی حسن تا عاشورای خونین حسین علیه السلام قرار گرفت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بازار بابل می خروشد!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۱۱:۱۵ ق.ظ

شنیده شده در جلسه اخیر جمعی از نمایندگان صنوف مختلف بازار شهرستان بابل، تصمیم گرفته شد که به زودی در اعتراض به بی ضابطه بودن محاسبه مالیات از کسبه، تجمعی گسترده توسط بازاریان در یکی از مساجد مرکزی شهر برگزار شود. این تجمع، نخستین اخطار رسمی به مسولان جهت پاسخگویی به اصناف و تغییر در روش های غیرمتعارف و توجیه ناپذیرشان در خصوص محاسبات مالیاتی بوده و چنانچه با بی توجهی مسولان امر مواجه شود، دیگر مراحل اعتراض را به دنبال خواهد داشت. بازاریان بابل تاکید دارند که پرداخت مالیات را وظیفه خود دانسته و به هیچ وجه قصد فرار از مالیات را ندارند. آنها معتقدند مجریان قانون نتوانسته و یا نخواسته اند به مصوبات قانونی در خصوص محاسبه مالیات مودیان عمل نمایند. چند برابر شدن میزان مالیات برخی از کسبه باعث اخراج تعدادی از کارگران و گسترش معضل بیکاری و فقر در جامعه خواهد شد. چند برابر شدن مالیات ها در شرایطی است که بازار دچار رکودی کم سابقه شده است. به نطر می رسد با توجه به تعهد و دلسوزی برخی مسولان ارشد شهرستان، مدیران اداره دارایی ملزم خواهند شد تا به منظور رفع نگرانی ها و یا توضیح در خصوص نحوه عملکردشان ارتباط بهتری با بازاریان که همواره از حامیان بی منت انقلاب و نظام اسلامی بوده اند، برقرار نموده و با شنیدن دغدغه ها وتذکرات آنها نسب به جبران اشتباهات، تخلفات و یا سوتفاهمات احتمالی، اقدامی فوری نمایند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نامه سرگشاده به امام جمعه شهرستان بابل

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۱۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۲۲ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

امام جمعه محترم مردم شریف شهرستان بابل، حضرت حجت الاسلام والمسلمین روحانی؛

 با سلام و آرزوی قبولی طاعات، احتراماً باستحضار می رساند:

یکی از مهمترین ویژگی های نظام مردمی جمهوری اسلامی، همراهی مسئولان با بدنه اجتماع و احساس همدلی و همزبانی بین مردم و مسئولان است که همواره دلگرمی و پشتیبانی آحاد جامعه از ماهیت و رویکردهای حاکمیت دینی را به دنبال داشته است.

موضع اخیر شما در خصوص عملکرد شهرداری و شورای اسلامی شهرستان بابل که در جلسه شورای اداری این شهرستان مطرح گردید، مهر تأییدی بر این مدعاست که مسئولان حقیقی و دلسوز، تافته جدا بافته از مردم نبوده و با درک صحیح از معضلات عمومی، درد و رنج جامعه را درد و رنج خویش می پندارند.

اگر چه در لایه هایی از مسئولان، همچنان غرور ناشی از تصدی گری بر مساند اداری موج می زند؛ اما وجود مسئولانی که بی اعتنا به بازی های سیاسی و جنگ های زرگری کانون های قدرت و ثروت، به نقد صریح عملکرد مدیران در سطوح مختلف می پردازند نشانگر برخورداری آنان از روح آزادگی و آخرت اندیشی مدّنظر نظام سیاسی مبتنی بر مکتب وحی است.

بی شک موضع قاطع و صریح امام جمعه محترم شهرستان بابل در خصوص برخی کم کاری های مشهود در نهادهای خدماتی شهر، بغض فروخفته مردم دردکشیده ای بود که ظلم های خواسته و ناخواسته وارد آمده بر فرهنگ و تمدن ارزشمند دیار خود را ناباورانه به نظاره نشسته و نمی دانند که فریاد غربت خویش را در کدام محکمه سر بدهند.

هر کس که شناختی اندک از پیشینه و جایگاه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی شهرستان بابل داشته باشد با نیم نگاهی به وضع جاری بر امور خدماتی شهر، با این پرسش مواجه می شود که به راستی از عقب ماندگی و توسعه نابسامانی و انباشت مشکلات عمومی در این شهر مظلوم، قرار است چه نفعی عاید چه کسانی بشود؟ سؤالی که هر بار این حقیر از بعضی شهروندان شنیده ام این است که آیا برخی کم کاری ها و سوءمدیریت ها واقعاً از سر ضعف ناتوانی است و یا نیّتی خاص در عقبه آن وجود دارد؟ کیست نداند که پاسخ به این پرسش، هر گزینه ای که باشد جز بر ضرورت اقدامی قاطع و مردمی برای تغییر در وضعیت موجود، تأکید نخواهد داشت.

بر اساس آموزه های نورانی مکتب اسلام ناب، مردم حق دارند که بر عملکرد مسئولان نظارت داشته باشند و این نظارت در چارچوب فریضه مقدس امر به معروف و نهی از منکر (اصل هشتم قانون اساسی) رسمیت یافته است. جالب آن که به رغم تأکید اسلام بر ضرورت نظارت مردمی و توصیه های مکرر مقام معظم رهبری در لزوم بسط فرهنگ مطالبه گری و عدالتخواهی، دردمندانه شاهد آن هستیم که برخی مدیران ناآشنا با آموزه های دین، همچنان با تأسی از فرهنگ منحط به جامانده از حاکمیت طاغوت، گمان می کنند که میز و صندلی دو روزه دنیا – همان که از نگاه امام عدالت، کم ارزش تر از آب بینی بز است – جواز ترکتازی آنان بر امور جامعه را به امضا رسانده و هیچ وظیفه ای در قبال پاسخگویی به اذهان عموم و اعتنا به مطالبات ولی نعمتان حقیقی انقلاب، بر گرده ندارند. درد بزرگی است که معدودی از نورسته های عرصه مدیریت شهری، با ادعای ولایتمداری درصدد استفاده ابزاری از جایگاه ولایت برای مخفی نگاه داشتن ضعف های مدیریتی خود هستند؛ اما حاضر نیستند ذره ای در راستای تحقق بخشیدن به فرامین رهبری انقلاب برای پاسخگویی به مردم قدم بردارند!

این حقیر به عنوان طلبه ای کوچک از شهر بابل، دیار علم و فضیلت و فرهنگ، بر خود فرض دانستم تا نهایت سپاس و کمال امتنان خویش را از صراحت لهجه و استواری مثال زدنی حضرتعالی در دفاع از حقوق مردم بسیار لایق این شهر تقدیم نمایم.

و عجل اللهم فی فرج مولانا الصاحب الزمان

سید حمید مشتاقی نیا 94/04/14

  • سیدحمید مشتاقی نیا

دعا کنید به یزید مبتلا شوید!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۳۵ ق.ظ

روز پانزدهم رمضان است، بیایید با هم دعایی بخوایم. دستانتان را بالا بیاورید و رو به آسمان کنید و از ژرفای وجودتان، تمنا کنید: بارپروردگارا! ما را به یزید و یزیدیان دچار کن، اما هرگز، هرگز، هرگز معاویه صفتان را بر ما مستولی مساز. آن چه از یزید میمون باز سگ نواز شرابخوار ساخته است در نهایت، بریدن سر ما و آویختنش به نیزه کفر و تاختن استران بر پیکر صدپاره ما و اسارت خاندانمان است، همین! اما امان از معاویه و معاویه صفتان که در کاخ سبز حاکمیتشان نام خدا در اهتزاز است، ولی نیزه تزویرشان، رأس دین خدا را به نیرنگ نفاق، از پیکر ایمانمان جدا می سازد. دین پاستوریزه و مسخ شده معاویه، بدتر از آن است که چند صباحی، اعتقادمان را به زیر سم ستوران نگاه دارند. در حکومت معاویه، ظاهر دین محفوظ می ماند، ولی اشباه الرجال عالم دین، اخته شدگانی هستند که طفل نا رس نفاق را از پیوند نامشروع دنیا و آخرت به جامعه اسلامی تحویل می دهند. از ته دل آمین بگوید تا به جای معاویه، مبتلا به یزید بشوید!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آخرین خبر از کریمی فیروزجایی

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۴، ۱۰:۰۳ ب.ظ

علی کریمی فیروزجایی با عزمی راسخ آماده ورود به انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه شهرستان بابل می شود. کریمی فیروزجایی در دور گذشته توانسته بود اعتماد مردم این شهرستان را برای وکالت در مجلس به دست آورد اما سه سال پیش هنگامیکه مجددا برای ورود به عرصه رقابت ها آماده می شد به طور ناگهانی و غافلگیرانه ای از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد. فضاسازی کانون های قدرت در راستای انتساب وی به جریان موهوم انحرافی، از جمله دلایل رد صلاحیت این روستازاده جوان و بی ادعا عنوان گردید. علی کریمی فیروزجایی در شمار خانواده معزز شهداست و در بین مردم منطقه بندپی که اکثریت جمعیت حوزه انتخابیه بابل را تشکیل می دهند از محبوبیتی چشمگیر برخوردار است. جدی ترین رقیب سنتی وی که نفوذی انکارناپذیر در لایه های فرادستی قدرت دارد حسین نیازآذری است که به نظر می رسد او و برخی حامیان معنوی- سیاسی اش بیشترین حساسیت را نسبت به ورود دوباره این رقیب سرسخت داشته باشند. دکتر کریمی فیروزجایی را از یک منظر احمدی نژاد بابل می دانند چرا که او نیز برخواسته از متن مردم عادی جامعه بوده و با ورود خود به عرصه سیاست، معادلات معامله گران سیاسی شهر و استان و تاجران قدرت و مکنت را در هم پیچید. اینگونه است که او نیز مبغوض تمامی باندها و جناح های تمامیت خواه، اعم از چپ و راست و کارگزار قرار دارد. شنیده شده یکی از صاحب مسندان سیاسی شهر که کرسی منصب خود را به دلایلی لرزان و لغزنده می بیند قسم یاد کرده از هیچ کوششی برای تخریب چهره این جوان اصولگرا فروگذار نکند. گفتنی است علی کریمی فیروزجایی، تنها نماینده ای از استان مازندران بود که در اقدامی شجاعانه، عمکرد ضعیف هیات رییسه مجلس وقت را در قبال فتنه گران رسما زیر سوال برد. یکی از ضعف های مشهود در فعالیتهای انتخاباتی و سیاسی این چهره مستقل، عدم ارتباط با برخی از محافل مذهبی فعال در سطح مرکزی شهر بابل بود. بر اساس اطلاع موثق، در هفته های اخیر نشست ها و جلسات صمیمانه ای بین ایشان و تعدادی از محافل مطرح مذهبی و فرهنگی برگزار گردیده که نتایج حاصل شده، نشان می دهد بسیاری از حربه های تخریبی رقبای وی دیگر کارگر نبوده و علی کریمی فیروزجایی اینبار علاوه بر حامیان قدیمی خود در بندپی، طرفدارانی فعال و سرسخت در میان بدنه جوانان مذهبی شهر خواهد داشت.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

بهانه نیست!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۸ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۴۹ ب.ظ

خدای ناکرده فکر بد نکنید! قرار نیست اوضاع این گونه بماند. نه از وبلاگ نویسی پشیمان شده ام و نه حاضرم عرصه وبلاگ را با هیچ یک از فن آوری های مجازی شبکه های موبایلی عوض کنم. فعلا همین چند روزه جایی هستم که نه رادیو دارم، نه تلویزیون، نه اینترنت. فقط همین چند روز است و مشکل ادامه پیدا نخواهد کرد. با همه این اوصاف، دست و پا شکسته هم که شده انشالله یک روز در میان وبلاگ را به روز خواهم کرد. تا مشکل حل شود، مطمئن باشید به هر زوری شده اشک آتش را به حول و قوه الهی به روز می کنم. فعلا با اینترنت موبایلی که آن هم دم به ساعت قطع و وصل می شود وبلاگ را فعال نگاه خواهم داشت. از لطفتان سپاسگذارم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

صدف های آسمانی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۱۹ ق.ظ

دست های بسته, بالهای باز 

محفل معنوی بر بال خاطره فاطمیون.بزرگداشت ١٧۵شهید غریب غواص

.زمان:یکشنبه ٧تیر 

ساعت ١٠شب.

باروایتگری حاج عظیم ابراهیم پور از راویان برتر کشوری

 مکان:بابل چهارراه شهدا مسجد قهاریه .

لطفا برای پاسداشت حماسه عاشورایی این عزیزان اطلاع رسانی کنید

جبهه فرهنگی فاطمیون استان مازندران

  • سیدحمید مشتاقی نیا

یک فعال فرهنگی بابل اینگونه نوشت:

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۳۵ ق.ظ

✅از اکبرین تا نقویان...


خاطرم هست دبستانی بودم که شب های قدر و محرم و فاطمیه را پای منبر روحانی جوان و خوش صورت و صحبتی می نشستم که منبرش کشکولی بود از آیه و حدیث و شعر...ک

از شهدا خاطره میگفت و با چفه اشک هایش را پاک میکرد و حسرت شهادت را فریاد میزد. از غربت رهبری در ایام پس از جنگ می گفت و... سوز صدایش هنوز در گوشم زنگ میخورد.

بعدترها همان روحانی خوش صحبت و صورت شهرمان با قلمش معروف تر شد و خیلی بعدتر پایش به جعبه جادو هم باز شد.ولی نه صدا و سیمای خودمان.ما که نداریم ولی از تلویزیون خانه همسایه که به ماهواره وصل است چهره حجت الاسلام محمدجواد اکبرین که حالا نه عمامه داشت و نه سوز صدا را دیدیم که شده بود "کارشناس و اسلام شناس" و تا دلتان بخواهد رطب و یابس به هم می بافت که حکومت ایران دروغگو است و مردم شکنجه می شوند و فضای کشور مملو ترس است و ...

بله... محمدجواد اکبرین،همشهری ما حالا شده بود شهروند محترم من و تو و VOA. رفت که رفت...

حالا چرا در این شب ها یاد او کردم؟

برای اینکه ما از این همشهری ها کم نداریم!


 همین حاج ناصر نقویان که حالا در شهر یزد منبر میرود و افاضاتش شده تیتر یک من و تو و VOA روزی معلم اخلاق ما بود. دم از مظلومیت رهبری میزد و یاری ایشان را وظیفه میدانست.

 یک چند وقتی از ایشان بی خبر بودم تا سال 91 که ایشان در نطقی آتشین کشور را به دامداری! مسئولین را به شیردوش! و ملت ایران را به گاو تشبیه کرده اند!


استاد اخلاق ما که سال هاست بخاطر موضع گیری ها و حرف های نسنجیده اش از آنتن شبکه های داخلی دور مانده ظاهرا بدنبال جلب نظر شبکه های آن طرف آبی است. 


در آخرین افاضات ایشان که در شهر یزد ایراد شده است جملاتی دیده می شود که چرخش شخصیتی ایشان و یا شاید چهره واقعی شان به خوبی ظاهر میشود. نقویان در بخشی از صحبت هایش می گوید: خواندن دعای الهم کن لولیک در سازمان ملل کلاهبرداری دینی بود که بدترین نوع کلاهبرداری است!

اینکه چرا برخلاف اکثریت قاطع علما و مراجع تقلید ایشان این حرکت شجاعانه و به یادماندنی و تاثیرگزار رییس جمهور سابق را کلاهبرداری میداند سوالی است که می بایست خود حضرتشان پاسخ گویند.


در جای دیگر از صحبت نقویان در خصوص پرداخت نقدی یارانه می افزاید: 45 هزار تومان را با عنوان یارانه گداوار به مردم دادند و فکر کردند کار بزرگی کرده اند!


گذشته از اینکه ظاهرا سبد کالا به جناب نقویان تعلق نگرفته و به همین دلیل از نحوه توزیع آن بی خبرند باید به ایشان یادآور شد که پرداخت نقدی یارانه ها یکی از تصمیمات مهم دولت دهم و مورد تایید و حمایت رهبری معظم انقلاب قرار گرفته است.


اظهار نظر های غیرتخصصی و نابجای شیخ ناصر، سوت و کف و هلهله رسانه های معاند، لج بازی بر سر مخالفت با منویات رهبری و... همه ی این ها را بگذارید کنار ارادت قلبی و دیرین نقویان به یکی از سران فتنه که بارها در علن به آن اعتراف کرده.

قطعا شما هم به من حق میدهید یاد شیخ محمدجواد اکبرین بیافتم.


شاید کلام مولوی و پندهای مثنوی برای جناب نقویان آشناتر باشد.پس این وجیزه را با بیتی از مولانا به اتمام میرسانم

"بوی کبر و بوی حرص و بوی آز / در سخن گفتن بیاید چون پیاز"

آقای نقویان!بوی پیاز می آید. از جایی که شما ایستاده اید تا جایی که محمدجواد اکبرین ایستاده تنها چند قدم باقی مانده.


✏محمدمهدی آقاجانی

  • سیدحمید مشتاقی نیا