اشک آتش

از اسلام ناب آمریکایی بیزارم!از ادعای برتری هویج بر بسیج!از اسلام بی خطر بیزارم...از اسلام آسه برو آسه بیا...اسلام پاستوریزه...اسلام عبدالملک مروان...اسلام بنی امیه و بنی العباس...اسلام شیوخ منطقه!!...اسلام پر عافیت و بی عاقبت...
----------------------------------------------------------------------------------
باید گذشتن از دنیا به آسانی
باید مهیا شد از بهر قربانی
با چهره خونین سوی حسین رفتن
زیبا بود اینسان معراج انسانی

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

دوستان ناآگاه و پرچمی که از دست رفت!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۵، ۱۰:۵۵ ق.ظ

طلبه عدالتخواه سیرجانی، حجت الاسلام علی رضا جهانشاهی، یک روحانی بسیجی و ولایی بود که در مسیر عدالتخواهی، هیچ گاه اجازه سوءاستفاده را به دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی نداد. 

ممکن است از نظر عده ای، بعضی روش های او درست یا غلط بوده؛ الان کاری به این موضوع ندارم. دوستان خودی مسئول در نهادهای امنیتی و قضایی، اندک تحملی برای نقدهای او نشان ندادند و با برخوردهای شکننده خود او را به انزوا کشاندند. جهانشاهی می توانست نماد عدالتخواهی روحانیت انقلابی و ولایی باشد.

حالا به برکت اتحاد رسانه ای منتقدین نظام، شعار و پرچم عدالتخواهی به دست کسان دیگری افتاده است. قوه قضائیه و امنیتی ها نمی توانند در مقابل این اتحاد درونی و بیرونی، حرکت خاصی انجام بدهند. تنها شاهکار حضرات این بود که خواسته یا ناخواسته، پرچم عدالتخواهی و مبارزه با مفاسد اقتصادی را از جبهه انقلاب بیرون کشیدند.

در اوج برخوردهای سلبی با حجت الاسلام جهانشاهی و دوستان همراهش این تحلیل را به گوش مسئولان امر رساندم. آن موقع آقایان غرّه به قدرت و میز لرزان خود بودند. دلم می خواهد الان چشم در چشم آنها بپرسم: خوشتان آمد که زیبنده ترین شعار انقلاب اسلامی را از بچه های مخلص بسیجی و انقلابی گرفتید و حالا باید قهقهه زهرآگین قهرمانانی پوشالی و دشمن پسند را تحمل کنید که مفهوم عدالتخواهی را فقط در راستای به لجن کشاندن نهادهای کلیدی نظام به کار گرفته و سود حاصل از آن را به جیب غیرخودی ها سرریز می کنند؟!

  • سیدحمید مشتاقی نیا

افشای نقشه محرمانه دولت ایران برای تقابل احتمالی با نقض برجام!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۵، ۰۷:۰۸ ب.ظ

این که رئیس جمهور  ایران بعد از تصویت قاطعانه طرح تمدید ده ساله قانون داماتو توسط سنای آمریکا گفته است در صورت اجرایی شدن آن، برخورد متقابل ایران با نقض برجام را شاهد خواهیم بود، به نظر من فقط یک بلوف سیاسی است! 

ادبیات سایر مسئولان و نیز سابقه ذوق زدگی و شتابزدگی رئیس جمهور در تصویب توافق نامه برجام، این بدبنی را دامن می زند که در فرض اجرایی شدن تمدید قانون داماتو باز هم توجیه دیگری برای عدم احیای فعالیت های هسته ای کشورمان بیان خواهد شد.

پیش بینی من این است که در آن صورت ایران نیر به شکل متقابل به تحریم شرکت های سرمایه گذار در ایالات متحده دست خواهد زد!! و بی چون و چرا به ادامه پایبندی یکجانبه خود  نسبت به توافقنامه مذکور متهد خواهد بود.

تاریخ قضاوت خواهد کرد که هدف پیدا و پنهان بعضی ها در امضای برجام، صرف تعطیلی نیروگاه های هسته ای کشورمان بود و نه رفع مشکلات و معضلات اقتصادی که آن هم البته از این رهگذر میسر نیست. فعالیت های هسته ای ایران، باعث استقلال کامل اقتصاد این کشور می شد و این امر هیچ گاه با مذاق جهانخواران تمامیت خواه که چشم طمع به اتمام منابع زیرزمینی ایران اسلامی و بیچارگی این ملت بسته اند خوش نیامده است. 

برجام، آرزوی مستکبران را محقق ساخت. امضاکنندگان آن هرگز به اشتباه خود اذعان نکرده و گامی برای جبران آن برنخواهند داشت. تاریخ اما قضاوت جالبی درباره این برهه از سرگذشت کشورمان خواهد داشت. قضاوتی جالب ولی دردآور که راقم این سطور تلاش دارد ساحت خویش را از مصادیق "فرضیت به" آن مبرا بداند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

"نام" آیت الله فاضل را نمی توان از "راه" او جدا دانست!

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۱۲ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۷ ب.ظ

پیام تسلیت و بیانیه انقلابی انصار حزب الله بابل به مناسبت ارتحال آیت الله فاضل استرآبادی

بسم الله الرحمن الرحیم

انّا لله و انّا الیه راجعون

فقدان عالم مجاهد و فقیه برجسته حوزه های علمیه، حضرت آیت الله فاضل را به محضر شریف قطب عالم امکان، حضرت بقیةالله الاعظم و نایب بر حقش امام خامنه ای تسلیت عرض نموده و برای آن مرحوم علوّ درجات را از پیشگاه حضرت احدیت، مسئلت داریم.

توصیف آیت الله فاضل به عنوان "عالم مجاهد"، یک تعارف مرسوم و بدون پشتوانه در عالم واقع، نیست. آیت الله فاضل به معنای حقیقی کلمه، عالمی مجاهد و خستگی ناپذیر بود. مبارزه او با رژیم ستمشاهی تنها یک جلوه از این ویژگی برجسته ایشان است. تار و پود حیات طیبه این عالم ربانی با جهاد فی سبیل الله، آمیخته شده بود.

تعهد مستمر نسبت به انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر، جلوه ای برجسته و به یادماندنی از روح صلابت و مجاهدت نهفته در ذات ایشان به شمار می آید. هر کس که به دیدار این عالم فرزانه مشرّف می شد، حتماً توصیه ای در تشویق به معارف الهی به گوش جان می شنید. مانند تأکید بر اقامه نماز صبح در مسجد یا پرهیز از مجالست با نامحرم و ...

به یقین کمتر کسی مثل ایشان را می توان یافت که در مقابله با منکرات اجتماعی، عزمی چنین راسخ و مستحکم داشته باشد. تشویق ایشان به ترویج امر به معروف و نهی از منکر لسانی در سطح جامعه تا جایی بود که گاه حود نیز با حضور میدانی، نسبت به تقویت این حرکت اسلامی اقدام می نمود.

نان به نرخ روزهای فرصت طلبی که به زور دست و پا زدن های مجازی به خیال خام خود درصدد مصادره شخصیت این مجاهد نستوه هستند نیز به خوبی به یاد دارند که آیت الله فاضل سدّی پایدار و استوار در مقابل مصادیق ابتذال فرهنگی همچون کنسرت موسیقی و ... بود و در این مسیر با هیچ فرد یا گروهی تعارف نداشت. راستی آنهایی که دیروز با اصرار لجوجانه در اشاعه منکر، خون به دل این عالم بزرگ می کردند، امروز به مثابه شارلاتانیسم رسانه ای، بی اعتنا به حافظه تاریخی جامعه، چه بی پروا زیر علم یاد و نام ایشان سینه زده و به زعم باطل خود، کلاهی از این نمد برای اهداف انتخاباتی شان می بافند!

عالم مجاهد، یعنی آیت الله محمد فاضل استرآبادی، که یک دوره نماینده مردم بابل در مجلس شورای اسلامی بود؛ اما نه خودش توشه ای دنیایی از این رهگذر به چنگ آورد و نه اجازه داد برخلاف حضرات میزپرست و قدرت طلب، باندهای چند لایه ثروت و مافیای قدرت در پیرامون او شکل بگیرد. او هیچ گاه منفعت جناح ها و کانون های سیاسی را بر منافع مردم ترجیح نداد. آیت الله فاضل، هیچ گاه وکیل الدوله نبود.

معنی عالم مجاهد را باید در زندگی مرحوم آیت الله فاضل جست که عزیز دلش را در معرکه ایثار و شهادت با افتخار تقدیم راه خدا ساخت و زبان به شکوه نگشود. آقازاده های او نه در دیار فرنگ که در عرصه فرهنگ و معارف حق و حقیقت، راه نیک پدر را با افتخار پی گرفته و هیچ گاه از سیاق علم و عمل فاصله نگرفتند.

آیت الله فاضل، مجتهدی بلامنازع در عرصه علم و سیاست بود؛ اما به همه سفارش می کرد که نه فقط "اوامر" ولی فقیه که حتی "نظرات" ایشان را نیز به نظر خود ترجیح بدهند.

رزمندگان جبهه دفاع از حریم ارزش های اسلامی در انصار حزب الله شهرستان بابل، از بدو تأسیس تا کنون، حضور و پشتیبانی پدرانه و دغدغه مند این عالم فرزانه را در کنار خود شاهد بودند و افتخار بهره مندی از فضائل بی پایان ایشان را همواره نصیب خویش می ساختند.

بالاترین جفا در حق این عالم برجسته و مبارز آن است که یاد و نام او را بی اعتنا به سیره و منش عرفانی و مجاهدانه ایشان بر زبان و قلم جاری سازیم. هر کس که از علاقه و ارادت به آیت الله فاضل دم می زند به شرطی می تواند صداقت داشته باشد که پا در جای پای ایشان نهاده و در حیطه عمل، گامی برخلاف آرمان های دینی و انقلابی ایشان بر ندارد.

والسلام علی عبادالله الصالحین

انصار حزب الله شهرستان بابل 1395/09/12 شماره / 111/110 الف ح ب

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پیرامون نامه اخیر دکتر شهابی

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ۰۷:۴۱ ب.ظ

آقای دکتر سیف الرضا شهابی، از چهره های سیاسی دوست داشتنی شهرستان بابل که پیش از این در سخنانی، پیشنهاد داده بود سالروز تأسیس اولین مدرسه نظام جدید آموزشی در این شهر به نام روز بابل نامگذاری شود، شکر خدا بعد از انتشار نقدی به این پیشنهاد که ناخواسته سابقه و جایگاه کهن علمی شهر را زیر سوال می برد، تغییر عقیده داد؛ اما این بار در پیشنهادی مکتوب خطاب به ریاست شورای اسلامی شهر، اول آذر را به مناسبت تغییر نام بارفروش به بابل، به عنوان روز بابل پیشنهاد داده است!

در خصوص بررسی نام های پیشنهادی برای انتخاب روز بابل، پیش از این مقاله مبسوطی نوشتم که لینک آن را برای مراجعه علاقمندان درج می کنم:

http://ashkeatash.blog.ir/1395/05/27/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D9%85%D9%84%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D9%84-%D8%AD%D8%A7%D8%B4%DB%8C%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%B2-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%B4%D8%AF

ضمن تأیید اصل پیشنهاد انتخاب یک روز به عنوان روز بابل، با توجه به این که از سوی یکی از پژوهشگران تاریخ شهر به زودی توضیحی مستدل و مستند در رد پیشنهاد آقای دکتر منتشر می شود، تنها ذکر این نکته را یادآور می شوم که به یقین در اتخاذ تصمیم هایی که مرتبط با فرهنگ و منافع مردم این شهرستان است نمی توان ضرورت همفکری با صاحب نظران و ادیشمندان خبره شهر را نادیده گرفت.

شکّی نیست متولیان امر با مطالعه جامع و با پرهیز از شتاب زدگی در این موضوع، روزی را به عنوان روز بابل انتخاب خواهند کرد که فراتر از نگاه منطقه ای، نشان گر جایگاه ملی این شهر بوده و ویژگی های برجسته مردم این دیار در همه ابعاد علمی، مذهبی، حماسی و سیاسی را معرفی نماید.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نماینده اول بابل را بهتر بشناسید!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۱۱ آذر ۱۳۹۵، ۱۰:۱۵ ق.ظ

نماینده اول بابل، کسی نیست که با کسب اندکی بیش از یک چهارم آراء مردم شهر توانست به مجلس راه پیدا کند.

نماینده اول مردم بابل، مرحوم آیت الله فاضل بود. نه فقط از این جهت که بعد از پیروزی انقلاب، اولین نماینده مردم این شهر در مجلس شورای اسلامی بود؛ نه فقط به این خاطر که از نظر علم و فضیلت و اخلاق و عمل، رتبه ای بالاتر از همه نمایندگان تاریخ این شهر را داراست ... بابل، شهر فرهیختگان و عالمان و مومنان است. از این منظر، آیت الله فاضل، نماینده و جلوه کامل همه خوبی ها و برجستگی های مردم بابل بود. 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

تشکل گرایی و غازهای موهوم همسایه!

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۵، ۰۷:۵۴ ب.ظ

این روزها حرف تازه و جذاب بسیاری از سخنران ها یا صاحبان ایده و نظر پیرامون انقلاب اسلامی و کار و تلاش برای ترویج ارزش های الهی، حول محور "تشکیلات" دور می زند. جسارتاً زیاده روی در تکرار این راه حل برای سامان دهی فعالیت های فرهنگی مرتبط با جبهه انقلاب اسلامی، تهوع آور شده است.

اگر منظور از تشکل، راه اندازی سازمان هایی جدید و مردمی، اما با ساختار مرسوم نهادهای اداری است، که یک نفر رئیس باشد، یکی معاون، یکی مسئول هماهنگی، یک نفر مدیر اجرایی، یکی هم دبیرخانه، یک نفر امور پرسنلی و .... باید گفت این همان روش ملال آور ادارات و موسسات دولتی است که در نهایت، سرنوشتی جز وضعیت کنونی و البته تأسف آور نهادهای فرهنگی بی خاصیت و بودجه خور نخواهد داشت.

اما اگر تشکل را به معنای "اجتماع فعال و هدفمند" بدانیم که قرار است با محور "انگیزه"، "فهم" و "برادری" حرکتی هماهنگ را برای به ثمر رساندن هدفی معیّن پیگیری نماید، در واقع به بومی سازی این راهبرد سازنده دست زده ایم.

تشکیلات خوب است؛ اما لزوماً به معنای تحزّب نیست. دورهمی های سازنده توأم با روحیه ایثارگری، بزرگ منشی و "با برنامه" را هم می توان یک تشکل مفید تلقی نمود. به نظر با روحیه ای که از مردم این سرزمین دیده شده، همین روش می تواند بهترین مثال برای شکل گیری یک تشکیلات بومی و مومنانه باشد.

گاه سخت گیری در تعریف تشکل و بزرگ نمایی اقدام فرضی و مشابه دشمن می تواند باعث تحقیر و سرخوردگی و انزوای نیروهای خودی شود.

تشویق به منظور ایجاد تکثّر در تحقق اجتماع فعال و هدفمند جوانان مومن، نشاط بیش از پیش نیروهای مخلص و دلسوز اسلام و انقلاب اسلامی را به دنبال خواهد داشت. آن چه مهم است این است که یک جمع کوچک یا بزرگ، فراتر از ساختارهای مرسوم و دست و پاگیر سازمانی، بداند چه می خواهد، چرا می خواهد و برای رسیدن به آن چه که می خواهد چه باید بکند؟

تقویت دو عنصر "انگیزه" و "برنامه"، خواه ناخواه جماعت همفکر را به اقتضای ذات اجتماع گرای انسان، دور هم جمع خواهد کرد؛ اما صرف اصرار بر تشکل گرایی، منهای توجه به زیرساخت های فکری و فرهنگی ، کاری عبث و فرصت سوز و چه بسا ناامید کننده خواهد بود.

آن چه هم که در باره ضرورت جبهه سازی در بین نیروهای خودی یاد می شود، کاری پیچیده و دست نیافتنی نیست.

این که یک نفر گروه و تشکیلاتی را راه می اندازد خود به خود بدین معناست که ایده و عمل مورد نظر خود را نتوانسته در زیرمجموعه سایر گروه های همسو تعریف نماید. این برداشت درونی البته ممکن است ادعایی بیش نباشد؛ اما ما در این خصوص با واقعیت ها سر و کار داشته و مجالی برای به کرسی نشاندن حقایق مورد نظر از طریق اقناع برای ایجاد تلفیق بین گروه های همسو نداریم. به بیان دیگر، یک نفر یا یک جمع به هر دلیل می خواهد فعالیتی مستقل داشته باشد. این تصمیم لزوماً به معنای گسست و برهم خوردن اتحاد بین نیروها نبوده و چه بسا عاملی باشد که حسّ تنوع طلبی اجتناب ناپذیر جامعه را ارضا نماید.

ضمن احترام به تلقی و طرز فکر هر جمع مومنانه ای، باید به فکر تقویت الفت و محبت بین گروه های همسو بود. همدلی و برادری بین گروه های همفکر می تواند مانع از بروز رقابت های غیرضروری و فرصت سوز بین خودی ها گردیده و نیز منجر به همراهی، حمایت و هماهنگی بین این گروه ها در فعالیت های هم و سرنوشت ساز بشود. این اتفاق در واقع، تحق همان جبهه ای است که در عرصه فرهنگ یا اجتماع به دنبال آن بوده ایم. اتحاد به معنای یکی شدن نیست. یکرنگی و یک دلی، حلقه مفقوده جماعتی است که یک هدف را دنبال کرده اما از حال یک دیگر بی خبر هستند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

پسر کو ندارد نشان از پدر!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۹ آذر ۱۳۹۵، ۰۶:۳۳ ب.ظ

اقدامات و سخنان جلف و دشمن شاد کن علی مطهری و محمود صادقی مرا به آن جا رساند که بگویم اگر منافقین نتوانستند با ترور شهیدان مطهری و صادقی، نقصی را در روند انقلاب اسلامی ایجاد کنند؛ اما خلأ حضور سازنده پدرانی چون این دو شهید در تربیت فرزندشان توانست آسیب دلخواه منافقین را به بدنه انقلاب وارد آورد.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مرحوم آیت الله فاضل: خمس اموالتان را فقط به رهبری بدهید!

سیدحمید مشتاقی نیا | سه شنبه, ۹ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۰۹ ب.ظ

در صفحه 157و 158 کتاب خاطرات مرحوم آیت الله محمد فاضل استرآبادی که توسط انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده، می خوانیم:

"به نظر بنده ولایت مطلقه فقیه، الفبای فقه ماست و فقها هم این مطلب را قبول دارند. من معتقدم حتی کسانی که منکر ولایت فقیه هستند، به ولایت فقیه اعتقاد دارند. اگر فقیه ولایت ندارد، پس اجازه در امور حسبیه چیست؟ چرا بحث نیابت را مطرح می کنند؟ اگر مجتهد ولایت ندارد، پس چگونه در امور خمس و زکات و ... مردم دخل و تصرف می کند؟ اگر فقیه ولایت ندارد پس چگونه حکم جهاد، دفاع و ... می دهد؟ اینها نشان می دهد، ولایت من حیث لایحتسب است. به نظر من بسیاری از امور مربوط به مسلمین مانند خمس بر عهده ولایت فقیه است.

چند سال پیش در همایشی در تنکابن که راجع به خمس بود، عرض کردم که خمس مربوط به حکومت و اداره حکومت و کشور است. دلیل این حرف آن است که مراجع هیچ وقت نمی گویند که زکات را به ما بدهید. شخص آزاد است که خودش پرداخت کند. البته در مواردی که مشخص شده است. اما وقتی به مسأله خمس می رسند، می گویند باید به ما بدهی. معنای این مسأله آن است که مربوط به حاکم شرع است و حاکم از موضع حکومت و کشورداری اخذ می کند. بعد از این مطلب نتیجه گیری کردم که اکنون حاکم در نطام جمهوری اسلامی ایران، حضرت آیت الله خامنه ای است و دادن خمس به شخصی غیر از رهبر درست نیست.

نمایندگان دیگر مراجع که در آن جا حضور داشتند، اعتراض کردند اما من استدلال کردم و گفتم که مرجع تقلید خمس را می خواهد چه کند؟ مدیر است که به پول احتیاج دارد. کسی که مدیریت اجرایی دارد، به منابع مالی نیازمند است."

گفتنی است، مبنای فقهی مورد نطر مرحوم آیت الله فاضل، از سوی برخی علمای دیگر نیز بیان شده است. از جمله حضرات آیات یزدی و مومن با طرح مبسوط مبانی این دیدگاه فقهی بر لزوم کسب اجازه سایر فقها از حاکم اسلامی جهت تصرف در وجوهات مرتبط با خمس تأکید ورزیده اند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

آیت الله فاضل استرآبادی: نظر رهبری بر دیدگاه همگان ارجح است

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۵، ۰۳:۵۶ ب.ظ

همیشه نظرم این بود که افراد باید خدمتگزار بوده و رهبری را قبول داشته باشند؛ چه راست باشد و چه چپ.

این افراد باید حرف رهبر را بر دیدگاه های گروهی خود ترجیح بدهند. وقتی بین نظر آنها با رهبری تضاد ایجاد شد، نظر رهبری را ترجیح بدهند.

اگر رهبر گفت: ما خودی و غیر خودی داریم، نگویند نداریم. اگر رهبر گفت: دشمن داخلی داریم، نگویند نداریم. بنده کاری به چپ و راست ندارم و همیشه هم در این مسیر ثابت قدم بوده ام و تغییر موضع ندادم.

کتاب خاطرات آیت الله محمد فاضل استرآبادی، ص 336، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی


  • سیدحمید مشتاقی نیا

شاه کلید سخنان دیروز آقا

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۲۵ ب.ظ

پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری در گزارش دیدار روز گذشته فرماندهان نیروی دریایی ارتش با ایشان نوشت:

"حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به قضایای مذاکرات هسته‌ای، افزودند: در این مذاکرات بحثهای فراوانی راجع به تحریمها شد اما اکنون در کنگره امریکا، مسئله تمدید تحریمها را مطرح می‌کنند و مدعی هستند که اینها، تحریم نیست، بلکه تمدید است!
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: "شروع کردن یک تحریم" با "دوباره شروع کردن آن پس از پایان زمانش" فرقی نمی‌کند و این دومی نیز تحریم و نقض تعهدات قبلی از سوی طرف مقابل است.
ایشان بروز این مشکلات را ناشی از عجله در انجام کار خواندند و افزودند: وقتی عجله داریم که کار را زودتر تمام کنیم و به جایی برسانیم، از جزئیات غفلت می‌کنیم و گاهی غفلت از یک امر جزیی، موجب ایجاد رخنه و نقطه‌ی سلبی در آن کار می‌شود."

تصریح رهبر انقلاب در خطایی که مسئولان عالی کشور (دولت و مجلس) به خاطر عجله و شتاب بیهوده در تصویب قرارداد موسوم به برجام مرتکب شدند، شاه کلید فرمایشات دیروز ایشان است که نباید گذاشت در هیاهوی اخبار مربوط به دستگیری یک آقازاده لپ گلی شهرت طلب به حاشیه برود. تعبیر مقام معظم رهبری در خصوص شتابزدگی در تصویب برجام، تحلیلی عبرت آموز و البته رسواگر است که در تاریخ انقلاب اسلامی ماندگار خواهد شد.

آن موقع هم که آقا حاصل برجام را "تقریباً هیچ" تلقی کرد، تریبون های دولتی بعد از چند روز دوباره با وقاحت در طبل ادعای پوچ خود کوبیده و برجام را شاهکاری سیاسی قلمداد نمودند؛ این بار نیز مطمئن باشید اگر تعبیر و تحلیل آقا را به سطح جامعه نرسانده و پی در پی به رخ مسئولان نکشانیم باز هم با وقاحت در چشم ملت نگاه کرده و مدعی خواهند شد دستاوردهای برجام بی نهایت است؛ دستاوردهایی که البته فقط با قوه تخیّل حضرات کداخدا پرست، موجودیت پیدا می کند.

تجربه ثابت کرده عده ای با فراگیر شدن دیدگاه های رهبری در جامعه مخافلند و آن را در تضاد با منافع جناحی و اقتصادی خود می دانند. این بار لااقل به هوش باشیم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

نماینده اول بابل!

سیدحمید مشتاقی نیا | دوشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۵، ۱۱:۴۹ ق.ظ

یه وقتایی واقعاً می مونم من دارم بیشتر پیام می دم یا دکتر علی نجفی؟! 

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مهندس بازرگان از نگاه آیت الله فاضل استرآبادی

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۷ آذر ۱۳۹۵، ۰۹:۵۱ ب.ظ

مرحوم آیت الله محمد فاضل استرآبادی، تولیت مدرسه فیضیه مازندران در صفحه 308 کتاب خاطرات خود که توسط  مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر گردیده با اشاره به واقعه ششم بهمن آمل، از اعتراض خود نسبت به عملکرد و نیز حمایت نخست وزیر وقت از گروهک منافقین خاطره ای را نقل می کند. آیت الله فاضل که در آن زمان به عنوان نخستین نماینده مردم شریف بابل در مجلس شورای اسلامی حضور داشت، در این خصوص می گوید:

"وقتی که ضد انقلاب به آمل و مردم آن حمله کرد، بنده در آن جا حاضر شدم و در مراسم های مختلفی که برگزار گردید، شرکت کردم؛ چه مراسم سوم شهدا، چه هفتم و چه چهلم.

به همین مناسبت از یکی از نمایندگان که نوبت نطق قبل از دستور او بود، حدود دو دقیقه وقت گرفتم و در این مدت اندک در مورد جریان آمل و در مذمت سازمان مجاهدین خلق و ضد انقلاب صحبت کردم. در همین نطق گفتم که با کمال تأسف و با فجایعی که این گروه ها می آفرینند، آقای بازرگان می گوید: اینها فرزندان من هستند. اینها ایرانی هستند و شناسنامه ایرانی دارند.

بعد از سخنرانی، آقای صباغیان نزد من آمد و گفت: حرف های شما درست نبود. چرا چنین صحبتی کردی؟

گفتم: چرا اعتراض نکنم آقای صباغیان؟! اولین دولت، دولت شما بود، اولین وزیر کشور هم شما بودید. اولین استانداری که برای مازندران در نظر گرفتید، مجاهدین خلقی بود. اولین فرمانداری هم که برای بابل در نظر گرفتید، یعنی آقای عالمیان، او هم مجاهدین خلقی بود، که الان هم فراری است. آن وقت می گویید ما اعتراض نکنیم؟

جوابی که داد این بود که در زمان انتصاب آنها من وزیر کشور نبودم.

در همان ایامی که بنده نماینده بودم، یک بار آقای بازرگان در ورزشگاه شهید شیرودی تهران که اتفاقاً نزدیک منزل ما بود، سخنرانی کرد. فکر می کنم به مناسبت چهاردهم اسفند بود. از مطالبی که در آن سخنرانی گفت این بود که من ایرانی ام، مسلمانم، مصدقی ام، یک بار بعد از سخنرانی در مجلس جلویش را گرفتم و گفتم چرا چنین حرفی زدی؟ گفت مگر چه عیبی داشت؟ گفتم آقای مصدق مرد. الان ما رهبر داریم. شما ایرانی هستید، قبول، مسلمان هستید قبول، با بودن انقلاب و امام شما می گویی من مصدقی ام. مصدق که الان چهره مردمی ندارد. گفت من یک هفته دیگر در اصفهان سخنرانی دارم. در آن جا حرفم و منظورم را توضیح می دهم."

در آستانه خاکسپاری پیکر مطهر این عالم انقلابی در وادی السلام نجف، از عموم خوانندگان ارجمند تمنای قرائت فاتحه برای علوّ درجات آن عزیز را دارم.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

سلام آیت الله العظمی عمار!

سیدحمید مشتاقی نیا | يكشنبه, ۷ آذر ۱۳۹۵، ۰۶:۱۴ ب.ظ

c7o2_photo_2015-11-28_16-29-18.jpg


متن زیر، دلنوشته ای خاطره انگیز است که در جریان حوادث تلخ فتنه 88 و حمایت جانانه مرجع عالیقدر حضرت آیت الله نوری همدانی از نظام و رهبری انقلاب اسلامی توسط برادر بسیجی و جانباز عدالتخواه قمی، حاج داوود عباسی خطاب به ایشان منتشر و در سطح قم توزیع گردید. بازنشر این مطلب، انعکاسی از تاریخ حماسه و مظلومیت انقلاب بوده و نسل آینده را در شناخت عمارهای دوران یاری می رساند:

بسمه تعالی

امام علی علیه السلام: «الا و لا یحمل هذا العلم الا اهل البصر و الصبر»

سلام عمار، سلام آیت الله العظمی عمار (حسین) نوری همدانی. سلام بر تو که تا محک تجربه آمد به میان تو سیه روی نگشتی و غشی در تو نبود. در جریان فتنه اخیر بین تمام خواص علما شاید تنها تو بودی که تمام قد به دفاع از حریم ولایت و ولی (امام خامنه ای) برخاستی و یقیناً تنها تو بودی که در تمام سال هایی که امثال ما به یاد داریم مشتهای گره شده ات همراه طنین گرم صدایت به دفاع از نظام و ولایت بلند شد.

شیعه تنوری یعنی همین! سمعاً و طاعتاً، یعنی سرباز جان بر کف ولایت نه سرباز اما و اگر و شاید وقتی دگر!

برای تو مهم انجام وظیفه است. مهم نیست که بی بصیرتها بگویند: عالم دینی که نباید شعار بدهد! نباید شعار بسازد! (خامنه ای کوثر است دشمن او ابتر است) یا این که، عالم دینی نباید این گونه بی محابا خودش را خرج دیگران کند! بلکه عالم باید بنشیند گوشه ای و دفتر و دستک و پسر و خدم و رصد علمای دیگر و مصلحت و نهایتاً باید در مسیر باد سر بچرخاند!

اما تو عمار علی! شده ای جاده صاف کن حزب اللهی ها و چراغ راه شده ای و "تأخیر بیان از موضع حاجت بر ما روا نمی داری" و حق هم همین است، که عالم دینی باید در اول صف باشد نه حتی در صف اول! باید حق را فریاد بزند «ولو بلغ ما بلغ». دیگران هم باید از شما بیاموزند که انجام تکلیف را با مشورت های مصلحت اندیشانه ابن عباس های عاقل عاقبت اندیش مستقر در دفاتر به تأخیر نیندازند.

آیت الله عمار (حسین) نوری همدانی! ما دیگر برای شناختن عمار به تاریخ رجوع نمی کنیم، بلکه عطر عمار در خیابان های شهر علم و اجتهاد و بصیرت پراکنده است.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. فرزندان روح الله

  • سیدحمید مشتاقی نیا

حسینیه بابل، دارالمومنین همیشه تاریخ!

سیدحمید مشتاقی نیا | شنبه, ۶ آذر ۱۳۹۵، ۰۴:۵۱ ب.ظ

بابل، دارالمومنین است. این را از من نپرسید؛ خودتان سری به گروه های مجازی مرتبط با این شهرستان بزنید. ساعت ها از اعلام رحلت فقیه مبارز، آیت الله فاضل استرآبادی می گذرد. سکوتی سنگین در شبکه های مجازی مرتبط با این شهر حاکم شده است. فضای مجازی بابل هم چون فضای میدانی آن غرق در عزاست. سیل پیام های تعزیت از سوی اشخاص حقیقی و حقوقی با هر طرز فکر و مقام و منصبی در این فضا دست به دست می چرخد.

چپ یا راست، مسجدی یا غیرمسجدی، با حجاب یا بدحجاب، همه مردم خودشان را صاحب عزا می دانند؛ حتی آن هایی که نهایت آرمانشان رویای برگزاری کنسرت در این شهر است و می دانند که این عالم استوار، بزرگترین مخالف جریان اغواگر فرهنگی بود؛ نیز خود را سوگوار فراق این مرد الهی می دانند.

بابل دارالمومنین است حتی اگر میلیاردها تومان برای تغییر این واژه خرج کرده باشند، هیچ اتفاقی جز مرگ یک عالم دین نمی تواند شهر را چنین یکپارچه نماید. برای بهارنارنج نه اما برای مظاهر دین، تمام شهر به خروش می آید. این جا دارالمومنین است.

معدود کسانی که این روزها بعد از حادثه شهادت زوار حسینی، فضای مجازی شهر را عرصه عقده گشایی خود بر ضد نمادها و نهادهای دینی می دانستند در مقابل عظمت این وحدت و همرنگی و یکپارچگی، چاره ای جز سکوت و خموشی ممتد و خزیدن در لانه های عنکبوتی شان ندیده اند.

شهر ماتمکده مریدان علم و اجتهاد است. دیار مومنان، رنگ ملکوت به خود گرفته، تو گویی این جا در شهر علم و حماسه و ایمان، در آستانه شهادت نبی خدا، شعبه ای از مدینه نبوی را دایر ساخته اند. حرف دین که به میان می آید فطرت ها حیاتی دوباره یافته و قدم ها راه هدایت و رستگاری را می پیمایند.

بابل یک حسینیه است؛ نه فقط چند متر مربع از یک خیابانش، آن هم برای خودنمایی و عکس پراکنی. گستره این شهر، هیئت دلدادگان کوی عاشقی است.

آنانی که با جعل تاریخ، پیشینه جهاد مردم این دیار با بابیت و بهائیت و دیگر دشمنان دین را بر نمی تابند هم باور می کنند که نه فقط یک چهارراه که همه جای این شهر، شهر شهدا است.

میلیاردها تومان هم که خرج کنند و هزاران خدعه هم که به کار ببندند، ماهیت این شهر، ماهیتی دینی و گره خورده با تار و پود شریعت، باقی خواهد ماند. یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ. راست گفت خدای بزرگ و بلندمرتبه.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

اصلاح طلبان، چشم دشمنان دین را کور می کنند

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۵ آذر ۱۳۹۵، ۰۴:۵۷ ب.ظ

فقط اصولگراها نبودند که در راهپیمایی عظیم و تاریخی اربعین شرکت کردند. من دوستان خوب و متعهدی در بین اصلاح طلبان سراغ دارم که در همین اربعین، سر از پا ناشناخته به زیارت شاه شهیدان شتافتند. حماسه اربعین، مانور وحدت همه موحدان بود.

این که بعد از انفجار تروریستی اخیر در عراق و حادثه ای که برای تعدادی از زائران اباعبدالله پیش آمد و عده ای از عاشقان امام عشق را برای همیشه کربلایی ساخت، قند در دل بعضی منافقان تنیده در چنبره منتقدین سیاسی آب گردید را نباید به حساب برادران اصلاح طلب گذاشت.

ما ذوق مرگی دین ستیزان در واقعه تلخ اخیر را به پای دوستان اصلاح طلب خود نمی گذاریم، از دوستان اصلاح طلب خود نیز انتظار داریم تنفر قلبی خویش نسبت به مخالفان اسلامیت نظام را مخفی نگاه ندارند.

آن هایی که با دمشان گردو شکانده و شهادت عده ای از هموطنان بی دفاع را فرصتی مغتنم برای هجمه به مظاهر دین برشمردند خنجری زهرآگین تر از همپیمانان داعشی خود به دست گرفتند؛ اما به لطف امامی که زیارتش نیز بعد از قرن ها، چتر وحدت همه ادیان و فرق و نحله ها و دستجات دینی و سیاسی است کید شیاطین خفاش صفت با جدایی صفوف رسانه ای اصلاح طلبان از دشمنان اسلام و نظام اسلامی باطل خواهد شد. لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم  

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رسانه منبر را دست کم نگیرید

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۵ آذر ۱۳۹۵، ۰۸:۰۴ ق.ظ

اول گمان کردم نوشته 15000 نفر، بعد که دقت کردم دیدم نه خیر، نوشته 1500 نفر!

دیروز در سایت خبرگزاری فارس خواندم که مسئولی تبلیغی در قم مصاحبه کرده و با افتخار اعلام داشته که به مناسبت ایام دهه آخر صفر، 1500 روحانی را برای تبلیغ دین به سراسر کشور اعزام کرده اند.

آمار طلاب و روحانیون قم بیش از صد هزار نفر است. تعداد مساجد و تکایای کشور هم کم نیست. روحانیونی را هم می شنام که آماده بودند تا برای تبلیغ این ایام به هر جای مورد نیاز اعزام بشوند. هیئت ها و مساجدی را هم می شناسم که نتوانستند سخنرانی را پیدا کنند. مشکل کار کجاست؟

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مایه شرمساری

سیدحمید مشتاقی نیا | جمعه, ۵ آذر ۱۳۹۵، ۰۶:۲۲ ق.ظ

صف خرید نفت سفید در بابل و آمل


دیشب مدیر کل اداره گاز استان مازندران در مصاحبه ای که به صورت مستقیم از سیمای ملی پخش می شد مدعی شد که گاز همه مشترکین استان وصل می باشد. مجری تعجب کرد و اطلاعات دریافتی از اهالی استان را در تناقض با ادعای آقای رئیس دانست؛ اما جناب مدیر کل بی آن که صدایش بلرزد، بی آن که صورتش سرخ شود، زل زد به چشم دوربین و باز هم ادعای خودش را تکرار کرد.

همان لحظه با بعضی از بستگان تماس گرفتم. ادعای رئیس دروغ بود. شبکه های مجازی هم واکنش شدید مردم مازندران نسبت به این خبر کذب را شاهد بود.

دروغ علنی یک مقام بلندپایه استانی در مکتبی که تخلف از مبانی شرع را ننگی نابخشودنی برای کارگزاران نظام دینی می داند، مایه شرمساری است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

مسئولان فرهنگی بابل، خودشان را قضاوت کنند!

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۵، ۰۶:۲۹ ب.ظ
دیدگاه های فرهنگی رهبر معظم انقلاب در چارچوب سبک زندگی دینی، کاملاً شفاف و آشکار است. سخنرانی معروف ایشان در جمع مردم بجنورد حاوی نکات مهمی در این خصوص می باشد.
امسال هم سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل نامگذاری شده که تحقق آن هم نیاز به فرهنگ سازی دارد.
 بی آن که بخواهم قضاوتی در خصوص عملکرد دستگاه های فرهنگی شهرستان بابل داشته باشم از متولیان امر می خواهم خودشان مرد و مردانه گزارشی از میزان فعالیت خود در راستای دغدغه های فرهنگی رهبر معظم انقلاب را به مردم ارائه بدهند.
وقتی صحبت از متولیان فرهنگی به میان می آید مصادیق آن اعم از مجموعه هایی چون سازمان تبلیغات اسلامی، اداره فرهنگ و ارشاد، معاونت فرهنگی سپاه، معاونت فرهنگی شهرداری و ... است.
هیچ مسئولی در جمهوری اسلامی نمی تواند بگوید که حوزه فعالیت های من جدا از محدوده فرامین رهبری انقلاب و آرمان های شهداست. حتی آن مدیر پشت پرده ای که در جایی با افتخار می گوید نگذاشته تا مشابه تابلو نوشته هایی که در ایام محرم سال قبل توسط شهرداری تهران در سطح خیابان های پایتخت نصب شده در بابل هم تکرار بشود - و ظاهرا هم منظورش تابلوهایی با موضوع شمر زمانه ات را بشناس در خصوص افشای ماهیت پلید آمریکای جنایتکار است - خوب می داند که در برابر جایگاه و بودجه هایی که در جامعه اسلامی در اختیار گرفته، مسئول بوده و باید نسبت به قطره قطره خون شهدایی که در راه تحقق منویات ولایت فقیه، سر و جان باخته اند پاسخ گو باشد.
مسئولان محترم فرهنگی شهرستان بابل! در تبیین نگرش های فرهنگی رهبر معظم انقلاب اسلامی چند قدم مثبت برداشته اید؟ 
یادمان نرود ایران، مالزی نیست و بی اعتنایی به معیارهای فرهنگی انقلاب، خیانتی نابخشودنی است.
  • سیدحمید مشتاقی نیا

برای این عالم بزرگوار دعا کنید

سیدحمید مشتاقی نیا | پنجشنبه, ۴ آذر ۱۳۹۵، ۰۴:۴۶ ب.ظ

9isu_photo_2016-09-22_05-17-42.jpg


آیت الله محمد فاضل استرآبادی، درّ گرانبهایی برای مردم استان مازندران و حوزه های علمیه است. این پیرمرد خوش رو و دوست داشتنی، شب گذشته در بیمارستان شهید بهشتی بابل بستری شد و ظاهراً به کما رفته و وضعیت جسمانی مطلوبی ندارد.

آیت الله فاضل، تولیت مدرسه فیضیه مازندران را برعهده دارد و شاگردان بسیاری را به عرصه علم و اخلاق تقدیم نموده است. آیت الله فاضل نخستین نماینده مردم شهرستان بابل در مجلس شورای اسلامی بود که حتی یک ریال نیز از حقوق و سایر مزایای نمایندگی بهره ای نبرد. وی در انتخابات دومین دوره مجلس شورای اسلامی شرکت نکرد و توان خود را مصروف تربیت طلاب جوان به عنوان آینده سازان جهان اسلام، ساخت. 

ارتباط صمیمانه ایشان با توده های مردم همواره زبانزد همگان بوده و به عنوان خاطره ای زیبا در ذهن ها جای گرفته است. کتاب خاطرات این عالم مجاهد که یک فرزندش را نیز در راه دفاع از اسلام و ایران اسلامی تقدیم نموده، چندی پیش به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر گردیده است.

از همه خوانندگان محترم اشک آتش، عاجزانه تقاضا دارم برای سلامت و شفای عاجل این عالم فرهیخته در این شب عزیز دست به دعا بردارند.

  • سیدحمید مشتاقی نیا

رحمت خدا بر آیت الله موسوی اردبیلی

سیدحمید مشتاقی نیا | چهارشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۵، ۰۲:۲۸ ب.ظ

آیت الله موسوی اردبیلی از دنیا رفت. روحش شاد.

من به ایشان ارادت دارم و به روحشان درود و صلوات می فرستم؛ نه فقط از این جهت که یک مرجع تقلید بود؛
نه تنها از آن رو که ذریه ای از سلسله سادات بنی الزهراست؛

نه فقط به خاطر خدماتی که به انقلاب اسلامی داشت؛

احترام زائدالوصفی که برای این مرحوم قائلم از آن جهت است که به رغم دارا بودن اندیشه متفاوت سیاسی و برخورداری از جایگاهی که می توانست بعضی نگرش های متفاوتش را در صدر اخبار رسانه های جهان قرار بدهد، هیچ گاه اجازه سوءاستفاده را به دشمنان انقلاب و میهن اسلامی نداد.

آن هایی که فتنه فجیع 88 را به خاطر دارند خوب می دانند که قانون مداری و میهن پرستی و بیگانه ستیزی، هنر مردان بزرگ و خود ساخته است.

  • سیدحمید مشتاقی نیا